- منظوم
- فیلم ها
- فیلم سینمایی تب در مطب (1380)
- آثار مرتبط تب در مطب (1380)
آثار مرتبط فیلم تب در مطب | منظوم
کارگردان: حمید جبلی
رضا کارگر مغازه است. او که فردی ساده است عاشق دختری بهنام فریبا شده که مشتری مغازه اوست، ولی فریبا فکر میکند که او عاشق مریم کارگر کارگاه است. رضا برای خواستگاری فریبا میرود، ولی در روز خواستگاری متوجه میشود که فریبا شوهر دارد و رضا مریض میشود.
کارگردان: سعید عالمزاده
برادری دیوانه، خواهری معصوم، عمه ای عجیب، پسری عاشق پرور و بلیطی برای «توکیو بدون تو....
کارگردان: ایرج طهماسب
ازدواج پردردسر یک دختر شیرینیفروش و یک پسر ساده است که بهدلیل مخالفت شدید پدر پسر و مادر دختر ازدواجشان ۲۰ سال به تاخیر میافتد.
کارگردان: فریدون جیرانی
سحر ماهان، موسیقی دان، و شهرام شب آویز، کارگردان تئاتر، پس از چند سال زندگی مشترک تصمیم به طلاق می گیرند و می خواهند پسرشان امیرحسین متوجه قضیه نشود. قرار می شود امیرحسین سه روز در هفته پیش مادرش باشد و بقیه روزها نزد پدرش. یکی از دوستان شهرام به نام پیمان که به اتفاق نامزدش عضو گروه نمایشی شهرام هستند، قصد دارد به زودی ازدواج کند. آنها برای نمایشی که قرار است روی صحنه ببرند، نیاز به یک بازیگر دارند و به این ترتیب لیلا مشرقی وارد زندگی شهرام می شود. کم کم آن دو به یکدیگر علاقه مند می شوند و تصمی...
کارگردان: کمال تبریزی
هاتف روحی است که از زندگی و زمان مرگ آدم ها خبر دارد. او در مقطعی از آسمان به زمین می آید تا این بار با رفتن به آسایشگاهی که جانبازان جنگ در آن سکونت دارند به زندگی و سرنوشت آنها بپردازد. بهمن، یکی از ساکنان آسایشگاه، که جانباز و مبتلا به سرطان است، نوشتن آخرین کتابش را تمام کرده، اما برای چاپ آن با مشکل رو به رو است. او از دکتر آزمایشگاه که متخصص پوست و زیبایی است کمک می خواهد تا مجوز چاپ بگیرد. از سویی دکتر نیز که در کار ساخت وساز و زدوبندهای پنهانی با تاجری به نام فاضلی است، قصد دارد با کمک ا...
کارگردان: ابوالحسن داوودی
یک خانواده قدیمی برای از دست ندادن موقعیت خود، تن به ازدواجی ناخواسته در یک موقعیت زمانی خاص میدهند و همه چیز با این ازدواج شروع میشود...
کارگردان: رویا خاشعی
انگشتر سحر آمیز: انیمیشن «انگشتر سحرآمیز» داستان شاهزادهای است که انگشتری سحرآمیز از پدرش به او به ارث میرسد. راز این انگشتر در آن است که وقتی شاهزاده کار خطایی انجام میدهد انگشتر او را نیش میزند......
کارگردان: آرش معیریان
امیر مرادیان تنها پسر یک خانواده ثروتمند در روابط اجتماعی و خانوادگی با مشکل روبه روست. پدرش یک مدیر دولتی است با اعتقادهای سفت و سخت، که با مادرش که علاقه ای به این زندگی ندارد متارکه کرده و مادر امیر هم همراه با دخترش در خارج زندگی می کند. او هم از زندگی در ایران خسته شده و از سویی نیز مادرش مقدمات تحصیل او را در آمریکا فراهم کرده و سعی دارد همراه با نامزدش سارا ایران را ترک کند. او از یک سو با مخالت پدرش روبه روست و از طرفی هم در روزهای آخر بر اثر یک اتفاق با پیرمردی تصادف می کند. پیرمرد به ک...
