به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: حسن هدایت
رای کاربر: 8
داستان درباره ی ورود و توسعه ی سینما و سینماداری در ایران است و وصف مشاجره های موسیو روسی خان و موسیو آقایوف که جیره بگیر سفارت خانه های روسیه ی تزاری و بریتانیای کبیر هستند. فردی به نام قراچه داغی که از مجاهدان مشروطه است، جوانی به نام معلا را نصیحت می کند که خود را در راه توسعه ی سینما مانند عوامل...
کارگردان: محمد بزرگنیا
رای کاربر: 8
کشتی آنجلیکاـ که محموله ی آن طلا و هدایایی از طرف فردیناند، پادشاه پرتغال، بران شیوخ امارات عربی است - در جنگ کشتی ها به قعر آب فرو می رود. سال ها بعد احمدبیک، که نقشه ی محل فرو رفتن کشتی را به دست آورده است، با جلب همکاری حاکم شیراز، به شرط تقسیم غنایم، با پسر حاکم و یک کشتی بادبانی عازم محل می شون...
کارگردان: محسن مخملباف
رای کاربر: 8
حاجی که در جبهه دچار موج انفجار شده از آسایشگاه روانی مرخص می شود تا در محیطی آرام سلامت خود را بازیابد. نامزد او، مهری، دختر تاجر ثروتمندی شده است. شعبان پدر دختر با ازدواج آن دو مخالف است. حاجی با تعارض با ناگواری های محیط اطرافش دچار حمله های شدید عصبی می شود. او در یکی از روزنامه ها به عنوان عکا...
کارگردان: کمال تبریزی
رای کاربر: 8
محسن محامدی، مسئول فرهنگی یک ادارة دولتی پس از شش سال جدایی از دوستش « حسن سلطانی » در پی او به جبهه می رود. جدایی چند ساله، بین آن دو شکاف فرهنگی به وجود آورده است اما در جبهه روحیه ی محامدی تغییر می کند. در یک عملیات گشت و شناسایی همرزمان او از پا در می آیند و محامدی اطلاعات به دست آمده را به فرم...
کارگردان: کامبوزیا پرتوی
رای کاربر: 8
گلنار با پدربزرگ و مادربزرگش زندگی می کند. روزی به کنار چشمه می رود تا آب بیاورد. باد دستمال آبی او را، که یادگار مادرش است، با خود می برد. گلنار در پی دستمال به جنگل می رود و راه را گم می کند و گرفتار خاله خرسه می شود. خرس ها او را برای انجام کارهای روزانه و پختن کلوچه پیش خود نگه می دارند. پدربزرگ...
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
رای کاربر: 8
ارتباط خط کمین با نیروهای خودی توسط دشمن قطع شده و احتمال سقوط، بسیار زیاد است. مقابله و مقاومت نیروها در مقابل دشمن نیازمند حضور دیدهبان جهت هدایت آتش سنگین است. عارفی برای پیوستن به خط کمین و دیدهبانی، باید از مسیری عبور کند که زیر آتش شدید دشمن قرار دارد...
کارگردان: ابوالحسن داوودی
رای کاربر: 8
«مریم مستوفی» و همسرش (استاد رشتهی حقوق در دانشگاه) زندگی آرامی را میگذرانند. او که فرزندی ندارد، از سردردی مزمن رنج میبرد. پس از مدتی در مییابد که سرنوشتی محتوم را پیش رو دارد. مریم در ورطهی ناامیدی مطلق و در برابر وضعیت غیرقابل تحملّی که پیش رو دارد، راههای تازهای را برای معنا بخشیدن به زند...