به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: محمدمهدی عسگرپور
رای کاربر: 7
محمد در خط مقدم جبهه زخمی و به تهران منتقل می شود. او و خانواده اش از سرنوشت مهدی، فرزند کوچک تر خانواده، که در لحظه زخمی شدن محمد در محاصره دشمن قرار گرفته بوده، بی اطلاع هستند. محمد پس از بهبودی به جبهه باز می گردد تا برادرش را پیدا کند. او این بار با ماجراهای تازه ای رو برو می شود.
کارگردان: بهروز افخمی
رای کاربر: 7
زن و شوهر جوانی برای گذراندن ماه عسل راهی شمال هستند. در طول راه با یادآوری خاطرات گذشته، حقایق تلخی در مورد چگونگی آشنایی و ازدواج آنها آشکار میشود تا اینکه کارشان به مشاجره میکشد. در این میان تصادفی روی میدهد و مرد از صحنهی تصادف میگریزد...
کارگردان: حمید رخشانی
رای کاربر: 7
«محترم» و «حسین» مطابق یک سنت خانواده، با هم نامزد میشوند تا در جوانی به ازدواج هم درآیند. والدین «حسین» در اجرای مراسم سنت دیرین، با دیدن شبحی نگران آیندهی این ازدواج میشوند. در تابستان 1342، شایعهی زلزلهی تهران، شهر را خالی از سکنه کرده است و «محترم» در راه بازگشت به خانه، میان خیال و واقعیت ...
کارگردان: داریوش فرهنگ
رای کاربر: 7
یک کارگردان سینما بعد از سالها از آمریکا برگشته تا نخستین فیلم خود را بسازد. هنرپیشهی اول مرد فیلم بر اثر سانحهای نمیتواند به کارش ادامه دهد. فیلم باید به موقع به جشنواره برسد و کارگردان بعد از جستجوی بسیار، فروشندهی دورهگردی را پیدا میکند که شباهت زیادی به هنرپیشهی فیلم دارد. کارگردان تصمیم...
کارگردان: رضا حیدرنژاد
رای کاربر: 7
«حشمتی» هنگام کندن چاه مجسمهای طلایی مییابد و به خیال اینکه دیگر مرد خوشبختی شده، آن را به آپارتمان محل سکونتش میبرد. با ورود مجسمه به آپارتمان، شخصیت ظاهری آدمها در هم میریزد و جدال سختی برای تصاحب مجسمه آغاز میشود.
کارگردان: واروژ کریممسیحی
رای کاربر: 7
قصه در سالهای پیش از جنگ دوم جهانی در تهران میگذرد. داستان خواهر و برادری از خاندان قدیمی که مشترکاً توطئهای را بر اساس نمایشنامهای که برادر نوشته است طراحی میکنند. توطئه علیه زن برادرشان است که میراث خاندان را به ارث برده است...
کارگردان: رحمان رضایی
رای کاربر: 7
داستان قبل از پیروزی انقلاب اسلامی اتفاق میافتد. «جمعه» پسرکی دوازده ساله است که در یکی از واحههای کویر مرکزی زندگی میکند. یک روز دایی او که سالهاست به شهر مهاجرت کرده به واحه بازمیگردد و برای «جمعه» سوغات عجیبی میآورد: صدفی که وقتی آن را در مقابل گوش میگیرند، صدای دریا از داخل آن شنیده میشو...
کارگردان: یدالله صمدی
رای کاربر: 7
«ماشاءالله ایرانمنش» اهل و ساکن کرمان است. آپارتمانی در تهران از پدرش به ارث برده است. وی به قصد ازدواج و خرید مغازهای در کرمان، اقدام به فروش آپارتمانش در تهران میکند. ولی به علت ناهمگونی همسایههای ساختمان، فروش آپارتمان با مشکلاتی مواجه میشود. «ماشاءالله» پس از تمهیدات گوناگون در نهایت مجبور ...