کارگردان: کمال تبریزی
رضا مثقالی معروف به رضا مارمولک دزد سابقه داری است که بارها دستگیر و زندانی شده، اما در آخرین دستگیری، اتهام او سرقت مسلحانه است. رضا را به زندانی تحویل می دهند که رئیس آن (آقای مجاور) مردی بسیار سختگیر و انعطافناپذیر است. او عقیده دارد باید آنقدر نسبت به مجرمان ـ با روش هایی خاص ـ سخت گیری کند که حتی فکر اعمال خلاف به مغزشان نرسد. و معتقد است زندانیان را به زور هم که شده باید وادار به درستکاری کرد تا به بهشت بروند. رضا در حادثه ای مجروح می شود و به بیمارستان خارج از زندان منتقل می شود. در آنجا...
کارگردان: داریوش مهرجویی
برای خانوادهای دو مهمان سرزده که تازه عروس و داماد هستند، میآید و چون وضع مالی خانواده خوب نیست، همسایگان دست به دست هم میدهند تا آبروی صاحبخانه را حفظ کنند...
کارگردان: محمدرضا هنرمند
سروان قربانی،افسر وظیفهشناس است که کارش را به خوبی و با صداقت تمام انجام میدهد. او که باید هرچه زودتر کلانتری محل خدمت اش را به مالک اصلی اش تحویل دهد، به او اطمینان میدهد که قصد تخلیه کلانتری را دارد ولی متأسفانه هیچکس حاضر نیست ملکش را به کلانتری اجاره دهد. در این میان سروان قربانی در ماجرای سرقت یک مومیایی نیز گرفتار میشود و...
کارگردان: حسن فتحی
شیرین دختر جوانی است که خانواده ای سنتی و پدری متعصب و سخت گیر دارد. دایی شیرین که مدیر یک آژانس هواپیمایی است، معمولاً با کمک مادر شیرین سعی می کند پدرش حاج ابراهیم سرپولکی را از موضع سفت و سختش کمی پایین بکشد و در مورد کار کردن شیرین هم موفق میشود اما...
کارگردان: رامبد جوان
«پدرام آرام» وکیل پایه یک دادگستری است که با دختر شش ساله اش «یکتا» در یک برج ۲۱ طبقه زندگی میکند. «پدرام» بسیار شلخته، حواس پرت و نامنظم است و همیشه روزهای دوشنبه و سه شنبه را اشتباه میگیرد. «گلشید» ۳۰ ساله با پسرش «مانی» شش ساله به صورت موقت آپارتمان طبقه بالای پدرام را اجاره میکنند. «گلشید» قصد مهاجرت به آلمان را دارد. همسایگی این دو خانواده ماجراهایی را برای آنها به وجود میآورد و...
کارگردان: قدرتالله صلحمیرزایی
جوانی سادهدل و روستایی بهنام سلطانعلی دل در گرو دختری به نام آزیتا دارد و هدفش ازدواج با او است. او در توافقی با منوچهر دایی آزیتا، قول داده اگر باعث شود این ازدواج سر بگیرد، در عوض زمینهایش را در روستا به منوچهر میفروشد. از طرفی آزیتا که دختری ثروتمند است، مردی به نام سعید را دوست دارد. وقتی که سلطانعلی پی به این مسأله میبرد...
