یاور

رای کاربر: 4

جمعی از جوانان در بحبوحه انقلاب، یک شب اقدام به پخش اعلامیه می کنند. اما مأموران ساواک آن ها را شناسائی و تعقیب می کنند. جوانان در کوچه ها متواری می شوند، اما یکی از آن ها بعد از فرار در مسجدی مخفی می شود. او خود را به گنبد مسجد می رساند و از آن جا اعلامیه را داخل مسجد بین مردم پخش می کند.

کارگردان: رجب محمدین

رای کاربر: 4

مادری با پسر خردسالش در خانه ای اجاره ای در کنار خط آهن زندگی می کند. مادر با کار خیاطی خرج خانه را در می آورد. صاحب خانه پیرزنی بدعنق است، که مدام با زن و پسرش مرافعه دارد. پسرک،‌ که به گل علاقه دارد، باغچه ای در حیاط خانه می سازد، اما پیرزن با ریختن نفت و سیمان کردن باغچه مانع او می شود. پسر در گل...

رای کاربر: 4

پدر یک خانواده در شهری ساحلی فوت می کند. عبدل، پسر نابینای او با تشویق دوستان و مادرش در یک لنج مسافرکش مشغول کار می شود و بر اثر تلاش خود به سمت ناخدای لنج ارتقاء می یابد و زندگی خود و خانواده اش را سر و سامان می دهد.

کارگردان: سیروس الوند

رای کاربر: 4

امیر و همسرش هما، پس از سپری کردن تعطیلات عازم تهران هستند تا امیر به موقع در محل کارش، شرکت مخابرات، حاضر باشد. او هما را در رشت به خانه ی خواهرش می رساند و به طرف پایتخت حرکت می کند. در بین راه با پسر بچه ای تصادف می کند و به تصور آن که کشته شده محل حادثه را ترک می کند. در تهران مردی به نام نادر ب...

کارگردان: جعفر والی

رای کاربر: 4

به مردی غریبه، در روستا، اهالی اجازه می‌دهند که قطعه زمینی را برای امرار معاش خویش انتخاب کند. فرصتی که او دارد از یک صبح تا غروب است. پیش از طلوع آفتاب غریبه اهالی را به فراز تپه‌ای می‌خواند و بنا به قول و قرار و دست نوشته‌ای که گرفته، می‌خواهد از صبح تا غروب دور آبادی و مزارع و باغ‌ها خط بکشد و آن...

کارگردان: فتحعلی اویسی فردویی

رای کاربر: 4

علیرضا شاگرد اول راهنمایی در مورد ادامه تحصیل در تردید است. از سویی باو (پدربزرگ) او را تشویق می‌کند به تحصیل ادامه دهد و به عنوان پزشک فارغ‌التحصیل شود. و از سویی دیگر علیرضا احساس می‌کند که بار معیشت خانواده بر دوش پدر سنگینی می‌کند و تنهایی، رنج کار را برایش دو برابر کرده است. علیرضا به مدرسه باز...

کارگردان: اکبر خامین

رای کاربر: 4

«شکوه» که به تازگی پس از دریافت تخصصش در رشته‌ی پزشکی، از خارج به وطن بازگشته است. پس از بررسی همه جانبه تصمیم می‌گیرد که به یاری پدرش که تاجر فرش است و خانم دکتر «کوهی»، در شهر زادگاهش کلینیکی دایر کند و به این منظور، امیدوار به همکاری عمویش دکتر «مشتاق» است. اما دکتر «مشتاق» در روستای دورافتاده‌ای...