به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: امرالله احمدجو
رای کاربر: 10
داستان این سریال درباره راهزنی معروف به نام مرادبیگ است که رفته رفته در طول داستان متحول و به فردی صالح تبدیل میشود.
کارگردان: محمدعلی طالبی
رای کاربر: 10
داستان این سریال درباره زندگی دختری است به نام لیلا که پس از بمباران شدید محل زندگیاش در جنوب کشور و کشته شدن تمامی اهالی آن به پیرمردی پناه میبرد و از او برای یافتن خواهرش که در شمال کشور زندگی میکنند کمک میگیرد...
کارگردان: کیومرث پوراحمد
رای کاربر: 10
قصههای مجید به زبان صمیمی و دوستداشتنی نگارش شدهاست و روایتگر لحظاتی از زندگی نوجوانی به نام مجید است.
کارگردان: محسن شاهمحمدی، علی نقیلو
رای کاربر: 10
این سریال تحت 50 عنوان کلی به داستانهای مختلف دربارهی موضوع اعتیاد و مواد مخدر میپردازد. یکی از مشهورترین عنوانهای آن «برگریزان» است که خود در ۲۰ قسمت تهیه شده. داستان آن دربارهی علی است که مدتهاست به دختر یکی از همکارانش علاقهمند گشته و به دنبال فرصتی میگردد تا احساس درونیاش را بیان کند. ...
کارگردان: محسن مخملباف
رای کاربر: 10
میرزا ابراهیمخان عکاسباشی که در اشتیاق ازدواج با آتیه بعد از بازگشت از سفر فرنگ است، گرفتار افسون سینماتوگراف میشود! در رنجوری مظفرالدینشاه، او که نگران آیندهی سینماتوگراف است کسب تکلیف میکند. شاه به فراشباشی سفارش میکند تا عکاسباشی را نزد پسرش ببرد و او اشتباهاً عکاسباشی را به نزد پدرش -ن...
کارگردان: کامبوزیا پرتوی
رای کاربر: 10
«حسن» و «گلدونه» به قصد یافتن پدرشان از پرورشگاه میگریزند؛ اما جستجوی آنها به نتیجه نمیرسد و خسته و گرسنه به گربههای ولگرد کوچه و خیابان برمیخورند. گربهها به امید اینکه اگر پدر بچهها را پیدا کنند به وضعیت و موقعیت خوبی دست پیدا خواهند کرد، جستجوی گستردهای را آغاز میکنند؛ اما وقتی سرانجام پد...
کارگردان: تهمینه میلانی
رای کاربر: 10
«فرشته» دانشجوی ادبیات و برادرش «عباس» دانشجوی کامپیوتر با خانوادهی نیمهسنتی خود در یکی از محلات قدیمی تهران زندگی میکنند. رفتار و شوخی های فرشته موجب سوء تفاهم برای مسئولان دانشکده می شود. آن ها او را از تحصیل معلق می کنند. برادرش عباس، که به کار با کامپیوتر علاقه دارد، به او توصیه می کند که کار...
کارگردان: علی سجادی حسینی
رای کاربر: 10
پسران آقای «پاکنهاد» مؤسس مدرسهی ناشنوایان، به بهانهی اینکه پدر به خارج از کشور رفته، قصد دارند ساختمان قدیمی مدرسه را خراب کرده و به جای آن پاساژ بنا کنند. نوهی پیشکار آقای «پاکنهاد»، بر حسب تصادف در مییابد که او بر خلاف گفتهی پسرانش در جایی نگهداری میشود که به نظر میرسد «مدرسهی پیرمردها»...