کارگردان: بهرام کاظمی
بهروز مردی است که می خواهد برای ثروتمند شدن با دختر پولداری به نام سیما ازدواج کند ولی موضوع فاش می شود و پدر دختر برای حفظ آبروی خود در مقابل خانواده از دوستش کمک می خواهد . دوست خانوادگی نیز پسر خود ، امیر را معرفی می کند. در روز عروسی سیما و بهروز سودابه همسر اول داماد به آرایشگاه حمله میکند و بهروز از ترس انتقام به شمال فراری میشود. پدر سیما از ترس به هم نخوردن عروسی پسری را به عنوان داماد معرفی میکند که …
کارگردان: اصغر هاشمی
سه جوان برای رسیدن به آرزوهایشان تصمیم میگیرند برای کار به یکی از کشورهای حوزه خلیج فارس بروند اما با دزدیده شدن پولهاشان زندگی آنها تغییر میکند…
کارگردان: سامان مقدم
از طرف دولت دعوت نامهای به یکی از موسیقیدانان برجسته کشور که در آمریکا زندگی میکند فرستاده میشود. این دعوت نامه اشتباها به دست یکی از خوانندگان درجه سوم ایرانی لسآنجلسی میرسد و…
کارگردان: علیرضا داوودنژاد
سه زن که با همکاری یکدیگر، ایجاد و ثبت یک شرکت تجاری، اقدام به اختلاس از یک مؤسسه اعتباری می کنند آن ها…
کارگردان: تهمینه میلانی
سایه، مهندس آرشیتکت، برای طلاق از همسرش یوسف که مهندس راه و ساختمان است، نزد وکیل میرود اما تصادفاً گذرش به مطب یک روانشناس میافتد و طبق پیشنهاد روانشناس، نحوه آشنایی و مسائل مربوط به زندگی مشترکش با یوسف را که آکنده از لجاجتهای متقابل است، برای دکتر تعریف میکند و...
کارگردان: جعفر پناهی
داستان روایتگر شرح حال دخترانی است که حاضرند هر کاری انجام دهند تا بازی ایران-بحرین را برای ورود ایران به جامجهانی ببینند تا جای کسانی را که در بازی ایران-ژاپن جان خود را از دست دادهاند خالی نباشد آنها هرکدام با لباسی مبدل سعی میکنند وارد ورزشگاه بشوند اما تعدادی از آنها به دلیل ممنوعیت ورود زنها به استادیوم دستگیر میشوند. سرانجام به دست سربازانی که آنها را گرفتهاند به کمیته منتقل میشوند اما در راه به علت برد ایران در بازی با بحرین خیابانها شلوغ میشود و دخترها به این ترتیب فرار میکنند.
کارگردان: داوود موثقی
جوانی به نام صادق برای سیزدهمین بار به خواستگاری میرود. او که از دفعات مراجعه برای خواستگاری تجربیاتی اندوخته است، سعی میکند با رفع همهی اشتباهات گذشته و فراهم آوردن امکانات لازم، در آخرین مراجعه به توفیق دست یابد. اما جوان علاقهمند ازدواج، در سیزدهمین مراجعه، با مشکل تازهای روبرو میشود که هرگز به آن فکر نکرده بود!
کارگردان: شاهد احمدلو
درباره پیرمرد تنهایی است که برای فراهم آوردن مقدمات مراسم ترحیم و در گذشتش از افرادی برای به سامان رساندن این مسئله استفاده میکند.
کارگردان: ایرج طهماسب
زیر درخت هلو، داستان یک درخت نیست، سرگذشت یک خانواده عجیب و غریب است که همگی سر ساعت ۵ عصر مردهاند ...
کارگردان: ابراهیم وحیدزاده
فیلم شام عروسی داستان یک عروسی بزرگ است که اتفاقات آن، موضوع فیلم را تشکیل میدهد.
کارگردان: علیرضا داوودنژاد
«عطا» مردی حدودا سی و پنج، شش ساله و پولدار است که همسرش «سپیده» یک خانم مهندس فعال و متجدد است و یک پسر کوچک خوش سروزبان به نام «سمیر» هم حاصل زندگی مشترک او با سپیده است. «عطا» از آنجاییکه حوصله انجام کارهای اداری را ندارد اختیار همه اموالش را به همسرش سپرده تا او به امور اداری و مالی کارهایش بپردازد. تا اینکه سپیده در حین رسیدگی به فعالیتهای شهرکسازی خودش با محمدرضا (دوست قدیمی عطا) درگیر میشود و در جریان این اتفاق محمدرضا که مرد جا ا...
