به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: مهدی صباغزاده
رای کاربر: 5
اکرم پس از بگو مگو با همسرش، مجید استواری، که صندوق دار بانک است خانه را به قهر ترک می کند. مجید بیست هزار تومان از موجودی صندوق کسر آورده و در راه بازگشت به خانه با اتومبیلی تصادف کرده است. اکرم به خانه ی پدری می رود و ماجرا را وارونه تعریف می کند. پدرش، عباس صفاریان در لحظه عروسی دختر دیگرش برای ی...
کارگردان: ساموئل خاچیکیان
رای کاربر: 5
"سناتور" برای معاجه از کشور خارج میشود و پس از وقوع انقلاب نمیتواند به ایران بازگردد. راننده و محافظ سناتور با آگاهی از این امر و هم چنین اطلاع از محل اختفای مجموعه جواهرات گرانبهای سناتور تحت عنوان "یوزپلنگ" آن را ربوده و قصد خروج از کشور را مینمایند. مامورین اداره آگاهی، که از شروع سرقت، با دقت...
کارگردان: یدالله صمدی
رای کاربر: 5
روستای "حصار" از توابع "ارومیه" دو طایفه بر سر پدرکشتگی واهی، دچار اختلاف دیرینه هستند. دو طایفه که به بالادهی و پائین دهی شهرت یافتهاند روایت تازهای از اختلافات حیدری_ نعمتی را بازگو میکنند. پائین دهیها با فروش نمکگزاری کنار دریا، اتوبوسی خریداری میکنند. با ورود اتوبوس به حصار، بالادهیها کار...
کارگردان: محمدرضا هنرمند
رای کاربر: 5
در یک شهر غربی عدهای به وسیله تلفن تهدید به مرگ میشوند. پلیس وارد ماجرا میشود. قتلها طبق قرار صورت میگیرد. تیراژ روزنامه ورشکسته شهر بالا میرود. روزنامه خبرنگار ویژهای برای قتلها تعیین میکند. پلیس به همه مظنون است. توقف عملیات قاتل یا قاتلین پیش از همه روزنامه و خبرنگار ویژه را نگران میکند. ...
کارگردان: سیروس کاشانینژاد
رای کاربر: 5
در جریان انقلاب و متعاقب آن جنگ تحمیلی، نوجوانی که با تکیه بر ایمان و خداترس و ستیز بر علیه ظلم، به جبهه رفته، چون سنش کم است موفق به دریافت اسلحه نمیشود. در همین احوال طی یک حمله به دشمن، سرانجام نوجوان به اسلحه و نارنجک دست مییابد و با ایثار و از خود گذشتگی، پس از اینکه چند تن از افراد دشمن و چن...
کارگردان: حسن هدایت
رای کاربر: 5
"شوکا" یک یاغی فراری است که برای دستگیریاش جایزه تعیین شده است. او در حین فرار به اشخاص گوناگونی برخورد میکند که عدهای درصدد کمک به او و عدهای درصدد دستگیریاش هستند. شوکا بتدریج نسبت به مردم بدبین میشود و آنان را دشمن خود میپندارد. اما یک خانواده فقیر او را تحت پرستاری گرفته و از تحویل او به ...
کارگردان: رسول ملاقلیپور
رای کاربر: 5
دشمن از زمین و هوا به خرمشهر هجوم آورده و این شهر با نیروی معدود کسانی که ماندهاند مقاوت میکند. "مرتضی" به اتفاق گردانش از تهران عازم خرمشهر میشود. مرتضی در اهواز به سرهنگ فرمانده نظامی مراجعه و از وی درخواست یک هلیکوپتر میکند که بتواند در اختیارش را وارد "خرمشهر" کند اما نماینده "بنی صدر" فرما...
کارگردان: سیفالله داد
رای کاربر: 5
"سماواتی" کارمند وظیفه شناس و درست کار پس از اینکه حقوق عقب افتاده خود را یکبار دریافت میدارد، آن را گم میکند و به این ترتیب همه امیدهایش را در جمع و جور کردن زندگیاش از دست میدهد. سماواتی با دریافت حقوق قصد داشت مقرری ماهیانه، هزینه جاری زندگیاش و اجاره معوقه آپارتمانش را بپردازد. "زینب" همسر س...
کارگردان: مهدی معدنیان
رای کاربر: 5
"بکتاش" با خشونت و قدرت معدن فیروزهای را در ده قلعه بالا_ که از آن وزیر صنایع و معادن است_ اداره میکند. وقتی بکتاش درمییابد که "قادر" یکی از کارگران معدن، یک قطعه فیروزه را به "آقاعمو" که از قدیمی ترین کارگران معدن است داده او را به وسیله عواملش به قتل میرساند. آقاعمو و کارگران معدن دست از کار ...
کارگردان: سیروس الوند
رای کاربر: 5
مردی فرزندانش را برای خواندن وصیت نامهاش گرد خود میآورد... ناگهان صداهای مهیبی همه جا را میلرزاند و ریزش آوار بر اثر زمین لرزه آنها را محبوس میکند و آنها در همان حال بر سر تقسیم داراییهای پدر در مقابل یکدیگر میایستند، زمانی که آرامش برقرار میشود، انها به وصیت نامه میپردازند. میراث آنها آبادی...
کارگردان: مرضیه برومند، علی طالبی
رای کاربر: 5
کپل، شکمو، دم باریک، دم دراز، گوش دراز، سرمائی، عینکی، خوشخواب، با سایر موشها در کلاس مشغول درس خواندن و بازیگوشی بودند که ناگهان موش اصد دستپاچه و نگران وارد شهر میشود و خبر میآورد که: ای داد و بیداد چه نشستهاید که یک گربه سیاه و بدجنس در راه است و اگر پایش به اینجا برسد یک موش هم از دستش جان س...
کارگردان: نظام فاطمی
رای کاربر: 5
"علی" نوجوان دزفولی، پس از آنکه خانه زندگی و خانواده خود را در بمباران موشکی دشمن از دست میدهد، به فرزندی دکتر حکمتی پذیرفته میشود، علی با اینکه از رفاه برخوردار است ولی همه فکرش رفتن به جبهه و بازستاندن انتقام است و توصیههای دکتر حکمتی نیز در او اثری ندارد و سرانجام "علی" با یک گروهبان شهید میش...