امیروو

کارگردان: هومن سیدی

رای کاربر: 6

زندگی به من آموخت که هیچ‌چیز از هیچ‌کس بعید نیست!

کارگردان: سهیل بیرقی

رای کاربر: 6

داستان یک زن خلاف‌کار حرفه‌ای به نام آذر است که با وجود همه هشدارهایی که آدم‌هایش به او می‌دهند و او را از کار کردن در شرایط خطرناک فعلی بر حذر می‌دارند، آذر با سماجت و اصراری عجیب دست از کارهای خلافش نمی‌کشد و هرچند می‌داند هر یک از مشتری‌هایش می‌توانند پلیس باشند، باز هم به کارش ادامه می‌دهد...

کارگردان: کمال تبریزی

رای کاربر: 6

تردید، شک و سر انجام خیانت، زندگی عاشقانه مهران و مینا را به مسیر تازه‌ای می‌کشاند...

کارگردان: ندارد

رای کاربر: 6

این برنامه در گروه اجتماعی شبکه سه تهیه شده است . سوالات مسابقه جدول درحوزه های تاریخی ،مذهبی ، ورزشی و اطلاعات عمومی در جداول “ساده” ،”متقاطع” و “سو دو کو” طراحی شده است .اجرای این مسابقه بر عهده فرشید فهیم و مهدی نادریان است.

کارگردان: علی‌اکبر ثقفی

رای کاربر: 6

داستان دختری است که قرار است به سفری برود اما به علت گرفتاری خانواده، مسیر دیگری در پیش می‌گیرد...

کارگردان: ابراهیم ابراهیمیان

رای کاربر: 6

داستان احمدرضا مقدم، استاد برجسته و با سابقه‌ی دانشگاه است که شک و تردیدهای همسرش مهتاب به ارتباط او با یکی از دانشجویانش، بسترساز فاجعه‌ای غیرقابل پیش‌بینی می‌شود...

کارگردان: بهنام بهزادی

رای کاربر: 6

داستان مادری که بنا به توصیه پزشک باید به علت آلودگی هوا، مابقی عمر خود را خارج از شهر تهران سپری کند، همین امر سبب مشکلاتی بین دو دختر وی می‌شود...

کارگردان: فریدون حسن‌پور

رای کاربر: 6

داستان این فیلم درباره جمعی از مردم یکی از محله های لاهیجان است که درگیر جریان های مرتبط با روستای خود می شوند. داستان فیلم با موضوع مخارج عروسی و عزا شروع می شود و....

کارگردان: ندارد

رای کاربر: 6

برنامه «نما دو» دوربین شبکه دو در سراسر کشور است. دوربینی که با نگاهی تیزبین موضوعات به روز اجتماعی، فرهنگی، هنری، اقتصادی، علمی، گردشگری و معضلات و مشکلات زندگی روزمره مردم را در سراسر کشور پوشش می دهد.

کارگردان: کیومرث پوراحمد

رای کاربر: 6

حبیب کاوه کارخانه دار قدیمی مبتلا به بیماری آلزایمر است. خانواده‌اش او را ترک نموده‌اند اما با بازگشت دخترش به ایران اتفاقاتی می‌افتد...

کارگردان: حسین کندری

رای کاربر: 6

یه بچه‌ی خوش خوابی بود که هر جا ولش می‌کردن می‌خوابید. یه بار خودش فهمید که خوابه... زور زد که داد بزنه، اما نتونست...

کارگردان: سید رضا خطیبی

رای کاربر: 6

در یک مراسم عروسی کودکان را به محل برگزاری جشن راه نمی‌دهند و به کلبه‌ای در انتهای باغ تبعید می‌کنند. بچه ها متوجه می‌شوند برگزارکنندگان مراسم قاچاقچی مواد مخدر هستند، لذا تصمیم می‌گیرند تا جشن را به هم بزنند و این آغاز ماجرا است.