به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: مزدک میر عابدینی
رای کاربر: 10
محمدعلی وندی بازیگر، فیلمساز و معلم تاتر، ناامید از مهاجرت به زادگاهش تهران بازگشته تا همراه با همسرش میترا صدری، نقاش، زندگی تازهای را شروع کنند اما جستجو برای پیدا کردن خانهای مناسب و کنجی آرام غیرممکن به نظر میرسد. کودکی در راه است...
کارگردان: مریم دوستی
رای کاربر: 10
این فیلم نگاهی به وقایع پس از جنگ دارد و داستان چند خانواده را روایت میکند که در نقطه مشترکی به یکدیگر میرسند و در این میان عشق گمشدهای پیدا میشود. در واقع این فیلم تجلیلی از شهدای جاویدالاثر خواهد بود.
کارگردان: بهمن گودرزی
رای کاربر: 10
همیشه تو زندگیم دنبال یه پاس طلایی بودم ولی بهم پاس که ندادن هیچ، خودشون توپ رو کردن تو گل! اونا شدن غزال تیزپا، من شدم شیر، بی یال...
کارگردان: مسعود کیمیایی
رای کاربر: 10
حاجآقا دکتر جلال سروش (پرویز پرستویی)، کارآفرین موفق بخش خصوصی، تصمیم به افشای خیانتهای شرکت پیسارو که مافیای قدرت و ثروت است میگیرد. سیاوش مطلق (امیر جدیدی) و احمد کیا (حمیدرضا آذرنگ) فرزندخواندههای سروشاند و سیاوش نهتنها مورداعتمادترین فرد نزد سروش است، بلکه دلبستهٔ مهتاب (پگاه آهنگرانی)، دخ...
کارگردان: منوچهر هادی
رای کاربر: 10
سه کارگر دنبال کارند. دنبال جایی یا کسی که به کارگر ساده نیازمند باشد. نه هر کارگری... کارگر ساده!
کارگردان: پدرام علیزاده
رای کاربر: 10
فیلم «خشکسالی و دروغ» دربارهی شک و تردیدها و دروغها و پنهانکاریهای دو مرد و دو زن است که منجر به یک بحران میشود میشود. در جشن تولد امید، او و همسرش آلا به همراه آرش، برادر آلا، در مهمانی حضور دارند. میترا همسر قبلی امید به او زنگ میزند و میگوید به کمک امید احتیاج دارد. امید با میترا قرارملا...
کارگردان: حسین قناعت
رای کاربر: 10
این فیلم با مخاطب قرار دادن خانوادههای ایرانی به خصوص دانش آموزان و نوجوانان تلاش دارد تا فرهنگ حمایت از کالای ایرانی را به آنان آموزش دهد.
کارگردان: مصطفی تقی زاده
رای کاربر: 10
آدمهای عجیبی هستیم... امروزمون با فردا خیلی فرق میکنه...
کارگردان: تهمینه میلانی
رای کاربر: 10
داستان دختری جوان و کم تجربه به نام «ملیحه» است که با ازدواجی نادرست و بدون رضایت خانواده با جوانی به نام سیامک دچار مشکلاتی میشود.
کارگردان: مهران مدیری
رای کاربر: 10
از 7 صبح تا 5 بعدازظهر یک فرد را در تهران روایت میکند که آن روز آخرین فرصت آن فرد است که باید کاری را انجام دهد. فیلم هرچه جلوتر میرود بزرگتر میشود و ریتم مدام تندتر میشود و دیوانهوار بودن ماجرا بزرگتر و موضوع عظیمتر میشود.
کارگردان: سیدمحمدرضا خردمندان
رای کاربر: 10
همیشه همینجوریه! آخرین بار هوا ابر شد. باد گرفت. درختا داشتن از جا کنده میشدن. اونقدر بارون شدید شد که سیل شهرو گرفته بود. پرندهها دور و بر لونه هاشون جیغ میکشیدن. یکی از بچهها قسم میخورد خودش دیده خورشید یکی دوبار نورش کم و زیاد شده....