به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: علی راضی
رای کاربر: 6
خسرو بهداد بیست سال است که در فرانسه زندگی می کند و در زندگی شخصی و حرفه ای موفق است. روزی از روزهای ماه اکتبر به خاطر یک تماس از ایران همه چیز عوض می شود...
کارگردان: رضا درمیشیان
رای کاربر: 6
نوید دانشجوی ستارهدار و اخراجی برای فراهم آوردن حداقل شرایط زندگی در رویارویی با بیاخلاقیهای جامعه با خود تمرین میکند تا «عصبانی» نباشد و در تلاش است تا دختر مورد علاقهاش «ستاره» را از دست ندهد...
کارگردان: حامد امرایی
رای کاربر: 6
پدری در مقطعی از زندگی با سوء استفاده از موقعیت پسر کوچکش که حافظ قرآن است سعی در رانت خواری و بهرهبرداریهای مادی و معنوی به نفع خودش دارد که در این بین اتفاقی میافتد... چه کسانی در مقابل «یاسین» موضع خواهند داشت؟ کسانی که به سفره مردم دستاندازی می کنند.
کارگردان: امیر ثقفی
رای کاربر: 6
مرد جوان کارگری که سرپرستی خانوادهاش را برعهده دارد تلاش میکند تا برای برادر سرباز کوچکترش در همان کارگاهی که خودش کار میکند شغلی دست و پا کند. برادر سرباز او در استادیوم فوتبال دچار حادثهای میشود که درمان وی مستلزم مخارج سنگینی است...
کارگردان: محمدمهدی عسگرپور
رای کاربر: 6
خبر آمدن یک میهمان، کارهایی که خیلی وقت است زمین مانده، دلشورهی یک پذیرایی و زنگ در که به صدا میآید...
کارگردان: محمدحسین فرحبخش
رای کاربر: 6
مستانه، سوپراستار سینما، محبوب مردم است و طی حادثهای مسیر زندگیاش تغییر میکند...
کارگردان: نیما جاویدی
رای کاربر: 6
زوجی جوان در آستانه سفر به ملبورن ناخواسته درگیر ماجرایی پیچیده می شوند...
کارگردان: مسعود دهنمکی
رای کاربر: 6
محمد جوانی است که شوق رفتن به جبهه را دارد اما با مخالفتهای سرسختانهی پدرش مواجه میشود و پدر برای رفتن او به جبهه شرطهای عجیب و غریب میگذارد تا اینکه محمد شبانه از خانه فرار کرده و به جبهه میرود و پدر برای بازگرداندن او راهی منطقه میشود...
کارگردان: هاتف علیمردانی
رای کاربر: 6
سینا چند ماه بیشتر برای قبولی در کنکور فرصت ندارد. از یک سو بنیاد متزلزل خانوادگی و از سوی دیگر آشنایی او با یک جوان خیابانی عاشق موسیقی ماجراهایی را برای او رقم میزند...
کارگردان: سعید سهیلی
رای کاربر: 6
یک شهر شلوغ... یک مرد تنها... هزار کوچهی بنبست... اسلحهی کلاش، یک خشاب خالی و هزار بغض فروخفته... اسد: آدم بدبخت، آدم ناشکره. عادل: کدوم ناشکری، ما از اونائیم که به دنیا اومدیم ولی دنیا به ما نیومد...
کارگردان: کمال تبریزی
رای کاربر: 6
آقای کمالی که مردی به ظاهر متدین است، بعد از مرگ همسرش، او را در یک قبر دو طبقه دفن میکند. سپس برای تقویت روحیه به سفر میرود اما پس از بازگشت میفهمد که فروشندهٔ قبر کلاهبردار بوده طبقهٔ دیگر را که متعلق به آقای کمالی بوده است به دیگری فروخته و حالا مردی غریبه به جای او درون قبر در کنار همسرش دفن...
کارگردان: هومن سیدی
رای کاربر: 6
بمانی پسر ۱۳ سالهای است در سن رشد، که پدر و مادرش در آستانهی جدا شدن هستند. مادر خانه را ترک میکند و پدر غرق در کار است. بمانی به دلیل تنهایی و عقدههایی که برایش به وجود آمده به جوانهای بزرگتر از خودش پناه میبرد و این باعث تغییر و تحولی در وی میشود که هویت واقعی و اصلی او را تغییر میدهد. درس...