به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: سید روحالله حجازی
رای کاربر: 1
فرهاد و هاله فصل جدید زندگی خود را آغاز کردهاند و این سرآغاز تغییرات دیگری است که آنها را در مواجهه با مسائل جدیدی قرار میدهد.
کارگردان: محمدحسین مهدویان
رای کاربر: 10
امیرعلی و نوشین دو جوان بیست و یکی دوساله قصد ازدواج با یکدیگر را دارند. خانواده ها چندان موافق نیستند .آنها صبر پیشه کردهاند تا به مرور زمان رضایت خانوادههایشان را جلب کنند. آن دو یک رویای مشترک دارند؛ برنده شدن در لاتاری و دریافت گرین کارت امریکا.
کارگردان: حسین قناعت
رای کاربر: 10
این فیلم با مخاطب قرار دادن خانوادههای ایرانی به خصوص دانش آموزان و نوجوانان تلاش دارد تا فرهنگ حمایت از کالای ایرانی را به آنان آموزش دهد.
کارگردان: مهرداد فرید
رای کاربر: 1
روایت جیببری است که با زدن جیب زائران در حرم امام رضا روزگار میگذراند اما پس از چندی از کرده خود پشیمان میشود. برخلاف انتظار، این داستان ماهیت طنز ندارد. ده کاراکتر اصلی در داستان وجود دارد که با توجه به نوع داستان، همگی بار قصه را به دوش میکشند و در پیشبرد آن سهیم هستند.
کارگردان: وحید جلیلوند
رای کاربر: 7
کاوه نریمان یکی از پزشکانِ پزشکی قانونی در محل کارش با جسدی مواجه میشود که وی را پیش از این میشناخته است.
کارگردان: Anna Foerster
رای کاربر: 10
سلین قصد خواهد داشت تا اول از همه شوهر خود را پیدا کند و با کمک پسر جوانی که دوست صمیمی او است یک ارتش تشکیل بدهد تا به جنگ انسان ها برود.
کارگردان: محمدحسین مهدویان
رای کاربر: 10
در محلههای پر آشوب تهران، در پیچاپیچ خیابانها و کوچهها و در پستوی خانهها سرگردان و حیران. آیا این جستجو را فرجامی هست؟
کارگردان: سیدمحمدرضا خردمندان
رای کاربر: 10
همیشه همینجوریه! آخرین بار هوا ابر شد. باد گرفت. درختا داشتن از جا کنده میشدن. اونقدر بارون شدید شد که سیل شهرو گرفته بود. پرندهها دور و بر لونه هاشون جیغ میکشیدن. یکی از بچهها قسم میخورد خودش دیده خورشید یکی دوبار نورش کم و زیاد شده....
کارگردان: منیر قیدی
رای کاربر: 10
«ویلاییها» قصه خانوادههای فرماندههان سپاه و ارتش در سال 1365 است. عزیز زن 50 سالهای است که همراه نوههایش وارد مجموعه ویلاها میشود. الیاس نیز راننده بسیجی است که هر وقت وارد مجموعه میشود همه نگران این میشوند که شاید خبر شهادت یکی از فرماندهان را بدهد. پس از مدتی سیما که عروس عزیز است از تهران...
کارگردان: حسین کندری
رای کاربر: 7
خیلی طول میکشه باور کنی که دیگه منو نمیبینی. شنیدی چی گفتم صحرا؟
کارگردان: نرگس آبیار
رای کاربر: 10
قصهی زندگی یک خانواده یزدی بین سالهای 57 تا 62 است. روایتی از زندگی چهار کودک با نامهای بهار، نادر، کمال و مریم که همراه پدرشان غفور و مادربزرگ در دهه 50 خورشیدی نفس میکشند! دنیای این کودکان دنیایی است پر از رویاهای زیبای کودکانه که قرار است رنگ حقیقت به خود بگیرد...