به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: Deepak Tijori
رای کاربر: 1
مبارک سینگ در جاسه ویلا با همسرش جاسسی و یک پسر جوان زندگی می کند. او اتاق خود را به تام، که ناشنوا است، اجاره کرده است. و هری که گنگ است هنگامی که دو نفر قادر به پرداخت اجاره نیستند، همسرش می پرسد Deepak به نام دیک، که کور است، برای پیوستن به دوو و به اشتراک گذاشتن اجاره. هنگامی که دیک می رسد، سه ن...
کارگردان: عبدالرضا کاهانی
رای کاربر: 6
زنی شهری وارد روستایی میشود که بیست سال است مرگی از آن گزارش نشده و همهی اهالی آن نوازنده هستند. او به دنبال فردی به نام «آدم» میگردد و ظاهراً خاطراتی مشترک با او دارد؛ فردی که سبک زندگی منحصر به فرد مردمان روستا و گرایش آنان به «شاد زیستن» برگرفته از روحیه اوست...
کارگردان: کیومرث پوراحمد
رای کاربر: 7
روایتگر گوشهای از زندگی «عیسی» و «فاروق» است که پس از سالها همدیگر را میبینند و خاطرات دوران جنگ را مرور می کنند. «عیسی» جوان رزمندهای است که مأموریت انتقال اسرای جنگی به پشت جبهه را دارد که «فاروق» هم یکی از آنهاست.
کارگردان: مسعود دهنمکی
رای کاربر: 1
مجید از اراذل جنوب تهران عاشق دختر پیرمرد عارفی به نام میرزا میشود. میرزا شرط ازدواج مجید و دخترش را سر به راه شدن او میداند. مجید تصمیم میگیرد برای اثبات سر به راه شدن خود به جبهه برود که بقیه دوستانش نیز همراه او میشوند. برای حضور آنها در جبهه، مخالفتهایی وجود دارد اما باضمانت میرزا و یکی دیگ...
کارگردان: افشین صادقی
رای کاربر: 1
بابا من زن بگیر نیستم: چهار جوان شاغل در یک هتل از مدیر کل درخواست وام ازدواج می کنند. مدیر کل موافقت با درخواست آنها را مشروط به رضایت (مرتضی) برای ازدواج می داند. (مرتضی) همکار آنها پیر پسری 45 ساله است. چهار جوان موضوع وام را با (مرتضی) در میان می گذارند اما......
کارگردان: فریدون جیرانی
رای کاربر: 6
بازگویی زندگی یک دختر سالم با یک بیمار روانی ثروتمند است که همدیگر را در حین رانندگی در پل پارکوی تهران ملاقات می کنند و خیلی زود با یکدیگر ازدواج می کنند. پل پارکوی تهران برای کوهیار هدایت صرفا بخشی از یک بزرگراه نیست بلکه پلی است به سوی رها روانبخش. پلی که کوهیار فکر می کند با حرکت خلاف جهت روی ...
کارگردان: کریستوفر نولان
رای کاربر: 8
«روپرت» (جکمن) و «آلفرد» (بیل) شعبده بازی هایی معتبر و درجه یک اند که در لندن کار می کنند و هر دو از قابلیت های چشم گیر حقه بازی برخوردارند و هر دو نیز به قابلیت های آن یکی غبطه می خورند. تا این که رقابت به چشم و هم چشمی مرگباری تبدیل می شود...
کارگردان: سعید سهیلی
رای کاربر: 3
فواد از خانوادهاش خداحافظی می کند و به سمت قطاری میرود که قرار است او را به تهران برساند تا آرزوهای دور و درازش را به کف بیاورد. دو روایت از زندگی فواد در آمدن به تهران را میبینیم. داستان فواد بد و داستان فواد خوب... فواد بد از ترس دیر رسیدن به ایستگاه و جا ماندن از قطار از زیر قران رد نمی شود...
کارگردان: ابوالقاسم طالبی
رای کاربر: 3
دختری به نام حوریه که چندین سال است پدرش، امیرحسین، به دست عراقیها به اسارت گرفته شده، نسبت به خروج های بی موقع مادرش، مریم، از منزل مشکوک است و این شک با تلفن های ناشناسی که به او می شود و در آنها از تصمیم مریم برای ارتباط با یک مرد دیگر صحبت می شود افزایش می یابد…
کارگردان: مسعود کیمیایی
رای کاربر: 3
پسر جوانی به نام سیامک، که خلافکار است، لیست بیستوپنج جوان در جیب اوست که باید به آنها مواد مخدر از نوع پیشرفته ترین تا قدیمی ترین برساند.
کارگردان: مهدی صباغزاده
رای کاربر: 2
یک مرد جوان راننده تاکسی که با مسافر خارجی بهنام جنیفر آشنا میشود و این آشنایی اتفاقات شیرینی را پیشروی این مرد قرار میدهد.
کارگردان: محمدحسین لطیفی
رای کاربر: 8
یک مرد جوان خرمشهری در سال 1359 برای اینکه خواهرش بهدست عراقیها نیفتد چالهای در باغچه خانهشان حفر و او را در این چاله پنهان میکند تا به طور موقت از گزند عراقیها که خانه را محاصره کردهاند در امان بماند.