به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: حمید رخشانی
رای کاربر: 2
«محترم» و «حسین» مطابق یک سنت خانواده، با هم نامزد میشوند تا در جوانی به ازدواج هم درآیند. والدین «حسین» در اجرای مراسم سنت دیرین، با دیدن شبحی نگران آیندهی این ازدواج میشوند. در تابستان 1342، شایعهی زلزلهی تهران، شهر را خالی از سکنه کرده است و «محترم» در راه بازگشت به خانه، میان خیال و واقعیت ...
کارگردان: ابوالحسن داوودی
رای کاربر: 2
دکتر «رضا کمالی» با تنها فرزندش «سینا» رفتاری خشونتآمیز دارد. وی این شیوه را جزیی از روش تربیتی خود میداند و شدیداً بر آن اصرار میورزد. دکتر «کمالی» دوستی قدیمی را در بیمارستان ملاقات میکند و پس از این ملاقات در منزل او وقایعی غریب اتفاق میافتد. وقایعی آنچنان غیرمنتظره که در نهایت دکتر را به سف...
کارگردان: رضا حیدرنژاد
رای کاربر: 2
«حشمتی» هنگام کندن چاه مجسمهای طلایی مییابد و به خیال اینکه دیگر مرد خوشبختی شده، آن را به آپارتمان محل سکونتش میبرد. با ورود مجسمه به آپارتمان، شخصیت ظاهری آدمها در هم میریزد و جدال سختی برای تصاحب مجسمه آغاز میشود.
کارگردان: سیاوش شاکری
رای کاربر: 2
پیرمرد دو مشکل دارد: اول اینکه دامادش را متقاعد کند که هرچه زودتر خانهای تهیه کرده و همسر عقدکردهاش را از خانهی او ببرد وگرنه اجازه ندارد که وارد خانهی او شود! دوم حفاظت از پساندازش که مایل نیست در بانک نگهداری کند و آن را به صورت نقدی در آسترک خود جاسازی کرده است. یکبار سارقی وارد مجموعه آپا...
کارگردان: علی شاهحاتمی
رای کاربر: 2
در نقطهای از تهران بمبی که توسط عوامل ضد انقلاب کار گذاشته شده، منفجر میشود. «دهنوی» مأمور رسیدگی به این موضوع میشود. او ضمن پیگیری موضوع، بمب دیگری مییابد. وقتی خنثیسازی بمب دوم به پایان می رسد، بمب دیگری کشف میشود که تا انفجار فاصلهی چندانی ندارد و این همزمان با حملهی گستردهی رزمندگان در...
کارگردان: سیامک اعتمادی
رای کاربر: 2
فوت همسر «محسن»، قهرمان سابق کشتی و صاحبامتیاز و مربی باشگاه «پولاد» توان روحی او را سلب کرده و گرفتار بیتفاوتیاش نموده است. باشگاه در شرف تعطیل است. فاطمه دختر «حاج محسن» از «پژمان» میخواهد که برای رفع مشکلات باشگاه و جلوگیری از تعطیل آن اقدام کند. از طرفی «آقا جمال»، رقیب قدیمی و کینهتوز «حاج...
کارگردان: یدالله صمدی
رای کاربر: 2
«ماشاءالله ایرانمنش» اهل و ساکن کرمان است. آپارتمانی در تهران از پدرش به ارث برده است. وی به قصد ازدواج و خرید مغازهای در کرمان، اقدام به فروش آپارتمانش در تهران میکند. ولی به علت ناهمگونی همسایههای ساختمان، فروش آپارتمان با مشکلاتی مواجه میشود. «ماشاءالله» پس از تمهیدات گوناگون در نهایت مجبور ...