به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: قربان محمدپور
رای کاربر: 1
دکتری با وجود داشتن همسر، دو فرزند و یک زندگی آرام، عاشق زنی 30 سال کوچکتر از خودش میشود که این کار اتفاقاتی را در فیلم رقم میزند...
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
رای کاربر: 7
فیلم «چ» از روز بیست و پنجم تا بیست و هفتم مرداد 1358 زندگی شهید چمران را روایت میکند.
کارگردان: نرگس آبیار
رای کاربر: 8
پسری جوان به جبهه رفته است. مادر او مش الفت در نبود پسرش روزهای تلخی را میگذراند و منتظر است او روزی از جبهه بازگردد. او نمیداند پسرش اسیر شده یا در جنگ کشته شده است...
کارگردان: رضا درمیشیان
رای کاربر: 7
نوید دانشجوی ستارهدار و اخراجی برای فراهم آوردن حداقل شرایط زندگی در رویارویی با بیاخلاقیهای جامعه با خود تمرین میکند تا «عصبانی» نباشد و در تلاش است تا دختر مورد علاقهاش «ستاره» را از دست ندهد...
کارگردان: آرش معیریان
رای کاربر: 1
کشمکش و چالش های بین یک زوج جوان بر سر اینکه در وطن بمانند یا مهاجرت کنند. ضمن اینکه شرایط اقامت در یک کشور دیگر برای آنان فراهم شده است. در این میان مسائل تازهای مطرح میشود که موضوع را به سمت و سوی دیگری سوق میدهد.
کارگردان: مارتین اسکورسیزی
رای کاربر: 10
این فیلم داستان از صفر به قله رسیدن دلال سخت کوشی است که اواخر دهه ی 80 وارد این بازار می شود و با این بدشانسی مواجه می شود که جواز خود را در روز دوشنبه ی سیاه، روز بزرگترین سقوط اقتصادی بعد از دهه ی 20، به دست می آورد. او شغل خود را از دست می دهد اما مجدداً به عنوان تأمین کننده ای وارد بازار سهام ...
کارگردان: شهرام مکری
رای کاربر: 6
چند دانشجوی دختر و پسر برای شرکت در جشن بادبادک بازی به شمال کشور رفتهاند. در همسایگی کمپ کوچک آنها کلبه-رستورانی قرار دارد که سه مرد ساکن آن هستند. رستوران به گوشت احتیاج دارد و جز این جوانها شکاری در آن اطراف نیست...
کارگردان: سید داود اطیابی
رای کاربر: 1
چند سارق خطرناک و حرفهای با لباسهای مبدل و به صورت انیمیشن دو بعدی کتیبهای را از موزه ملی میدزدند و قصد خروج از کشور را دارند که کتیبه به دست چند کودک و نوجوان در شمال کشور میافتد و این کودکان با یکدیگر عهد میبندند تا رسیدن پلیس از کتیبه دفاع کنند. همین باعث میشود بچهها از تمام وسایل خود به ...
کارگردان: برزو نیکنژاد
رای کاربر: 1
هر از گاهی اتفاقاتی میافتد، خوب و یا بد که اگر مسیر زندگیمان را تغییر ندهد، پیچ و تابش گریز ناپذیر است. ما به طرز خودخواسته در تکاپوی دوری از ناخواستههای سر زدهایم. گاهی اما سرنوشتمان با همین ناخواستهها رقم میخورد.