به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: کامران قدکچیان
رای کاربر: 2
رحمان مهاجر شهرستانی، در تهران با فریدون که کارش قاچاق فیلم های ویدیوئی است آشنا می شود فریدون که ناراحتی قلبی دارد، از اشتیاق رحمان برای جستجوی شغلی مناسب و همچنین از سادگی اش سوء استفاده می کند. رحمان که همه صداقت و آبرویش را از دست داده، بازیابی خود را در گرو یک حرکت می بیند و به همراه فریدون با ...
کارگردان: علی شاهحاتمی
رای کاربر: 2
شایع می شود که ناصر، خلبان هلی کوپتر، در یک عملیات جنگی کشته شده است. بهروز دوست ناصر، که در موقع زخمی شدن ناصر گریخته، درصدد است که نظر فرشته، همسر ناصر، را برای ازدواج جلب کند؛ اما منصور فرزند دوازده ساله ناصر، با ازدواج مادرش و بهروز مخالف است. منصور معتقد است که پدرش زنده است و روزی باز خواهد گش...
کارگردان: مجید مجیدی
رای کاربر: 2
جعفر و جمال بعد از مرگ پدرشان در روستا توسط یک راننده ربوده شده و با فروخته شدن جعفر به عبدالله خواهر و برادر از هم جدا می شوند. جعفر به همراه دیگر بچه های ربوده شده برای عبدالله کار کرده و جمال نیز به مدرسه اعراب در پاکستان منتقل می شود. جعفر برای یافتن خواهر خود راهی پاکستان می شود. او پس از یافتن...
کارگردان: داریوش مهرجویی
رای کاربر: 2
محمود، شوهر مریم بانو، برای پیوستن به یک زن جوان مطلقه همسرش را ترک می کند و به امارات متحده عربی می رود. بانو ـ که زنی اهل ذهن و شعر و فرهنگ است ـ از روی دلسوزی و برای یافتن همدم، کرمعلی باغبان همسایه و هاجر همسر مریض احوال باردارش را که اتاق محل سکونتشان را از دست داده اند، به خانه خود دعوت می کند...
کارگردان: عزیزالله حمیدنژاد
رای کاربر: 2
پیرمردی قرار است با پسرش در پشت جبهه ملاقات کند. پسر بر سر قرار نمیآید. پیرمرد همسنگر او را میبیند که شهید شده است. از این رو برای یافتن او بیتاب و مصمم شده و به همراه یک نوجوان قایقران راهی جبهههای هور میشود. اما موفق به دیدن پسرش نمیشود. در نهایت همراه آن نوجوان در معرض خطر جدی قرار میگیرد...
کارگردان: جمال شورجه
رای کاربر: 2
داستان فیلم، ماجرای عملیات متهورانهی فتح یک، طی سال 1365 است که توسط رزمندگان اسلام از طریق قرارگاه رمضان از مرز سردشت و بانه در مسافتی بیش از 170 کیلومتر پیشروی در خاک عراق، با هدف انهدام تأسیسات اقتصادی و نفتی شهر کرکوک صورت گرفت.
کارگردان: اکبر خواجویی
رای کاربر: 2
بین سالهای 41 و 45 «مهاراجه راجو» یک سیرکباز ورشکسته، برای ادامهی بقای حیوانات باقیماندهی سیرک و خانوادهاش، مجبور میشود در یکی از شهرهای کوچک ایران نمایشی برپا کند. نمایش با موفقیت روبرو نمیشود. همکارانش او را ترک میکنند. «مهاراجه راجو» که تحت فشار طلبکاران قرار گرفته و همینطور به خاطر پنهان...