به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: عبدالرضا کاهانی
رای کاربر: 7
این فیلم داستان دو باجناق است که پس از فوت پدر زنشان راه او را پی گرفته و به بهانه تجارت در چین گریزی هم به پاتایا میزنند اما رویارویی آن ها با دوست قدیمی همه چیز را به هم میزند...
کارگردان: علی احمدزاده
رای کاربر: 7
دو دوست از یک مهمانی شبانه قصد بازگشت به خانه با ماشین خود را دارند. در مسیر راه با افراد و حوادثی روبرو میشوند که در فیلم در دو بخش "واقعی" و "فرا واقعی" به نمایش گذاشته میشوند...
کارگردان: سید روحالله حجازی
رای کاربر: 7
حضور مهمانان آقای محمودی و بانو، زندگی مشترک آنها را تحتتاثیر قرار میدهد.
کارگردان: مانی حقیقی
رای کاربر: 7
در جاده ای کوهستانی، در فضایی زمستانی، در سرزمینی جنگ زده، زن و مردی بین رهگذران پول پخش می کنند و ...
کارگردان: فردین صاحبالزمانی
رای کاربر: 7
علی راننده آژانسی است که از درگیر شدن با هر ماجرایی دوری میکند. سیما، همکلاس قدیمی هنوز تلاش میکند دوستی سالهای دور را زنده کند و او را از انزوا درآورد. در میان مسافرهای ثابت علی، زن جوانی است که اتفاقاتی در طول راه آنها را به هم نزدیک میکند.
کارگردان: Lee Unkrich
رای کاربر: 7
مدتها از زمانی که اندی یک پسربچه بود گذشته است . او اکنون جوانی است که قصد رفتن به دانشگاه را دارد و بنابراین تصمیم می گیرد که اسباب بازی های دوران کودکیش را سر و سامان دهد و در این بین وودی و باز و باقی اسباب بازی ها نگران این هستند که اندی آنها را دور بیندازد و...
کارگردان: داریوش مهرجویی
رای کاربر: 7
داستان زندگی دکتر جوانی به نام شایان است که در اوج موفقیت کاری و اجتماعیاش درمییابد مبتلا به تومور مغزی شدهاست. او تصمیم به خودکشی میگیرد اما در آخرین لحظه اتفاقی رخ میدهد که باعث میشود سر از روستایی دورافتاده درآورد و وقایع غیرمترقبهای برایش رقم بخورد.
کارگردان: حسن فتحی
رای کاربر: 7
برزو در آستانه اعدام قرار دارد. همسرش و پسر کوچکش به همراه برادر کوچکتر برزو و دوست برادرش همه تلاششان را می کنند تا در مجالس و جشنها پول دیه وی را تهیه کنند.پول تهیه می شود، اما در شب قبل از زمان اعدام فرد یا افرادی به خانواده مقتول سه برابر دیه را می دهند تا رضایت ندهد. برزو اعدام می شود و برادر ک...
کارگردان: مجید صالحی
رای کاربر: 7
دو باجناق به نامهای سیروس و رحمان تصمیم میگیرند با مشارکت یکدیگر، یک شرکت خدماتی تأسیس کنند. از آنجایی که آنها سرمایهای برای راهاندازی شرکت ندارند، سیروس خانهی خود را رهن داده و به همراه خانوادهاش به محل زندگی رحمان نقل مکان میکند و...