به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: محمدمهدی عسگرپور
رای کاربر: 4
محمد در خط مقدم جبهه زخمی و به تهران منتقل می شود. او و خانواده اش از سرنوشت مهدی، فرزند کوچک تر خانواده، که در لحظه زخمی شدن محمد در محاصره دشمن قرار گرفته بوده، بی اطلاع هستند. محمد پس از بهبودی به جبهه باز می گردد تا برادرش را پیدا کند. او این بار با ماجراهای تازه ای رو برو می شود.
کارگردان: سید مرتضی مسائلی
رای کاربر: 4
یک گروه تحقیق شبکهی تلویزیون سراسری در مورد نحوهی کار فرمانداری که ده سال پیش (اوایل انقلاب) با افکار متفاوت مدت کوتاهی انجام وظیفه نموده، به تفحص پرداخته و ضمن روایت زندگی یکی دوماهی او، به منظور دستیابی به حقیقت با بعضی از همکاران موافق و مخالف او و چند تن از مردم شهر مصاحبه میکنند که نتیجهی ...
کارگردان: حسن کاربخش
رای کاربر: 4
«کالی» یک دختر مبارز کرد است. در شب عروسیاش منتظر پدر است که پس از سالها دوری از خانه و زندگی، در مراسم جشن شرکت کند. اما بین راه پدر کشته میشود. شوهرش نیز به علت درگیری مبارزان کرد با بعثیها درگیر شده و زندانی میگردد. «کالی» برای پیدا کردن «محمد» به همه جا سر میزند. در این احوال به وی خبر مرگ...
کارگردان: حسین دلیر
رای کاربر: 4
نویسندهای در تنهایی، یک انسان خیالی به نام «غلومی» خلق میکند، به امید اینکه در سایهی این انسان خیالی به آرامش برسد. نویسنده در گرفتاریهایی که «غلومی» برایش پیش میآورد غرق میشود. در ضمن با دختری به نام «نازی» آشنا میشود، غافل از اینکه دوستش قصد ازدواج با او را دارد. گرفتاریهای پی در پی، نویسن...
کارگردان: اصغر هاشمی
رای کاربر: 4
«جهانگیر» پس از پایان خدمت سربازی تصمیم دارد با دختری به نام «ناهید» ازدواج کند. اما پدر دختر برای ازدواج آنها شرطی دارد و آن پیدا کردن کاری مناسب از سوی «جهانگیر» است. «جهانگیر» موفق به پیدا کردن کار در مهلت تعیینشده نمیگردد و در نتیجه از پدر بازنشستهاش «ماشاءالله خان» تقاضای کمک میکند. «ماشاء...
کارگردان: مجتبی راعی
رای کاربر: 4
در سال 1358، دو دانشجوی داوطلب در جهاد سازندگی راهی منطقهی سیستان و بلوچستان میشوند. تصور این دو دانشجو این است که با ایراد سخنرانی برای مردم و انتخاب نمایندهای از بین خودشان، مشکلاتشان را مرتفع کنند. اما نفوذ خان آنچنان است که آن دو درمییابند امکان ایجاد پایگاه فرهنگی، به سادگی که تصورش را داشت...
کارگردان: رجب محمدین
رای کاربر: 4
چند زن جوان در یک کارگاه تولیدی لباس زنانه کار میکنند و هرکدام با پولی که از این کار به دست میآورند، خانوادهی خود را اداره میکنند. این زنها هر کدام مشکلات خاص خود را دارند. یکی از آنها که غریب است و کسی را در شهر ندارد، مادربزرگش بیمار میشود و او قادر به پرداخت هزینهی معالجهاش نیست. یکی از ...