به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: ابوالحسن داوودی
رای کاربر: 5
داستان چند جوان است که در یک قرار اینترنتی با یکدیگر آشنا شده و به دنبال یک شوخی و شرطبندی در مسیری پیچیده و دلهرهآور میافتند، مسیری که درک جدیدی از زندگی و اجتماع را برای هرکدامشان رقم میزند.
کارگردان: مصطفی کیایی
رای کاربر: 5
در «عصر یخبندان» خارپشت ها تصمیم گرفتند رنج خارهای یکدیگر را تحمل کنند، اما کنار هم باشند و به هم گرما بدهند، خارپشت ها تنها جاندارانی بودند که در «عصر یخبندان» زنده ماندند.
کارگردان: وحید امیرخانی
رای کاربر: 5
میثم در به در دنبال گرفتن مجوز چاپ کتابش است؛ کتابی که قرار است معضلات ناشی از بلوغ دخترها و پسرها را حل کند...
کارگردان: صفی یزدانیان
رای کاربر: 5
گلی بعد از بیست سال زندگی در فرانسه یکباره تصمیم میگیرد به ایران و به زادگاهش، شهر رشت سفری کند. فرهاد در رشت به استقبالش میرود و میگوید که آشنایی قدیمی است، اما گلی اصلاً او را به یاد نمیآورد.
کارگردان: علی احمدزاده
رای کاربر: 5
دو دوست از یک مهمانی شبانه قصد بازگشت به خانه با ماشین خود را دارند. در مسیر راه با افراد و حوادثی روبرو میشوند که در فیلم در دو بخش "واقعی" و "فرا واقعی" به نمایش گذاشته میشوند...
کارگردان: بهمن فرمانآرا
رای کاربر: 5
مردی که در شهری زندگی میکند که اغلب مردمش افسرده و ناراحت هستند. او بر اثر اتفاقی دچار مشکلی میشود. مشکل این گونه است که گاهی موسیقی خاصی به ذهنش متبادر میشود و او را مجبور به حرکات موزون میکند و این اتفاق ناخودآگاه، مشکلات خاصی برایش به وجود میآورد.
کارگردان: حمیدرضا قطبی
رای کاربر: 5
درباره زنی به نام شیرین است که در مراسم ختم پدرش به روابط جدیدی در زندگی او پی میبرد و حقایقی تازه را کشف میکند...
کارگردان: شهرام شاهحسینی
رای کاربر: 5
مرتضی قصد دارد خانه کوچکشان را زیر قیمت بفروشد تا زودتر از محله و نگاه سنگین مردمانش فرار کند...
کارگردان: بهرام توکلی
رای کاربر: 5
تو میدونی من از چیه مارادونا خوشم میآد؟ از اینکه تو زندگیش هیچوقت واقعیت و رویا براش مرز نداشت، وقتی بازی میکرد با همه وجودش بازی میکرد، پرواز میکرد، بازی نمیکرد، وقتی معتاد شد یه کوه کوکائین میریخت جلوش د بکش همه چیزو تا تهش میرفت، خودشو لوس نمیکرد... همهاش برای این بود که واقعیت و رویا ب...
کارگردان: یلدا جبلی
رای کاربر: 5
گلی و سامان، یک شب قبل از جشن ازدواجشان، میهمانی دوستانهای برگزار میکنند، اواخر میهمانی در جمعی صمیمیتر بازی را شروع میکنند که این بازی و شوخی، گلی و سامان را درگیر موضوعی میکند و همین بهانهای میشود برای ورود به قصه خانوادههایی دیگر در همان شب.
کارگردان: کاوه ابراهیم پور
رای کاربر: 5
کودکی به نام یحیی پس از مرگ مادر به عمه سپرده می شود، عمه ای تلخ و نا آشنا که زندگی پر راز و رمزی دارد و سابقه ای بحث برانگیز در محل زندگی. او با ورود به این دنیای متفاوت در پی کشف مفاهیم جدید زندگی و شاید یافتن جایگزینی برای مادر در گذشته اش است و این کنکاش هزینه سنگینی برایش به همراه میآورد.