به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: امید بنکدار، کیوان علیمحمدی
رای کاربر: 2
گیلدا، مالک رستوران سپید، سیاهترین شب زندگیاش را پشت سر میگذارد. او برای نجات زندگیاش تا صبح فردا فرصت دارد.
کارگردان: مرتضیعلی عباسمیرزایی
رای کاربر: 2
زهره در راه منزل احساس میکند کسی او را تعقیب میکند. او فرار کرده و همین عامل باعث میشود تا او در یک سانحهی تصادف فوت کند. پرویز (همسر زهره) بعد از 6 سال، برای اولین بار، با ضمانت رئیس زندان به مدت 72 ساعت به مرخصی میرود تا زهره را دفن کرده و در مراسمش شرکت کند. اما او دغدغهاش چیز دیگریست...
کارگردان: رضا درمیشیان
رای کاربر: 2
تا کنون هیچ اطلاعاتی در خصوص عوامل و داستان این فیلم درز پیدا نکرده است!!!
کارگردان: محمدحسین فرحبخش
رای کاربر: 2
این فیلم داستان دو زوج را روایت میکند که برای ثبت ازدواج به محضر میروند ولی شلوغی محضر عاملی میشود برای رخداد اتفاقی غیرمنتظره و در نهایت گره خوردن زندگی این دو زوج به یکدیگر!
کارگردان: مصطفی سلطانی
رای کاربر: 2
آیا تا حالا شده فکر کنین یه چیزی دور و برتون درست نیست و ندونین اون چیه؟ بین هزار هزار نفر آدم راه برین اما تنهای تنها باشین... روزا پشت سر هم بگذرن و شما کاری از دستتون برنیاد... فکر کنین سر جاتون نیستین اما ندونین چطوری باید برسین به اون جایی که دلتون میخواد... هیچکس نباشه که با یه جمله بهتون قوت...
کارگردان: میترا تبریزیان
رای کاربر: 2
داستان فیلم «غلام» در لندن در سال ۲۰۱۱ میلادی روی میدهد و دربارهٔ یک راننده تاکسی ایرانی به نام غلام (شهاب حسینی)، است که شبها کار میکند و هیچ علاقهای به صحبت دربارهٔ گذشتهاش ندارد. غلام با آنکه دو شغل دارد ولی نشان داده میشود که علاقهای به پول و مادیات ندارد. او با آنکه رابطه خوبی با داییاش...
کارگردان: مهدی صباغزاده
رای کاربر: 2
«خانه کاغذی» درباره پدر و دختر روزنامهنگاری است که همپای هم کار میکنند و هیچکدام به خاطر دیگری ازدواج نکردهاند. دختر در یک نشریه کار میکند و پدر هم بعد از مدتی دوباره دست به قلم میشود.
کارگردان: شهرام مکری
رای کاربر: 2
«هجوم» درباره یک تیم ورزشی آماتوری و مربیشان است. اعضای تیم رازی برای پنهان کردن دارند و گروهی در جستوجوی پیدا کردن سرنخهایی از این ماجرا هستند.
کارگردان: نوید محمودی
رای کاربر: 2
فیلم رفتن قصهٔ فرشته و نبی قصهای عشقی که در پیچ و تاب رسیدن و نرسیدن در غبار گم میشوند.