کارگردان: شهرام مکری
چند دانشجوی دختر و پسر برای شرکت در جشن بادبادک بازی به شمال کشور رفتهاند. در همسایگی کمپ کوچک آنها کلبه-رستورانی قرار دارد که سه مرد ساکن آن هستند. رستوران به گوشت احتیاج دارد و جز این جوانها شکاری در آن اطراف نیست...
کارگردان: نرگس آبیار
پسری جوان به جبهه رفته است. مادر او مش الفت در نبود پسرش روزهای تلخی را میگذراند و منتظر است او روزی از جبهه بازگردد. او نمیداند پسرش اسیر شده یا در جنگ کشته شده است...
کارگردان: کیانوش عیاری
سرگذشت خانوادهای در شش دهه. روایت زندگی محتشم از ۱۵ تا ۸۰ سالگی که در مرگ خواهر بزرگترش خود را مقصر میداند.
کارگردان: مصطفی کیایی
کاوه نابغهی علوم کامپیوتری به همراه خواهر و شوهرخواهرش تحت شرایط خاصی حساب بانکی یک رانتخوار به نام محتشم را هک میکنند. محتشم برای بازگشت پولش به روشهای غیرقانونی رو میآورد. اما این پول هنگفت در اختیار هفت جوان قرار میگیرد و مشکلات عدیدهای برای آنها بوجود میآورد.
کارگردان: بهروز افخمی
همسر خانهدار یک بازیگر مشهور سینما در آخرین فیلم او با وی همبازی میشود و آنچنان مورد توجه منتقدان قرار میگیرد که منجر به حسادت او میشود. روابط صمیمانهی آنها تیره شده و زن قهر میکند و به باغچهی خانوادگی دماوند میرود. با بازگشت دخترشان به ایران روابط آنها دستخوش تحولاتی میشود.
کارگردان: سید روحالله حجازی
حضور مهمانان آقای محمودی و بانو، زندگی مشترک آنها را تحتتاثیر قرار میدهد.
کارگردان: مسعود کیمیایی
یک زن به نام خاتون که چهرهای خونین دارد، در حال فرار از دست افرادی است که قصد ربودن او را دارند. این زن در نهایت موفق میشود خود را به محلی که سابقاً سینما بوده و هم اکنون باشگاه بیلیارد است، برساند و در آنجا با 2 مرد مواجه شود که به او پناه میدهند اما...
کارگردان: رضا درمیشیان
نوید دانشجوی ستارهدار و اخراجی برای فراهم آوردن حداقل شرایط زندگی در رویارویی با بیاخلاقیهای جامعه با خود تمرین میکند تا «عصبانی» نباشد و در تلاش است تا دختر مورد علاقهاش «ستاره» را از دست ندهد...
کارگردان: امیر ثقفی
مرد جوان کارگری که سرپرستی خانوادهاش را برعهده دارد تلاش میکند تا برای برادر سرباز کوچکترش در همان کارگاهی که خودش کار میکند شغلی دست و پا کند. برادر سرباز او در استادیوم فوتبال دچار حادثهای میشود که درمان وی مستلزم مخارج سنگینی است...
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
فیلم «چ» از روز بیست و پنجم تا بیست و هفتم مرداد 1358 زندگی شهید چمران را روایت میکند.
کارگردان: جمشید محمودی
عبدالسلام مهاجری افغان است که به همراه دخترش مرونا در یک کارگاه مشغول کار و زندگی است. عشقی در راه است عشق صابر به مرونا، عشقی که فرجامش را هیچکس نمیداند، نه صابر، نه مرونا و نه حتی عبدالسلام، یک عشق نافرجام...