به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
رای کاربر: 9
«عباس»، رزمندهی سالهای جنگ تحمیلی و کشاورز فعلی، برای مداوای ناراحتی که در گردن دارد به همراه همسرش «نرگس» به تهران سفر میکند و تصادفی با فرماندهی سابقش «حاج کاظم» روبرو میشود. کاظم به او کمک میکند که جریان مداوا سریعتر انجام شود. با مراجعه به بیمارستان و آزمایشهای متعدد پزشک معلوم میشود که...
کارگردان: داریوش مهرجویی
رای کاربر: 8
«محمود» شاعر و نویسنده، در میانسالی به زادگاهش، باغی در دماوند میرود تا نوشتن اثری تازه را آغاز کند. درخت گلابی باغ، او را به سالهای کودکی و نوجوانیاش میبرد... در این حال باغبان پیر باغ، پیگیرانه هرروز به او تأکید میکند که همهی درختان باغ، به جز درخت گلابی مورد علاقهی او به بار نشستهاند... ا...
کارگردان: سید داود میرباقری
رای کاربر: 4
آشنایی میان «رعنا»، دانشجوی شهرستانی رشتهی تئاتر و «بهرام رفعت» که به دیدار اجرای نمایشی از او آمده است، به ازدواجشان منتهی میشود. «رعنا» مدتی کوتاه بعد از ازدواجشان متوجه میشود که «بهرام» گرفتار بیماری روانی خطرناکی است. پیگیریهای او سبب میشود تا دریابد که «بهرام» در خلوت او، با عروسکی در اندا...
کارگردان: عباس کیارستمی
رای کاربر: 6
آقای بدیعی، مردی میانسال، قصد خودکشی دارد و قبرش را در کنار درختی کنده است. او میخواهد قرصهای خوابش را یک جا بخورد و شب در این قبر بخوابد. بدیعی دنبال کسی است که پس از مرگش، صبح فردا روی جسد او خاک بریزد. در مسیری که برای یافتن چنین کسی پیش میگیرد با افراد مختلفی رو به رو میشود...
کارگردان: احمد امینی
رای کاربر: 6
«بهرخ ثابتی» که دکتر داروساز است، بعد از اینکه مطلع میشود که مادرش بیمار است، برای پیوستن به او که در خارج است، به فروش املاک موروثی خود میپردازد. در همین اثناء، اتومبیل گرانقیمت که برای فروش در نمایشگاهی به امانت گذارده شده، توسط «بزرگ»، پادوی نمایشگاه خسارت عمدهای میبیند. اما «بزرگ» پولی برای ...
کارگردان: محمدرضا هنرمند
رای کاربر: 6
خسرو پذیرش، مخترع یک پودر جادویی لباسشویی، به یک کارخانه تولید پودر می رود تا با دیدن مدیرعامل، اختراعش را به تولید برساند. اما تصادفاً از آسانسور پرتاب و به بیمارستان منتقل می شود. مدیرعامل شرکت، داریوش جم نیز از شنیدن خبر ورشکستگی قریب الوقوع شرک سکته مغزی می کند و به همان بیمارستان منتقل می شود. ...
کارگردان: کمال تبریزی
رای کاربر: 6
«مینا» مددکار کانون اصلاح و تربیت، مأمور تشکیل کلاسی آموزشی جهت مددجویان میشود. «مهدی» یازدهساله، بزهکار، که باور ندارد مادرش مرده با تصویری خیالی که از روزنامهای به دست آورده، قصد یافتن مادرش را دارد و با دیدن «مینا»، او را مادر خود میپندارد و با گریختن از کانون اصلاح و تربیت، سرانجام خانهی مد...