به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: وودی آلن
رای کاربر: 5
یک استاد فلسفه ی خسته از زندگی ، راهی برای سر و سامان دادن به زندگی اش پیدا می کند. اما کاری که باید انجام دهد دور از ذهن و خطرناک است.
کارگردان: محسن توکلی
رای کاربر: 5
روایت چهار سال تلاش شبانه روزی زنی بنام فرزانه حجازی است که توسط یک عاشق کینه جو مورد ظلم واقع شده و در احقاق حق خود دچار حوادث عجیب و پیچیدهای می شود. زندگی در یک پانسیون شبانه روزی باعث میشود سرسختی فرزانه برای گرفتن حق از قانون مسیر جدیدی پیدا کند...
کارگردان: حسین قناعت
رای کاربر: 5
فیلم «روشنک» درباره دختر و پسر دانشجویی با نام های روشنک و مسعود، عاشق یکدیگر هستند اما پدر روشنک که زندانی است با ازدواج آنها مخالفت می کند. مسعود با ارتکاب خلاف ساختگی کوچکی به زندان می رود تا از پدر روشنک رضایت بگیرد و…
کارگردان: رامبد جوان
رای کاربر: 5
ما به این ته سیگار رژ لبی مشکوکیم. اما این به ما کمکی نمیکنه!
کارگردان: نگار آذربایجانی
رای کاربر: 5
فصل نرگس روایت آدمهای معمولی است که در وا نفسای امروز و در جهانی که میل به خودشیفتگی و خود محوری دارد، شفافیت روح و ذهنشان را از دست ندادهاند و مفهوم احساس خوش ناشی از انسانیت و نوعدوستی را به درستی درک میکنند
کارگردان: اصغر نعیمی
رای کاربر: 5
نازنین: مهم نیست کی هستی یا چه کاره ای... تو هر وضعیتی که باشی محبت وظیفته... فرهاد: نصیحت ات خوبه. فقط یه خورده کهنه شده.
کارگردان: منوچهر هادی
رای کاربر: 5
درباره جوانی به نام بهادر است که فقط یک ماه فرصت دارد تا قبل از عید، رضایت خانواده اش را برای رفتن به خواستگاری جلب کند. او برای رسیدن به هدفش، ابتدا باید چند کار خیر و نوعدوستانه انجام دهد و دل های شکسته را از خود راضی کند...
کارگردان: بهرنگ توفیقی
رای کاربر: 5
آدمهایی از همین سرزمین در شرایط و روابط دشوار، در سر راه هم قرار گرفتهاند و این قرارگیری، زندگی آنان را دستخوش تغییراتی میکند...
کارگردان: محمد رحمانیان
رای کاربر: 5
داستان یک گروه دورهگرد نمایشی است که در سالهای ٦٨-٧٣ فیلمهای تاریخ سینما را در روستاهای دورافتاده و قهوهخانهها برای مردم اجرا میکنند...
کارگردان: سروش محمدزاده
رای کاربر: 5
آنها نمیدانستند اتفاقی میافتد که چهارشنبه را برایشان روزی متفاوت خواهد کرد...
کارگردان: حسین کندری
رای کاربر: 5
یه بچهی خوش خوابی بود که هر جا ولش میکردن میخوابید. یه بار خودش فهمید که خوابه... زور زد که داد بزنه، اما نتونست...
کارگردان: کیومرث پوراحمد
رای کاربر: 5
حبیب کاوه کارخانه دار قدیمی مبتلا به بیماری آلزایمر است. خانوادهاش او را ترک نمودهاند اما با بازگشت دخترش به ایران اتفاقاتی میافتد...