کارگردان: محمدرضا هنرمند
خسرو پذیرش، مخترع یک پودر جادویی لباسشویی، به یک کارخانه تولید پودر می رود تا با دیدن مدیرعامل، اختراعش را به تولید برساند. اما تصادفاً از آسانسور پرتاب و به بیمارستان منتقل می شود. مدیرعامل شرکت، داریوش جم نیز از شنیدن خبر ورشکستگی قریب الوقوع شرک سکته مغزی می کند و به همان بیمارستان منتقل می شود. در بیمارستان، پرفسور ساعی که متخصص پیوند اعضاست، مغز خسرو را به بدن داریوش پیوند می زند و خسرو در جسمی تازه حیات پیدا می کند. او در ابتدا وضعیت تازه را نمی پذیرد؛ اما وقتی می فهمد جای مدیرعامل یک شرکت...
کارگردان: محمدرضا زهتابی
«حسن» که شیفتهی «فرنگیس» است هیچ امیدی به ازدواج با او ندارد. او کارگر سادهای در حجرهی چایفروشی پیر است. صاحب حجره، برای اینکه «حسن» را یاری داده باشد، با سرمایهی خود به نام «حسن» ده صندوق چای سفارش میدهد تا بعداً نیمی از سودش را به «حسن» بدهد که او چارهی کارش کند. اما یک حادثه باعث میشود که ده صندوق، صد صندوق ثبت و عمل شود و وقتی بهای چای بالا میرود، «حسن» عملاً موقعیت خوبی پیدا میکند. اما برای اینکه بتواند نظر پدر «فرنگیس» را جلب کند، همهی صندوقهای چای را از آن خود میکند و پدر «فر...
کارگردان: مهران تأییدی
«مهدی» بعد از مرگ همسرش، دلشکسته و منزوی میشود، اما به زودی بحران مالی، او و تنها فرزندش «محمد» را دچار مشکل میکند. «مهدی» در برابر پیشنهاد برادرش که «محمد» را به او بسپارد تا وی را به عنوان فرزندخوانده خود درآورد مقاومت کرده و با کمک «آذر» زنی که به تازگی وارد زندگیاش شده، سعی میکند استقلال مالی پیدا کند. اما در اقداماتش شکست میخورد و نهایتاً متقاعد میشود تا «محمد» را به برادرش بسپارد. اما «محمد» نمیپذیرد و میخواهد درکنار او و آذر بماند تا طرح تازهای برای زندگی بریزند...
کارگردان: فریال بهزاد
«دشتبان» پس از سی سال خدمت بازنشسته میشود. او چون همیشه کار کرده است، حالا نمیتواند بیکار در خانه بماند و از آنجایی که مرد یکدندهای است و همسر لجبازی هم دارد، بین آندو اختلافاتی بروز میکند و کار به جدایی میکشد، اما مهریه چیزی است که هرکس قادر به فراهم کردن آن نیست؛ به علاوه در این شرایط خواستگاری برای دخترشان پیدا میشود.
کارگردان: مسعود دهنمکی
مجید از اراذل جنوب تهران عاشق دختر پیرمرد عارفی به نام میرزا میشود. میرزا شرط ازدواج مجید و دخترش را سر به راه شدن او میداند. مجید تصمیم میگیرد برای اثبات سر به راه شدن خود به جبهه برود که بقیه دوستانش نیز همراه او میشوند. برای حضور آنها در جبهه، مخالفتهایی وجود دارد اما باضمانت میرزا و یکی دیگر رزمندهها آنها به پادگان آموزشی میرسند.
