به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: سیروس مقدم
رای کاربر: 3
لطیف جوانی است که به تازگی از زندان آزاد شده است. او قصد دارد با فراموش کردن سو ء سابقه خود برای امرار معاش شغل تازهای دست و پا کند، ولی به هر جا که میرود، به خاطر سابقه منفی و خلافش کسی حاضر نمیشود به او کار دهد. لطیف علی رغم میل باطنیاش مجبور میشود که در ازای دریافت پول، نقد کردن یک چک برگشتی...
کارگردان: منوچهر هادی
رای کاربر: 3
لیلا تنها یک هفته فرصت دارد برای امری حیاتی از شوهر سابق خود رضایت بگیرد.
کارگردان: سامان مقدم
رای کاربر: 3
فرزند آدم محکوم به سرنوشتی بود که پدر و مادرش برایش رقم زدند. سیب دندان زده همه قصه را خراب کرد. آدمیزاد محکوم می شود اما سرنوشتش را به باد نسپرد. در عذاب زمین، دنبال راهی رفت که شاید به بهشتش بازگردد. انسان همیشه دنبال سرنوشت خودش است...
کارگردان: محمدعلی باشهآهنگر
رای کاربر: 3
جنگ تحمیلی. پالایشگاه نفت آبادان. دیده بانی نمی تواند عراقی را ببیند. اما بر حسب تصادف سیم تلفنی پیدا می کند و درون بویلر پالایشگاه آبادان می رود و برایش اتفاقاتی می افتد.
کارگردان: عباس مرادیان
رای کاربر: 3
بهروز در رویای به دست آوردن دوچرخه وارد تیم فوتبال مدرسه میشود او بسیار پسر بازیگوشی است و در مدرسه و محیط زندگی برای اطرافیان دردسرهایی بوجود می آورد تا با ورود مربی فوتبال ( نیما نکیسا ) مسیر زندگی اش تغییر می کند …
کارگردان: سیروس رنجبر
رای کاربر: 3
کودکی 12 ساله که به بیماری اوتیسم مبتلاست با پدر و پرستارش زندگی می کند..
کارگردان: آرش معیریان
رای کاربر: 3
داستان زن و مرد جوانی است که زیر یک سقف اما هر کدام برای خود زندگی می کنند...
کارگردان: پرویز شیخطادی
رای کاربر: 3
زن و شوهری در جبهه جنوب و در بیمارستانی صحرایی مشغول خدمت هستند. امیرعلی و همسرش به دلیل سالها کار در آنجا به حال و هوای جبهه وابستگی شدیدی پیدا کردهاند، اما اعلام خبر آتشبس و بعد حمله نیروهای عراقی به بیمارستان،این زوج را در آزمایشی دشوار قرار میدهد.
کارگردان: اسماعیل براری
رای کاربر: 3
هیچ انسان عاقلی ارزشمندترین دارایی خود را در صندلی عقب اتوموبیلش مخفی نمی کند پس هویدا نخست وزیر رژیم پهلوی هیچگاه عاقل نبوده است! مسابقه ای تند و نفس گیر برای یافتن پیکان هویدا آغاز می شود...
کارگردان: خسرو معصومی
رای کاربر: 3
این فیلم داستان مرد رزمندهای است که پس از سالها اسارت در هنگام بازگشت به منزل با ازدواج همسرش روبه رو میشود.