به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: Hugh Hudson
رای کاربر: 1
Life and events of the man who realized one of the most important discoveries of the 19th century: Altamira's caves.
کارگردان: جیم جارموش
رای کاربر: 1
Set in the present in Paterson, New Jersey, this is a tale about a bus driver and poet.
کارگردان: هاتف علیمردانی
رای کاربر: 2
روایت خانوادهای که در دهه شصت در شهر زنجان زندگی میکنند. خانوادهای که جنگ و فضای آن سالها تأثیر زیادی روی زندگیشان میگذارد...
کارگردان: محمد حمزهای
رای کاربر: 2
برای خودم فکرهایی داشتم آرزو داشتم می خواستم قهرمان بشم می خواستم اون چیزی که جامعه بهم تحمیل میکنه رو کنار بزنم، خوبه.
کارگردان: فرهاد نجفی
رای کاربر: 1
داستان پزشکی که یکی از بیماران مرد خود را انتخاب میکند تا روی آن آزمایشهای مختلف و عجیبی را انجام دهد، اما در آخر همه چیز طبق خواستهی او پیش نمیرود. اوضاع از کنترل پزشک خارج میشود و باعث ایجاد شرایطی پیچیده و معمایی میگردد...
کارگردان: کاظم راستگفتار
رای کاربر: 1
این فیلم داستان زندگی جوانی است که با نام مستعار آشوب در کافههای لالهزار خوانندگی میکند. آشوبهای تاریخی و واقعی دهه ۱۳۲۰ باعث به وجود آمدن اتفاقاتی در زندگی آشوب میشود.
کارگردان: آیدا پناهنده
رای کاربر: 4
مردی که ماهی را دوست داشت بازگشته است. دختری که بهروز را دوست دارد باز میگردد... مردهگان زنده میشوند.
کارگردان: پرویز شیخطادی
رای کاربر: 1
ریاض جنگجوی کهنه کار توبه میکند خونی بریزد و چون آتشفشانی خاموش به گوشهای میخزد. برای آتش افروزی مجدد او، به یک شوک قوی نیاز است و آن تعرض به گلجان تنها عشق و امید زندگی اوست. آتش ریاض شعلهور شده و خونها میریزد. غافل از اینکه بازیگر یکهتاز نمایشی پرماجرا گردیده است.
کارگردان: مرتضیعلی عباسمیرزایی
رای کاربر: 2
زهره در راه منزل احساس میکند کسی او را تعقیب میکند. او فرار کرده و همین عامل باعث میشود تا او در یک سانحهی تصادف فوت کند. پرویز (همسر زهره) بعد از 6 سال، برای اولین بار، با ضمانت رئیس زندان به مدت 72 ساعت به مرخصی میرود تا زهره را دفن کرده و در مراسمش شرکت کند. اما او دغدغهاش چیز دیگریست...
کارگردان: وحید جلیلوند
رای کاربر: 3
کاوه نریمان یکی از پزشکانِ پزشکی قانونی در محل کارش با جسدی مواجه میشود که وی را پیش از این میشناخته است.
کارگردان: سیدمحمدرضا خردمندان
رای کاربر: 8
همیشه همینجوریه! آخرین بار هوا ابر شد. باد گرفت. درختا داشتن از جا کنده میشدن. اونقدر بارون شدید شد که سیل شهرو گرفته بود. پرندهها دور و بر لونه هاشون جیغ میکشیدن. یکی از بچهها قسم میخورد خودش دیده خورشید یکی دوبار نورش کم و زیاد شده....