به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: Ryan Coogler
رای کاربر: 9
The former World Heavyweight Champion Rocky Balboa serves as a trainer and mentor to Adonis Johnson, the son of his late friend and former rival Apollo Creed.
کارگردان: دیوید او راسل
رای کاربر: 9
فیلم داستان یک خانواده در طول ۴ نسل است. زنی بنام “جوی” یکی از اعضای این خانواده است که تلاش می کند تا بنیانگذار یک کسب و کار عظیم خانوادگی باشد…
کارگردان: پیتون رید
رای کاربر: 8
اسکات (پل راد) که به دلیل سابقه کیفری قادر نیست شغل آبرومندی داشته باشد، تصمیم می گیرد به خلافکاری به نام لوئیس (مایکل پنا) ملحق شود و به خانه ای دستبرد بزند. اما اسکات در این خانه به جز یک لباس که فکر میکند لباس مخصوص موتوسواران هست چیزی پیدا نمی کند. به همین جهت وی لباس را به منزل آورده و پس از پو...
کارگردان: بهرام کاظمی
رای کاربر: 3
زوجی به نامهای ایرج و گیتی در آستانهی فروپاشی زندگی مشترکشان هستند، توهمی که بر اثر زندگی اینترنتی گیتی، سایه بر زندگی واقعی این دو انداخته است...
کارگردان: امیرشهاب رضویان
رای کاربر: 7
دو دزد پیر کهنه کار، آقاکمال و آقاجمال پس از سال ها از زندان آزاد می شوند و به امید دریافت سهم خود از آخرین سرقت مشترکشان به سراغ همدست شان، اسی خانم می روند، اما...
کارگردان: مانی حقیقی
رای کاربر: 5
داستان از مجلس عروسی مرجان آغاز میشود. در میانههای عروسی مأموران برای دستگیری داماد خلافکار وارد میشوند و میهمانان هم فرار میکنند. در این میان ریختن آب آلبالو روی پیراهن داوود گرامی باعث میشود تا دوست او (مجید) خیال کند او تیر خورده است. مجید لباسهای داوود را در میآورد و او را به داخل اتاقی م...
کارگردان: منوچهر هادی
رای کاربر: 1
ناصر و خانوادهاش به سفری سیاحتی به برزیل دعوت میشوند. آنجل، دختری برزیلی، او را با نامزد سابق خود اشتباه میگیرد و…
کارگردان: رضا درمیشیان
رای کاربر: 10
عده ای از جوانان بزهکار، به قصد دزدی از قشر پولدار، گروهی با نام «لانتوری» تشکیل میدهند. پاشا فرد اصلی لانتوری در این بین عاشق زنی به نام مریم میشود. پاشا قصد ازدواج دارد اما مریم چندین بار جواب منفی میدهد، تا اینکه در آخرین بار...
کارگردان: مسعود دهنمکی
رای کاربر: 1
"به خودتان تکان بدهید تا خدا تکانتان نداده!" این جمله ای است که حاجی یوسف، پیرمرد زاهد شهر با دیدن آسیب های اجتماعی به مردم و مسئولین گوشزد می کند اما برخی او را جدی نمی گیرند و برخی نیز با شایعه وقوع زلزله و عذاب دستمایه شروع داستان را فراهم می کنند...