به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: William T. Still
رای کاربر: 4
مستند به توصیف مفاهیمی از پول، بدهی، مالیات و توسعه می پردازد.
کارگردان: تری گیلیام
رای کاربر: 5
«جيمز کول» (ويليس)، يک زنداني حکومتي است که در سال 2035 به شرطي با آزادي اش موافقت مي شود که به زمان گذشته برگردد و مانع گسترش يک بيماري ويروسي شود. اين بيماري باعث نابودي بيش تر مردم کره ي زمين شده و به خاطر آلودگي هوا، بازماندگان در زيرزمين زندگي مي کنند...
کارگردان: Stanley Tong
رای کاربر: 6
A young man visiting and helping his uncle in New York City finds himself forced to fight a street gang and the mob with his martial art skills.
کارگردان: جهانگیر جهانگیری
رای کاربر: 4
گروهی سارق حرفه ای به ایران می آیند و در کنار تونل کندوان دست به سرقت از اتومبیل ها می زنند. سرقت در مراسم عروسی و نیز یک بانک، توسط گروه تکرار می شود. از میان آنها، «منصور خالدار» شناخته می شود که نامزد دختری به نام زهره است....
کارگردان: قاسم جعفری
رای کاربر: 4
«آرش» پس از دو بهار زندگی با مادر و ناپدریاش، مادر خود را از دست میدهد. او قبلاً پدرش را هم از دست داده است. ناپدری جای پدر و مادر حقیقی را میگیرد و برای او زندگی سراسر شوق و عشق ایجاد میکند. تا اینکه پس از شش سال، اطرافیانش با قصدی هرچند خیرخواهانه آرامش زندگی او را متزلزل میکنند، اما صداقت و ...
کارگردان: رحیم رحیمیپور
رای کاربر: 4
جوانی که وابسته به یک خانوادهی اشرافی است به خاطر آنکه در خانه احساس دلتنگی و افسردگی میکند، به سربازی میرود. نامزد او نامهای برایش مینویسد و به او اطلاع میدهد که میخواهد همراه با پدر خود به خارج از کشور برود. او برای همراه شدن با آنها از سربازی فرار میکند. فرار او همزمان میشود با فرار سرب...
کارگردان: علی قویتن
رای کاربر: 4
«ساره» دانشجوی رشتهی سینما است. او قصد دارد با کمک شوهرش «داود» برای پایاننامهی تحصیلیاش یک فیلم بسازد. آن دو هنگام تهیهی این فیلم با جسدی مواجه میشوند و موضوع را با پلیس در میان میگذارند. زمانی که پلیس به محل میرسد، جسدی در آنجا نمیبیند، اما تصویر جسد به طور مبهم در فیلم «ساره» دیده میشود...
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
رای کاربر: 5
پلاک «یوسف» از شکم یک کوسه در آبهای جنوب پیدا میشود. همه معتقدند که او شهید شده است. «دایی غفور» که رانندهی تاکسی فرودگاه است، برخلاف دیگران معتقد است که پسرش «یوسف» روزی بازخواهد گشت. زندگی او و دختری به نام «شیرین» که از قبل برای جستجوی برادرش به ایران آمده است، در یک نقطه به هم میرسد. آنها ب...