به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: فرخ انصاریبصیر
رای کاربر: 6
در سال های نخست انقلاب فرازمی با سوء استفاده از دارایی همسرش به آمریکا می رود و پس از مدتی با تمام شدن پول ها اقدام به سرقت بانک می کند و به ایران باز می گردد اما در می یابد که همسر سابقش با جوانی قرار ازدواج گذاشته است....
کارگردان: مرضیه برومند
رای کاربر: 6
در شبی بارانی گنجشک، الاغ، سگ، گربه، روباه و... به خانة پیرزنی تنها پناه می برند. پیرزن از آن ها پذیرایی می کند. روباه مکار چشم طمع به خروس پیرزن، که تنها همدم او است، دارد. پیرزن که از قصد روباه آگاه شده است او را در قفس زندانی می کند. صبح روز بعد همة حیوان ها از پیرزن خواهش می کنند که آن ها را برا...
رای کاربر: 6
جمعی از جوانان در بحبوحه انقلاب، یک شب اقدام به پخش اعلامیه می کنند. اما مأموران ساواک آن ها را شناسائی و تعقیب می کنند. جوانان در کوچه ها متواری می شوند، اما یکی از آن ها بعد از فرار در مسجدی مخفی می شود. او خود را به گنبد مسجد می رساند و از آن جا اعلامیه را داخل مسجد بین مردم پخش می کند.
کارگردان: محسن مخملباف
رای کاربر: 6
حاجی که در جبهه دچار موج انفجار شده از آسایشگاه روانی مرخص می شود تا در محیطی آرام سلامت خود را بازیابد. نامزد او، مهری، دختر تاجر ثروتمندی شده است. شعبان پدر دختر با ازدواج آن دو مخالف است. حاجی با تعارض با ناگواری های محیط اطرافش دچار حمله های شدید عصبی می شود. او در یکی از روزنامه ها به عنوان عکا...
کارگردان: کامبوزیا پرتوی
رای کاربر: 6
گلنار با پدربزرگ و مادربزرگش زندگی می کند. روزی به کنار چشمه می رود تا آب بیاورد. باد دستمال آبی او را، که یادگار مادرش است، با خود می برد. گلنار در پی دستمال به جنگل می رود و راه را گم می کند و گرفتار خاله خرسه می شود. خرس ها او را برای انجام کارهای روزانه و پختن کلوچه پیش خود نگه می دارند. پدربزرگ...
کارگردان: جعفر والی
رای کاربر: 6
به مردی غریبه، در روستا، اهالی اجازه میدهند که قطعه زمینی را برای امرار معاش خویش انتخاب کند. فرصتی که او دارد از یک صبح تا غروب است. پیش از طلوع آفتاب غریبه اهالی را به فراز تپهای میخواند و بنا به قول و قرار و دست نوشتهای که گرفته، میخواهد از صبح تا غروب دور آبادی و مزارع و باغها خط بکشد و آن...
کارگردان: اکبر خامین
رای کاربر: 6
«شکوه» که به تازگی پس از دریافت تخصصش در رشتهی پزشکی، از خارج به وطن بازگشته است. پس از بررسی همه جانبه تصمیم میگیرد که به یاری پدرش که تاجر فرش است و خانم دکتر «کوهی»، در شهر زادگاهش کلینیکی دایر کند و به این منظور، امیدوار به همکاری عمویش دکتر «مشتاق» است. اما دکتر «مشتاق» در روستای دورافتادهای...
کارگردان: حسین محجوب
رای کاربر: 6
«مختار» همراه پدرش «موسی» و «میرزا» به عنوان چوپان در کویر به کار گله مشغولند. میرزا به دلیل بیماری زنش از «قدیر» پسر صاحب گله، اجازه میخواهد به خانهاش سرکشی کرده و از احوال او با اطّلاع شود. او موافقت نمیکند. «میرزا» با توافق «مختار» راهی خانه میشود. تعدادی گوسفند و بز در توفان شن تلف میشوند. ...