به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: نیما جاویدی
رای کاربر: 4
زندانی قدیمی در جنوب ایران به 1347 خلاصه داستان: سال دلیل مجاورت با فرودگاه تازه تاسیس شهر در حال تخلیه است. رئیس زندان سرگرد نعمت جاهد به همراه مامورانش مشغول انتقال زندانیان به زندان جدید هستند تا اینکه...
کارگردان: مصطفی کیایی
رای کاربر: 4
این فیلم به داستان آتشسوزی ساختمان پلاسکو و شهادت آتشنشانان عزیز کشورمان میپردازد.
کارگردان: محمد فواد صفاریان پور
رای کاربر: 4
این برنامه میکوشد تا با روبرو کردن مخاطب با انسانهایی که در مواجهه با موقعیتهای خاص، دشوار و بعضاً غیرقابل باور ایستادگی کرده با امید و تلاش و توکل راه درست زندگی را بازیافتهاند، مفهوم جدیدی از نگاه به زندگی را در کنار ساعاتی از سرگرمی در ذهن مخاطب ایجاد کند.
کارگردان: علی عطشانی
رای کاربر: 4
من اگر بخوام توی زندگیم موفق باشم حتما نباید اونجوری به زندگی نگاه کنم که تو نگاه میکنی.
کارگردان: رامتین لوافی
رای کاربر: 4
یه عبارت بیمزه هست که میگه آدما یه دفعه تغییر نمیکنن، این ماییم که دیر به دیر نگاشون میکنیم...
کارگردان: سید روحالله حجازی
رای کاربر: 4
فرهاد و هاله فصل جدید زندگی خود را آغاز کردهاند و این سرآغاز تغییرات دیگری است که آنها را در مواجهه با مسائل جدیدی قرار میدهد.
کارگردان: سیدشهاب حسینی
رای کاربر: 4
داستان «اعتراف»، برگرفته از قصهی اصلی نمایش اعتراف «برد میرمن»، نویسنده و کارگردان مطرح آمریکایی است که شهاب حسینی این قصه را بازسازی کرده است.
کارگردان: مجیدرضا مصطفوی
رای کاربر: 4
یه روده راست تو شکمش نیست، یادت رفته تو چشممون زل میزد دروغ میگفت. اون برگرده همه را عاصی میکنه ... .
کارگردان: افشین هاشمی
رای کاربر: 4
خاله قورباغه مهربان و معاشرتی که بزرگترین مشکلش تنهایی و دور افتادگی از ۹۸ بچهاش است، در کنار شخصیتهای جدیدی چون خواهر دوقلویش با نام آبجی باجی، پزشک جنگل با نام حکیمه باجی، همسایه طماع و خلافکارش با نام سمسارباشی، یاور افسانهایاش با نام نخودی و نوههیی که هرکدام از شهری یا کشوری به سراغش می آین...
کارگردان: مهدی خسروی
رای کاربر: 4
احساس میکنم همیشه توی زندگیم لبه یه پرتگاه وایسادم، دوست دارم بپرم پایین ولی هیچ وقت جراتشو نداشتم، الانم ندارم ... کاش میشد برگردم به عقب تا یه چیزایی رو درست کنم ولی افسوس که غیرممکنه!
کارگردان: بایرام فضلی
رای کاربر: 4
یدالله یک سال است زنش را از دست داده و حالا غمگین است. او شبها در خانه بزرگ و قدیمیاش تنهاست تا این که اتفاق جدیدی برایش رخ میدهد.