به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: آرش سنجابی
رای کاربر: 1
میترای ۴۲ ساله که زنی تو دار است و کمتر حرف میزند و متفاوت با زنهای دیگر رفتار میکند با ایوب ارتباط دارد. ایوب، همسر ستاره، علاوه بر میترا، با شهرزاد هم در ارتباط است. ستاره زنی معمولی است. او شوهر و زندگیاش را دوست دارد و…
کارگردان: هادی رحیمی خواص
رای کاربر: 1
دختری در روستای خود در حالی که بیشتر مردان آن شکارچی هستند، توله ببری را به خانه آورده تا آن را بزرگ کند که در این راه درگیر اتفاقاتی می شود...
کارگردان: مهرداد فرید
رای کاربر: 10
یتا دختری است جوان که به تازگی در یک مطب دندانپزشکی به عنوان منشی، مشغول به کار شده است. همه چیز وفق مراد اوست تا این که برخی ازبیماران به او تهمتهای ناروایی می زنند. امیر که به عنوان دستیار دندانپزشک دل به بیتا بسته نمی تواند این تهمتها را تحمل کند تا این که…
کارگردان: رضا اعظمیان
رای کاربر: 10
سروان یاوری بهدنبال طرحی فوری مأمور میشود تا محمولههای نظامی به جبهه برساند، اما عبور کامیونها از منطقه ی کُرد نشین توسط عوامل نفوذی دشمن لو میرود و عبور کامیونها با اشکال مواجه میشود...
کارگردان: علی تیموری
رای کاربر: 10
لتیان یک سد است. سدی بر روابط انسانی٬رودخانههای روابط پشت سدی ایستادهاند و راه بنبست است یکنفر میخواهد این سد را بشکند اما خوب میداند که شکستن سد به این سادگیها نیست.شهر خراب خواهد شد!تکلیف چیست؟
کارگردان: وحید نیکخواهآزاد
رای کاربر: 10
دو خواهری که پس از سالها متوجه اشتباه پدر شده و سعی میکنند بر آن سرپوش بگذارند. تقابل رابطهها در داستان کار را یک کمدی ویژه کرده که طنز کلامی از خصوصیات آن است.
کارگردان: کیومرث پوراحمد
رای کاربر: 10
حبیب کاوه کارخانه دار قدیمی مبتلا به بیماری آلزایمر است. خانوادهاش او را ترک نمودهاند اما با بازگشت دخترش به ایران اتفاقاتی میافتد...
کارگردان: مجید مجیدی
رای کاربر: 10
«مهرالله» نوجوانی است چهارده ساله که پس از فوت پدر برای امرار معاش خود و خانوادهاش به یکی از شهرهای جنوبی کشور سفر میکند. در اولین مراجعت به زادگاهش، متوجه تغییرات اساسی در خانواده میشود...
کارگردان: صادق پروین آشتیانی
رای کاربر: 6
حالا بعد چند سال پسرم برگشته… ایناهاش… این کلید رو به جاش به من دادن می گن بیا، خوشحال باش… پسرت اومده… کلیدی که مال یه دره… یه دری که گم شده تو این شهر لعنتی… حالا من در به در، کوچه به کوچه دنبال یه درم که بهم بگه این دو تا تیکه استخون و این کلید زنگ زده پسرمه یا نیست…