به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: فرزاد مؤتمن، بهرنگ توفیقی
رای کاربر: 1
به یکی از پنج دوستی که از کودکی در یک محل بزرگ شدهاند، یک حمام به ارث میرسد. آنها تصمیم میگیرند حمام را به یک سفرهخانهی سنتی تبدیل کنند که ماجراهای بسیاری را برای آنها و دیگران به وجود میآورد تا آنجا که تصمیم میگیرند هرگز ازدواج نکنند و ...
کارگردان: مهران مدیری
رای کاربر: 1
ما جرا از آن جای شروع شد که نیما زند کریمی معلم تاریخ در پی پیدا کردن چند صفحه حذف شده از تاریخ است. او یک قهوه می خورد و به یک تاریخ دیگر میرود و در انجا با مردم ان زمان زندگی می کند و در انجا با مادر بزرگ رویا خانم که در زمان خودش عاشقش بود ازدواج می کند و در تمام مدت برای عوض کردن تاریخ و جلوگیری...
کارگردان: محمدحسین لطیفی
رای کاربر: 1
این سریال روایت چند داستان مختلف است جنازه دختری به نام چیستا دختری که در مزون ویدا کار میکرده پیدا میشود پسر ویدا در یک درگیری به زندان میافتد و شیوا خواهر ویدا، وکالت فردی را که متهم به قتل همسر و فرزند خود است را به عهده میگیرد. در این سریال برای نخستین بار پس از انقلاب، تلویحا به حضور و نقش ش...
کارگردان: مسعود آبپرور
رای کاربر: 1
در روایتی سرشار از هیجان، چند دوست جوان و صمیمی که در لباس آتشنشانی مشغول به خدمت هستند؛ در مأموریتهایی پر خطر، به نجات جان هموطنانشان میشتابند. جوانانی شجاع و فداکار که هر یک برای خود ماجراهایی داشته و به نوبه خود با مشکلاتی دست به گریبان هستند...
کارگردان: حسن فتحی
رای کاربر: 1
جوان فوتبالیستی به نام مهران سارنگ برای قرارداد با یک باشگاه اصفهانی به اصفهان میآید و ناخواسته جوانی اصفهانی به نام مسعود مصیب را به قتل میرساند...
کارگردان: مسعود دهنمکی
رای کاربر: 1
تیمور گلچین مرد مسن ،خودخواه وثروتمندیست که تمامی دارائیش را فروخته ودر امر ساختمان سازی در دوبی سرمایه گذاری کرده وبرای همیشه به آنجا می رود.در مسیر فرودگاه او با حاجی فیروزی برخورد لفظی پیدا می کند وحاجی فیروز به او از آه مظلوم وعدم ثبات روزگار میگوید.در دوبی تیمور بطور غیر منتظره ای با عوارض بحرا...
کارگردان: اصغر نعیمی
رای کاربر: 1
"رضا" و "باران" زوج جوانی هستند که پس از مدتی "باران" به بیماری سرطان مبتلا میشود و رضا برای سلامتی وی نذر میکند تا سقاخانهای بسازد و به کربلا ببرد. سرانجام "باران" فوت میکند و رضا طبق نامه باقیمانده از وی، سقاخانه را ساخته و به سمت مرزمیبرد