کارگردان: داوود موثقی
احمد مرادی که حدود 40 سال پیش به دلیل عدم موفقیت در خواستگاری از دختری به نام «اختر» به فرانسه مهاجرت کرده، اینک بنا به توصیه پزشکان معالج خود به ایران بازمی گردد. او سراغی از دوستان و آشنایان قدیمیاش گرفته و به دنبال اختر، عشق دوران جوانیاش میگردد تا یک بار دیگر با او ملاقات نماید اما...
کارگردان: مهرداد میرفلاح
شادی پارسی خواستگاری آرش سپهری را رد می کند تا برای استفاده از بورسیه دانشگاه کمبریج به لندن برود. ده سال بعد...
کارگردان: کامران قدکچیان
فرشته سازگار و همسرش فرهاد به ایران بازمیگردند. فرشته در فرودگاه متوجه میشود که همسرش در ایران زن و بچه داشته و متهم به کلاهبرداری است. او با یک راننده تاکسی به نام فریدون آشنا میشود و فریدون به گمان این که او دختری خارجی است، فرشته را با خود به خانه میبرد...
کارگردان: احمدرضا معتمدی
نارگیل در یک جریان با فرشته آشنا می شود. اما تعلق نارگیل به دارودسته «ندارها» و تعلق فرشته به دارودسته «داراها» مانع از پیوند آن دو می شود. وقتی نارگیل برای خواستگاری به جشن داراها وارد می شود، در آنجا پدربزرگ خود اسرافیل خان را می بیند و این رویارویی، اسرافیل را روانه بیمارستان می کند.
کارگردان: مسعود نوابی
دو جوان که برای سرقت به خانهای در شمال شهر میروند که در جریان اطلاعاتی از صاحب خانه قرار میگیرند و...
کارگردان: افشین صادقی
بابا من زن بگیر نیستم: چهار جوان شاغل در یک هتل از مدیر کل درخواست وام ازدواج می کنند. مدیر کل موافقت با درخواست آنها را مشروط به رضایت (مرتضی) برای ازدواج می داند. (مرتضی) همکار آنها پیر پسری 45 ساله است. چهار جوان موضوع وام را با (مرتضی) در میان می گذارند اما......
کارگردان: شهاب عباسی
تعطیلات پر دردسر: منصور مرد جوانی است که به همراه عزیز و مادرش درخانه ای زندگی سختی می گذرانند . پدرمنصور مردی بود قوی هیکل و درشت اندام که رشته پهلوانی را برگزیده بود و با انجام نمایشهای قدرتی گذران زندگی می کردند اما روزی درحین انجام نمایش دچار ایست قلبی می شود...
کارگردان: مسعود آبپرور
عزت که جوانی بیکار است، به همراه حشمت به قصد دزدی به خانه حاجیه خانم که پیرزنی خیر است، می رود. حاجیه خانم به عزت پناه می دهد. عزت تحت تاثیر او قرار می گیرد و رویه زندگی اش را تغییر می دهد...
کارگردان: اسماعیل اندیش
"امیر" و مادرش در یک آپارتمان با یکدیگر زندگی می کنند . "اکبر" اقا که مرد مسنی است در همسایگی آنهاست . "امیر" فکر می کند که "اکبر" آقا…
کارگردان: کمال تبریزی
«صادق» فیلمبردار تلویزیون با راهنمایی همکارش پی میبرد که اگر همراه با آقای «کمالی» به مناطق جنگی سفر کند، به راحتی خواهد توانست وام مورد نظر خود را دریافت کند. او علیرغم عدم تمایل و ترس از فضایی ناشناخته، تصمیم به رفتن میگیرد. حضور «صادق» در منطقهی جنگی حوادثی هم مضحک و هم خطرناک پیش میآورد. او به همین دلیل ترفندهایی را به کار میگیرد تا از منطقه خارج شود، اما ناخواسته لحظه به لحظه به خط مقدم نزدیک و نزدیکتر میشود و سرانجام در موقعیتی استثنایی قرار میگیرد و...