به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: احمدرضا درویش
رای کاربر: 4
در آغاز جنگ تحمیلی، بیمارستانی در خرمشهر به محاصرهی دشمن درمیآید. نیروهای داوطلب بسیجی با یک جیپ غنیمت گرفته شده و یک لندرور قصد دارند مجروحان را با یک آمبولانس از محاصره نجات دهند. آمبولانس در مواجهه با تانکهای عراقی از حرکت بازمیماند و سرنشینان مجروح آمبولانس فرار میکنند. گروه مهاجر که دکتر «...
کارگردان: یدالله صمدی
رای کاربر: 4
دکتر «اشکوری» معتقد است که میتواند بیماران روانی را با روشهای اختصاصی خود (رفتاردرمانی، خندهدرمانی، تئاتردرمانی) معالجه کند. او برای اثبات نظر خود، جمعی از بیماران یک آسایشگاه روانی را انتخاب و کار خود را آغاز میکند. دکتر «قناعت» رئیس بیمارستان و «ذوالفقاری» معاون وی با تز دکتر «اشکوری» مخالف هس...
کارگردان: محمد بزرگنیا
رای کاربر: 4
سه دوست قدیمی پس از حمله دشمن به محل کارشان در یک سکوی نفتی از یکدیگر جدا می افتند. آنها پس از روزها سرگردانی در دریا، دوباره در جزیره خارک به یکدیگر می پیوندند و مسئولیت صدور نفت را به عهده می گیرند. آنها برای این کار، هر یک نقشه ای جداگانه دارند. در حالی که حمله دشمن به خارک برای قطع صدور نفت قطعی...
کارگردان: کامبوزیا پرتوی
رای کاربر: 4
«علی» پسر «ننه لالا»، یک سالی هست که برای کارگری به ژاپن رفته؛ اما بیشتر از شش ماه است که از او خبری نیست.حالا همهی اهل محل، به خصوص بچهها میدانند که «ننه لالا» چقدر بیتاب است و آرزویی جز یافتن خبری از پسرش ندارد. در یک بعد از ظهر گرم تابستان، که همهی بزرگترها برای مراسم تدفین یکی از اهالی محل ...
کارگردان: جهان خادم المله، محمد حسینپور
رای کاربر: 4
در خانوادهی «کمالی»، «مینا» در انتظار تولد نوزادی است که قرار است مادرش او را به دنیا بیاورد. «مینا» در خیال خود نوزاد را دختر تصور میکند تا نام غنچه را بر او بگذارد. اما نوزادی که به دنیا میآید برخلاف پیشبینی «مینا» پسر است. «مینا» که تحمل حضور برادر را ندارد، دست به بدرفتاری میزند؛ ماجراهایی ...
کارگردان: اسدالله ایمن
رای کاربر: 4
داستان خاله قورباغه و پسربچه بامزه و کل کل ها و کشمکش های این دو عروسک بامزه...
کارگردان: ناصر غلامرضایی
رای کاربر: 4
«عزیز» جوان آزاده پس از بازگشت به میهن باخبر میشود که برادر بزرگش از دنیا رفته است و باید بنا به سنت دیرینهی قومی با «خدابس» بیوهی برادرش که بزرگتر از اوست، ازدواج کند. در حالی که «عزیز» نامزدی به نام «گلآفتاب» دارد...
کارگردان: رضا قهرمانی
رای کاربر: 4
با به محاصره درآمدن گردان یاسر که حفاظت از معبر درهی منجیل را به عهده دارد، سنندج و منطقهی کردنشین حومه در خطر سقوط قرار میگیرد و کلیهی راههای زمینی و هوایی توسط دشمن مسدود میشود. «سروان یاور» به دنبال طرحی ضربتی مأمور میشود که به وسیلهی چهار کامیون از رده خارج شده، از راهی صعبالعبور و پرخط...
کارگردان: داریوش مؤدبیان
رای کاربر: 4
«اکبر» در یزد مغازهی شیرینیفروشی دارد و از ازدواج به خاطر دردسر بچهدار شدن گریزان است. «اصغر» برادر کوچکتر او صاحب یک فرشفروشی و در اصفهان زندگی میکند و عاشق بچه است و پنجتا بچهی قد و نیمقد دارد. «اصغر» به «اکبر» خبر میدهد که به اصفهان بیاید تا با دختری که برای او انتخاب کردهاند، ازدواج کن...
کارگردان: حمیدرضا محسنی
رای کاربر: 4
«ابراهیم اکبری» تلاش میکند تا جای خالی پدر را در خانواده پر کند، اما از عدم اعتماد به نفس رنج میبرد. «رضا» دوستش، بر نگرانیهای او دامن میزند. «اکبری» در یک کارگاه مجسمهسازی کار میکند. «بهزاد» صاحب کارخانه به کارهای خلاف هم دست میزند. «ابراهیم حسینی» نوجوانی است جنگزده، جانباز و از خانواده...
کارگردان: محمدعلی طالبی
رای کاربر: 4
یک پیرزن و یک کودک پنجساله که هریک در جستجو خواستهی خود هستند با یکدیگر همراه میشوند. آنها ناخواسته در معابر شلوغ تهران گم میشوند. مردم شهر سعی میکنند به آندو کمک کنند؛ اما معلوم نیست که آنها بتوانند از این دردسر خلاص شوند...
کارگردان: مسعود کیمیایی
رای کاربر: 4
«کیومرث» (سلطان) که نامش در شناسنامه «رضا» است دختری را که مدتها عاشقش بود، به زنی میگیرد. بمب، خانه و همسرش را که حامله است به نیستی میبرد. «رضا» در اتاقی در شهری بیسکنا که روزگاری میدان ترهبار تهران بوده، با رفیقی به نام «ناصر» زندگی میکند. «عادل» پسر رفیقی است که نارنجک دستیهای خوب میساخت...