به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
رای کاربر: 10
«عباس»، رزمندهی سالهای جنگ تحمیلی و کشاورز فعلی، برای مداوای ناراحتی که در گردن دارد به همراه همسرش «نرگس» به تهران سفر میکند و تصادفی با فرماندهی سابقش «حاج کاظم» روبرو میشود. کاظم به او کمک میکند که جریان مداوا سریعتر انجام شود. با مراجعه به بیمارستان و آزمایشهای متعدد پزشک معلوم میشود که...
کارگردان: محسن امیریوسفی
رای کاربر: 10
دربارهی خانوادهای است که یک شب فرصت دارند مشکل مادر خانواده را حل کنند.
کارگردان: Alexandre Aja
رای کاربر: 10
بن کارسون یک پلیس سابق “ان وای پی دی” است که با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کند . وی به تازگی به عنوان نگهبان یک فروشگاه بزرگ استخدام شده است و امیدوار است با این کار بتواند همسر و دو فرزندش را حمایت کند . اما این فروشگاه که چند سال پیش یک آتش سوزی مهیب را تجربه کرده است چندان آرام به نظر نمی رسد...
کارگردان: سعید روستایی
رای کاربر: 10
خانوادهای در تدارک مراسم عروسی دختر خانواده، سمیه، هستند؛ اما اتفاقاتی روابط خواهران و برادران را سرد میکند که درنهایت باعث ماجراهایی میشود...
کارگردان: جیمز وان
رای کاربر: 10
راجر و کارولین و پنج بچه و سگشان به خانه نقل مکان می کنند ولی درست موقع ورود سگ و بچه ها به دلیلی نا مشخص وارد خانه نمی شوند...
کارگردان: رضا اعظمیان
رای کاربر: 10
سروان یاوری بهدنبال طرحی فوری مأمور میشود تا محمولههای نظامی به جبهه برساند، اما عبور کامیونها از منطقه ی کُرد نشین توسط عوامل نفوذی دشمن لو میرود و عبور کامیونها با اشکال مواجه میشود...
کارگردان: حامد محمدی
رای کاربر: 10
اصلان اگر میدانست گرفتن ویزا این همه دردسر دارد، اصلا عاشق نمیشد.
کارگردان: محسن توکلی
رای کاربر: 4
این فیلم سینمایی داستان سه جوان امروزی را روایت می کند که بعد از رهایی از زندان و در مسیر تحقق رویاهایشان با اتفاقاتی غیرمنتظره روبرو می شوند.
کارگردان: هادی رحیمی خواص
رای کاربر: 1
دختری در روستای خود در حالی که بیشتر مردان آن شکارچی هستند، توله ببری را به خانه آورده تا آن را بزرگ کند که در این راه درگیر اتفاقاتی می شود...
کارگردان: مجید مجیدی
رای کاربر: 10
پسرکی به نام علی کفشهای خواهرش را گم میکند. از آنجایی که زهرا کفش دیگری ندارد و پدر هم توانایی مالی خرید کفش نو را ندارد، قرار میگذارند که صبحها زهرا کتانی علی را بپوشد و ظهر علی با کتانی به مدرسه برود. با وجود تلاشی که زهرا برای بهموقع رساندن کفشها میکند، اما علی هر روز دیر به مدرسه میرسد ت...