به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: حجتالله سیفی
رای کاربر: 10
"مهری" و "امیر" بدنبال اختلافاتی از یکدیگر جدا میشوندف در حالی که کودک خردسال دارند. سالها بعد در تعقیب رویاهایش به سراب رسیده، در جریان انقلاب اندیشهاش صیقل میخورد و به دنبال سعادت خانواده، همسر و فرزندش برمیآید و سرانجام آنها را مییابد اما امیر او را نمیپذیرد. کودک که مهر مادری را دریافته، ب...
کارگردان: سعید نادری
رای کاربر: 10
جابر از اهالی رزوان کیسه زر بازرگانی به نام میرویس را می رباید. فردای آنروز خود را به ماموران داروغه معرفی می کند. اما چهره واقعی میرویس را که یک دزد است، را به همه معرفی می کند. او از دست ماموران می گریزد و کیسه زر را به صاحب واقعی اش، میر رمضان میرساند...
کارگردان: سعید نادری
رای کاربر: 10
عیاری که طراری را بدام داروغه می اندازد و خود مالهای دزدی را به صاحبانش باز میگرداند...
کارگردان: سعید نادری
رای کاربر: 10
"میروس" که معمولاٌ خود را بازرگان و گاه عیار معرفی میکند در واقع به طراری مشغول است. او مورد تعقیب عیاری بنام "نادر" است. یک بار نادر پولهایی را که میروس به سرقت برده، میرباید تا به صاحبشان بازگرداند. ولی داروغه هر دو را گرفتار میسازد. نادر در فرصتی کیسه زر را برداشته و از زندان داروغه میگریزد....
کارگردان: سیروس الوند
رای کاربر: 10
مردی فرزندانش را برای خواندن وصیت نامهاش گرد خود میآورد... ناگهان صداهای مهیبی همه جا را میلرزاند و ریزش آوار بر اثر زمین لرزه آنها را محبوس میکند و آنها در همان حال بر سر تقسیم داراییهای پدر در مقابل یکدیگر میایستند، زمانی که آرامش برقرار میشود، انها به وصیت نامه میپردازند. میراث آنها آبادی...
کارگردان: محمد متوسلانی
رای کاربر: 10
"میرزا نوروز" بین مردم شهر بخاطر کفشهای کهنه و پر وصلهاش شهرت دارد و این کفشها وسیلهای برای تخطئه و دست انداختن میرزا است. میرزا اهمیتی به مسخرگیهای مردم شهر نمیدهد. ولی همسرش که تاب تحمل این وضعیت را ندارد او را ترک کرده و شرط بازگشت را خرید کفشهای نو قرار میدهد. میرزا که همه توجهش معطوف ما...
کارگردان: مرضیه برومند، علی طالبی
رای کاربر: 10
کپل، شکمو، دم باریک، دم دراز، گوش دراز، سرمائی، عینکی، خوشخواب، با سایر موشها در کلاس مشغول درس خواندن و بازیگوشی بودند که ناگهان موش اصد دستپاچه و نگران وارد شهر میشود و خبر میآورد که: ای داد و بیداد چه نشستهاید که یک گربه سیاه و بدجنس در راه است و اگر پایش به اینجا برسد یک موش هم از دستش جان س...