به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: محمد متوسلانی، علی حاتمی
رای کاربر: 6
«جعفرخان» پس از سالها اقامت در خارج از کشور به عنوان تحصیل، به مملکت و شهر خود باز میگردد ولی آنچنان با محیط و حال و هوای آن بیگانه است که اعمال و رفتارش موجب اعتراض اهالی شهر شده و وی ناچار از بازگشت میشود. پدر سالهای امیدش را از دست رفته میبیند به آرزوی ثمره نوه کوچکش دل میبندد.
کارگردان: منوچهر عسگرینسب
رای کاربر: 6
جعفر پناهی، کارمند اداره ی نقشه برداری، از طریق کتاب «دایرکت متد» با قهرمان خیالی خود، جو محشور است. نزدیکی جعفر به جو موجب دوری او از خانواده و نامزدش می شود. جعفر در سفری دریایی به غرب دوشادوش جو رستوران و پمپ بنزینی را احداث و اداره می کند. با بتی، دختر عموی جو، ازدواج می کند و در درگیری با گروهی...
رای کاربر: 6
قمار باز آس و پاسی به نام تقی کیف مردی را می رباید، اما در آن جز نامه ای که نشان می دهد صاحب کیف قصد انتحار دارد به دست نمی آورد. او صاحب کیف را می یابد و هر دو تصمیم می گیرند که خود را از بین ببرند، اما ترس از مرگ مانع از عملی کردن تصمیم آن دو است. آن ها بر اثر برخوردهای رسول، برادر تقی و ماجراهایی...
کارگردان: حسن هدایت
رای کاربر: 6
داستان درباره ی ورود و توسعه ی سینما و سینماداری در ایران است و وصف مشاجره های موسیو روسی خان و موسیو آقایوف که جیره بگیر سفارت خانه های روسیه ی تزاری و بریتانیای کبیر هستند. فردی به نام قراچه داغی که از مجاهدان مشروطه است، جوانی به نام معلا را نصیحت می کند که خود را در راه توسعه ی سینما مانند عوامل...
کارگردان: ابوالحسن داوودی
رای کاربر: 6
«مریم مستوفی» و همسرش (استاد رشتهی حقوق در دانشگاه) زندگی آرامی را میگذرانند. او که فرزندی ندارد، از سردردی مزمن رنج میبرد. پس از مدتی در مییابد که سرنوشتی محتوم را پیش رو دارد. مریم در ورطهی ناامیدی مطلق و در برابر وضعیت غیرقابل تحملّی که پیش رو دارد، راههای تازهای را برای معنا بخشیدن به زند...
کارگردان: مسعود جعفریجوزانی
رای کاربر: 6
در گیر و دار اشغال ایران توسط متفقین، دکتر «راستان» به منظور مداوای شوهرخواهر ارتشی خود راهی ایل قشقایی میشود. او با کمک یک مرد بیابانی به نام «فردوس» و سرکردهی یک طایفه به نام «امیرهوشنگ»، به بهشت گمشده میرود و با لمس کردن قلب زمین، به بینشی عرفانی میرسد. در بازگشت به شیراز، «علی» برادر کوچکتر ...
کارگردان: سعید ابراهیمیفر
رای کاربر: 6
عکاس جوانی ، شب هنگام ، با جسد نیم جان پیرمردی مواجه می شود ، او را به بیمارستان می رساند. بر نیمکت انتظار بیمارستان با مرور دفترچه ی خاطرات پیرمرد ،خود را در قالب او می بیند و زندگی پیرمرد را از کودکی، در کاشان، تا لحظه ی مرگ مرور می کند.