به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: نرگس آبیار
رای کاربر: 10
روایت دختر جوانی از مناطق جنوب شهر تهران است که درگیر عشق جوانی شهرستانی میشود و این در حالیست که دختر به دلایلی مجبور به مهاجرت از ایران است. در این مسیر، برادرش با او همراه میشود اما در میانه راه، اتفاقاتی برای آنها رقم میخورد.
کارگردان: علی عطشانی
رای کاربر: 4
من اگر بخوام توی زندگیم موفق باشم حتما نباید اونجوری به زندگی نگاه کنم که تو نگاه میکنی.
کارگردان: کمال تبریزی
رای کاربر: 5
داستانی با مضمونی کمدی و سیاسی روایتگر داستان زندگی شخصی به نام «قدرت» با بازی حامد بهداد است که سودای رسیدن به قدرت را دارد.
کارگردان: بهرام توکلی
رای کاربر: 10
گاهی در زندگی در موقعیتهایی قرارمیگیری که بالاتر از اهمیت مرگ و زندگی شخصی است. گاهی مرگ و زندگی یک کشور در گرو تصمیم توست. از میدان ندا میآید، هرکس بترسد زودتر میمیرد... حال ببینیم چطور غیرت بر قدرت نظامی چیره میشود.
کارگردان: محمدحسین مهدویان
رای کاربر: 8
امیرعلی و نوشین دو جوان بیست و یکی دوساله قصد ازدواج با یکدیگر را دارند. خانواده ها چندان موافق نیستند .آنها صبر پیشه کردهاند تا به مرور زمان رضایت خانوادههایشان را جلب کنند. آن دو یک رویای مشترک دارند؛ برنده شدن در لاتاری و دریافت گرین کارت امریکا.
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
رای کاربر: 10
داستان یک فروند هواپیمای ترابری ایرانی است که از ایران عازم فرودگاه دمشق میشود. هادی حجازیفر و بابک حمیدیان، خلبان و کمکخلبان هواپیما و پدر و پسر هستند. آنها در کنار یکدیگر قرار است یک محموله بشردوستانه را از ایران به سوریه منتقل کنند. پدر و پسر خلبان در سوریه میان تروریستهای تکفیری به دام افتاد...
کارگردان: پرویز شیخطادی
رای کاربر: 7
ریاض جنگجوی کهنه کار توبه میکند خونی بریزد و چون آتشفشانی خاموش به گوشهای میخزد. برای آتش افروزی مجدد او، به یک شوک قوی نیاز است و آن تعرض به گلجان تنها عشق و امید زندگی اوست. آتش ریاض شعلهور شده و خونها میریزد. غافل از اینکه بازیگر یکهتاز نمایشی پرماجرا گردیده است.
کارگردان: سیدمحمدرضا خردمندان
رای کاربر: 8
همیشه همینجوریه! آخرین بار هوا ابر شد. باد گرفت. درختا داشتن از جا کنده میشدن. اونقدر بارون شدید شد که سیل شهرو گرفته بود. پرندهها دور و بر لونه هاشون جیغ میکشیدن. یکی از بچهها قسم میخورد خودش دیده خورشید یکی دوبار نورش کم و زیاد شده....
کارگردان: محمدحسین مهدویان
رای کاربر: 10
در محلههای پر آشوب تهران، در پیچاپیچ خیابانها و کوچهها و در پستوی خانهها سرگردان و حیران. آیا این جستجو را فرجامی هست؟
کارگردان: مهران مدیری
رای کاربر: 6
از 7 صبح تا 5 بعدازظهر یک فرد را در تهران روایت میکند که آن روز آخرین فرصت آن فرد است که باید کاری را انجام دهد. فیلم هرچه جلوتر میرود بزرگتر میشود و ریتم مدام تندتر میشود و دیوانهوار بودن ماجرا بزرگتر و موضوع عظیمتر میشود.
کارگردان: مهدی مظلومی
رای کاربر: 8
داستان سه مامور خارجی است که برای انجام عملیاتی با یک نقشه دقیق و از پیش تعیین شده وارد ایران می شوند اما از لحظه ورود با موقعیت های ویژهای روبرو می شوند که برنامههای آنها را به هم میریزد.
کارگردان: کاظم معصومی
رای کاربر: 6
در روایتی پلیسی، بر اساس شهادت دروغ رئیس باند قاچاقچیان عتیقه، یکی از مأموران نفوذی و وظیفهشناس پلیس، مورد اتهام همکاری با آنها قرار گرفته و حکم دستگیریاش صادر میشود. بعد از دستگیری و بازجویی از سرگرد سماوات توسط همکارانش، حال او به یک باره بد شده و به بیمارستان منتقل میگردد. اما پس از سوءقصدی ...