به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: مسعود جعفریجوزانی
رای کاربر: 10
حسن ایرانی که از یاران میرزا کوچک خان جنگلی است، پس از کشته شدن میرزا، به همراه خانوادهاش به تهران مهاجرت میکند و با راهاندازی یک چاپخانه به کار و زندگی در تهران میپردازد. ایرانی سه پسر و یک دختر دارد که از میان آنها، یکی از پسرانش به نام بیژن خلبانی را به عنوان حرفه خود انتخاب میکند و دیگری که...
کارگردان: فرجالله سلحشور
رای کاربر: 10
زمانی که یعقوب علیهالسلام، مردمان بنیاسرائیل را به معبود یگانه عالم فرا خوانده و از پرستش خدایان سرد و سنگی انذار میدهد؛ خداوند کریم، پیامبر بعدی را در نسل او قرار داده و یوسف علیهالسلام را به وی عطا میکند که در حسن و جمال، بینظیر است. یوسف علیهالسلام در کودکی رویای عجیبی میبیند؛ رویایی که د...
کارگردان: واروژ کریممسیحی
رای کاربر: 10
پدر سیاوش روزبهان بر اثر حادثه ای مرده و عموی او مقدرات ثروت خود و برادر را به دست گرفته است...
کارگردان: عباس کیارستمی
رای کاربر: 10
صد و چهارده بازیگر زن سینما، تلویزیون و تئاتر ایران در حال تماشای نمایشی بر اساس داستان خسرو و شیرین اثر حکیم نظامی گنجوی هستند...
کارگردان: Sam Fell، Robert Stevenhagen
رای کاربر: 10
موشی به نام دسپرو در شهر دور زندگی می کند. او اعتقاد دارد که اگر قلبی شجاع داشته باشی، هرچقدر هم از نظر جثه کوچک باشی ولی می توانی به رویاهایت دست پیدا کنی. اما خانواده دسپرو می خواهند او را مثل موش های دیگر ترسو بار بیاورند.
کارگردان: Randall Miller
رای کاربر: 10
داستان این فیلم به روزهای اولیه ساخت شراب در کالیفرنیا برمی گردد ۱۹۷۶ که هنوز این برند معروف نشده بود و چگونگی معروفیت آن .
کارگردان: Johnny Kevorkian
رای کاربر: 10
Following the disappearance of his younger brother Tom, Matthew Ryan tries to put his life and sanity back together. However the past keeps coming back to haunt him.
کارگردان: Paul Morrison
رای کاربر: 10
About the young life and loves of artist Salvador Dalí, filmmaker Luis Buñuel and writer Federico García Lorca.
کارگردان: Oliver Irving
رای کاربر: 10
A young man having an existential crisis convinces a Canadian self-help guru to come to London and become his personal life coach.
کارگردان: Catherine Hardwicke
رای کاربر: 10
خلاصه داستان: «بلا سوان» هفده ساله (استوارت) از فينيکس آريزونا به شهر کوچک فورکس (اغلب باراني با هواي ابري) در واشينگتن مي آيد تا با پدرش (برک) زندگي کند. «بلا» مورد توجه يکي از هم شاگردي هايش، «ادوارد کالن» (پتينسن)، قرار مي گيرد و خيلي زود مي فهمد که او خون آشام است. «ادوارد» عمر جاودانه دارد و از...