به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: محمد بزرگنیا
رای کاربر: 4
سه دوست قدیمی پس از حمله دشمن به محل کارشان در یک سکوی نفتی از یکدیگر جدا می افتند. آنها پس از روزها سرگردانی در دریا، دوباره در جزیره خارک به یکدیگر می پیوندند و مسئولیت صدور نفت را به عهده می گیرند. آنها برای این کار، هر یک نقشه ای جداگانه دارند. در حالی که حمله دشمن به خارک برای قطع صدور نفت قطعی...
کارگردان: فرهاد مهرانفر
رای کاربر: 4
«هاشم حاکمزاده» مأموریت دارد تا فیلمهای فرهنگی را در روستاهای دورافتاده نمایش بدهد. او در یکی از این سفرهایش، «رضا» پسرش را نیز با خود به همراه میبرد. «رضا» طی حوادثی که در این سفر برایش پیش میآید با جنبههای دیگری از زندگی، شخصیت پدر و ابزار کارش، یعنی سینما آشنا میشود...
کارگردان: کریم آتشی
رای کاربر: 4
شرکتی تحت پوشش فعالیتهای تجاری اقدام به جاسوسی در زمینهی مسائل نظامی، سیاسی و اقتصادی میکند. اطلاعات به دست آمده در دیسکتهای کامپوتری ضبط شده است و در اختیار یه زن قرار دارد. شرکت برای به دست آوردن دیسکتها، این زن را تهدید به قتل میکند. در همین هنگام نیروهای اطلاعاتی هم وارد عمل میشوند...
کارگردان: ناصر مهدیپور
رای کاربر: 4
«فرهاد» جوانی است ورزشکار که با تمرینات سخت خود را برای انجام یک مسابقه در خارج از کشور آماده میکند. قرار است پس از بازگشت از مسابقات با نامزد خود «مینا» ازدواج کند. پدر «مینا» درصدد احداث یک مجتمع ساختمانی است و از «فرهاد» میخواهد که او را در ساختن این مجتمع ساختمانی یای کند و به زندگی خود سر و س...
کارگردان: داریوش مؤدبیان
رای کاربر: 4
«اکبر» در یزد مغازهی شیرینیفروشی دارد و از ازدواج به خاطر دردسر بچهدار شدن گریزان است. «اصغر» برادر کوچکتر او صاحب یک فرشفروشی و در اصفهان زندگی میکند و عاشق بچه است و پنجتا بچهی قد و نیمقد دارد. «اصغر» به «اکبر» خبر میدهد که به اصفهان بیاید تا با دختری که برای او انتخاب کردهاند، ازدواج کن...
کارگردان: حمید خیرالدین
رای کاربر: 4
«امیر» که خبرنگار و عکاس است، بر اثر انفجار بمب در مراسم عروسی دچار تشنج شده و به بیمارستان انتقال داده میشود. «ستاره»، نامزدش، میداند که او به مرور بینایی خود را از دست خواهد داد. با این حال حاضر است با او ازدواج کند. «ستاره» تلاش میکند تا «امیر» را برای شرایط آیندهی زندگی آماده کند. در همین هن...
کارگردان: محمدرضا زهتابی
رای کاربر: 4
«حسن» که شیفتهی «فرنگیس» است هیچ امیدی به ازدواج با او ندارد. او کارگر سادهای در حجرهی چایفروشی پیر است. صاحب حجره، برای اینکه «حسن» را یاری داده باشد، با سرمایهی خود به نام «حسن» ده صندوق چای سفارش میدهد تا بعداً نیمی از سودش را به «حسن» بدهد که او چارهی کارش کند. اما یک حادثه باعث میشود که...
کارگردان: مجید فهیمخواه
رای کاربر: 4
«رفیع» نقاش جوانی است. او روزی پی میبرد که مادرش، برخلاف آنچه به او گفته شده بود، زنده است. «رفیع» که رابطهی سردی با پدر خود دارد، در پی یافتن مادرش برمیخیزد. او روزی توسط تلفن یک زن ناشناس درمی یابد که مادرش زنده است و پدر تا به حال به او و خواهرش دروغ گفته است...