به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: سیدرضا میر کریمی
رای کاربر: 2
حمید زاهدی یکی از دوستان قدیمی مازیار معافی (روانشناس) بعد از دو سال نزد او میرود و از او درخواست میکند که نامزدش (رویا) را که به اتهام قتل برادرشوهرش دستگیر شده مجنون و روانی جلوه داده تا دادگاه در مجازات او تخفیف قائل شود و…
کارگردان: حسن معجونی
رای کاربر: 2
این نمایش را "نیل سایمون" بر پایه داستان های "آنتوان چخوف" نوشته و شهرام زرگر آن را ترجمه کرده است. «به خاطر یک مشت روبل» که کاری از گروه تئآتر «لیو» است زمستان سال ۸۸ در تماشاخانه ی ایران شهر به روی صحنه رفت و مورد استقبال مخاطبان خود قرار گرفت به طوری که در طول اجراهای خود میزبان ۱۲ هزار تماشاگر ب...
کارگردان: بهرام بهرامیان
رای کاربر: 2
مهندس جوانی از طرف هیأت مدیره شرکت محل کارش، همراه زن باردار خود عازم یک مأموریت کاری در ایروان میشود. به تدریج روزهای آفتابی این زوج، جای خود را به روزهای تیره میدهد. حوادثی در راه است.
کارگردان: سپیده فارسی
رای کاربر: 2
مرتضی پس از رهایی از زندان و از کف رفته دیدن زندگی خانوادگی اش در تهران راهی شمال کشور می شود تا به کشف حقایق فراموش شده گذشته به ظاهر تاریک اش بپردازد.
کارگردان: سید مهدی برقعی
رای کاربر: 2
اختلاف زن و شوهری بعد از ۱۷ سال باعث جدایی آنها می شود و به مدت سه سال از هم جدا زندگی می کنند و دختر این زوج با شرایطی باعث برگشت به زندگی آن دو می شود و …
کارگردان: قاسم جعفری
رای کاربر: 2
داستان سرگشتگی و روزمرگی سه دختر نوجوان و در آستانه بلوغ به نام های یاسی، مانلی و شوکا را تصویر می کند.
کارگردان: عبدالرضا کاهانی
رای کاربر: 2
مردی که زیاد میخورد و همه اطرافیان خود را ناراضی کرده، به بهانه ازدواج با مادر خانواده وارد یک خانواده شلوغ و بی پول جنوب شهری میشود...
کارگردان: اصغر نعیمی
رای کاربر: 2
نادر که در حال حاضر خواننده است به تحریک برادرش دست به دزدی می زند اما...
کارگردان: محسن عبدالوهاب
رای کاربر: 2
این فیلم با سه اپیزود در مورد زندگی در تهران است. اپیزود اول درباره ی اختلاف یک زن و شوهر است و اپیزود دوم مربوط به یک روحانی و اپیزود سوم داستان تعمیر کاری ست که به همراه نوزادش برای تعمیر تلویزیون به خانه ی پیر زن و پیر مردی می رود.
کارگردان: ابراهیم فروزش
رای کاربر: 2
حسنعلی اولین کسی است در آبادی که میرود و برای خودش از شهر سنگ قبر میخرد. این مسئله تعجب همهی اهالی را در پی دارد و سوژه ی خنده آنها میشود، او خود را پدری مهربان، دلسوز و فداکار نامیده. همسر او نیز با گلایه از این کار، شروع به نقزدن میکند که چرا حسنعلی برای وی پول خرج نمیکند. مگر او فداکار ن...
کارگردان: بهمن قبادی
رای کاربر: 2
دختر و پسر جوانی بعد از آزادی از زندان، برای جمع کردن یک گروه جدید موزیک، به قلب تهران میزنند و سفری زیرزمینی را شروع میکنند تا تک تک افراد بندشان را از میان گروههای مخفی زیرزمینی پیدا کنند. آنها میخواهند از ایران بروند تا خودشان را به جشنوارهای در لندن و پاریس برسانند اما بیشترشان برای رفتن ا...