به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: مجتبی راعی
رای کاربر: 2
«معصومه» زنی است نویسنده که قصد دارد قصهی زندگی مادرش را از دیدگاه خود به رشتهی تحریر درآورد. اما در زندگی روزمرهاش مسایلی پیش میآید که در نگارش آن به تناقض میرسد. او درمییابد که همسرش «خسرو» با زنی مطلقه رابطهی پنهانی دارد. او همزمان با نگارش زندگی مادرش در دوران کشف حجاب و خواستگارانش درمی...
کارگردان: علیرضا داوودنژاد
رای کاربر: 2
زندگی یک رانندهی تاکسی (احد) در گرو تصمیم مردی متمول به نام «نادر» است و به همین خاطر ازدواج دختر او «غزال» با «آرش» به خطر میافتد. «نادر» در صدد رقابت با داماد جوان برمیآید و کشمکش آغاز میشود. «نادر» از همهی امکانات خود استفاده میکند. پایداری و مقاومت خانوادهی «آرش»، عاقبت به پیروزی آنها می...
کارگردان: مسعود کیمیایی
رای کاربر: 2
قبل از انقلاب اسلامی، دبیرستان تعطیل میشود. هفت دانشآموز با هم قرار ملاقاتی را در چند سال آینده میگذارند. پس از انقلاب اسلامی، آنها که حال هریک شغل و زندگی خاصی پیدا کردهاند، به قرار ملاقات میآیند. یکی از آنها که وکیل دعاوی است به محل قرار نمیآید. او درگیر وکالت یک شرکت بزرگ است که این کار م...
کارگردان: سیروس الوند
رای کاربر: 2
مهندس «فریدون بهنام» که تازه از آمریکا بازگشته است، به طور اتفاقی دوست قدیمیاش، «مجید قانع» را میبیند و توسط او به جمعی معرفی میشود که دورهی دوستانه دارند. در این جمع «غلامرضا مودّت» دیگران را تحت نفوذ خود دارد. «بهنام» طرحی جهت ساخت یک مجموعهی مسکونی در شمال دارد و میخواهد شهرکی نمونه بسازد. ...
کارگردان: مجید مجیدی
رای کاربر: 2
«مهرالله» نوجوانی است چهارده ساله که پس از فوت پدر برای امرار معاش خود و خانوادهاش به یکی از شهرهای جنوبی کشور سفر میکند. در اولین مراجعت به زادگاهش، متوجه تغییرات اساسی در خانواده میشود...
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
رای کاربر: 2
«مینو» و «موسی» در آستانهی زندگی مشترک هستند. نامهای به دست «موسی» میرسد و از او به عنوان بازماندهی برپاکنندهی دکل دیدهبانی خواسته میشود تا برای جمعآوری این دکل به جزیرهی مینو برود. او از این سفر اکراه دارد، اما در شرایطی قرار میگیرد و به آنجا میرود. «منصور» برادر «مینو» در آن دکل شهید شد...
کارگردان: سیفالله داد
رای کاربر: 2
سال 1948، شهر حیفا در فلسطین در شرف اشغال قرار دارد. دکتر «سعید» به همراه همسرش «لطیفه» و فرزند خردسالش «فرحان» که در این شهر زندگی میکنند به اجبار باید این شهر را ترک کنند، اما در این هنگام «صفیه» مادر «سعید» وارد حیفا میشود و...