به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: مهرداد غفارزاده
رای کاربر: 6
انجمن عکاسان دفاع مقدس 7 نفر از عکاسان عملیات رمضان با نام های سعید صادقی- علی فریدونی - حسین حیدری- امیرعلی جوادیان- عربعلی هاشمی- منوچهر قلم چی- محمد رضا شرف الدین را برای افطار دعوت می کند و تصاویری که آنها گرفته اند را روی میز می گذارد و آنها خاطرات تصویر و رشادت هایی که دیده اند را بیان می کنند...
کارگردان: مهدی گلستانه
رای کاربر: 6
مسعود علاقه زیادی به رویا دارد وبرای رسیدن به او از هر ترفندی استفاده می کند.در نهایت بدلیل اصرار های مسعود به او جواب مثبت می دهد.مسعود بخاطر اینکه سر از کارهای او در بیاورد به تعقیب او می پردازد و متوجه می شود که او در توزیع مواد مخدر دست دارد. مسعود به رویا پیشنهاد همکاری می دهد ولی رویا ...
کارگردان: سید روحالله حجازی
رای کاربر: 6
داستان درباره مردی به نام عزیز است که در حال ساخت یک کارخانه است. مصطفی مدیر عامل با دختری آشنا میشود و...
کارگردان: وحید باقری
رای کاربر: 6
کات: دو سارق مسلح به قصد سرقت وارد یک مغازه صرافی می شوند و پس از کشتن صاحب مغازه، 5/2 میلیون دلار را به سرقت می برند. اما این همه ماجرا نیست چرا که ......
کارگردان: عباس کیارستمی
رای کاربر: 6
صد و چهارده بازیگر زن سینما، تلویزیون و تئاتر ایران در حال تماشای نمایشی بر اساس داستان خسرو و شیرین اثر حکیم نظامی گنجوی هستند...
کارگردان: محمدرضا ورزی
رای کاربر: 6
یک سرباز و یک دزد جایشان با هم عوض می شود و ماجراهایی به وجود می آید...
کارگردان: جمشید حیدری
رای کاربر: 6
داستان جوانی به نام بهروز است که دست به هر کاری میزند شکست میخورد...
کارگردان: سعید اسدی
رای کاربر: 6
فرود به خاطر اینکه کار خود را رها کرده و فرشته را از خودکشی نجات داده، از کار برکنار شدهاست. او در نیمه شبی کودکی شش ساله را پشت در منزل خود میبیند و پس از خواندن نامه و دیدن مدارکی درمی یابد که کودک فرزند خود اوست...
کارگردان: مجتبی راعی
رای کاربر: 6
دکتر مریم شیرازی با گروهی از پزشکان هلال احمر برای کمک به مردم عراق عازم این کشور می شود و تصمیم به جستجو برای یافتن خواهر گمشده اش می گیرد...
کارگردان: رفیع پیتز
رای کاربر: 6
علی، زن و تنها دخترش را در حادثه ای از دست می دهد دچار فراموشی می شود...
کارگردان: حسن آقاکریمی
رای کاربر: 6
سیفالله و دامادش مرتضی به علت حادثه ای که برای یکی ازاقوامشان رخ داده است نیمه شب مجبور به عزیمت به سمت روستایشان میشود و برای رفتن به مقصد، با رانندهای به نام فریدون همراه میشود....