به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
«عباس»، رزمندهی سالهای جنگ تحمیلی و کشاورز فعلی، برای مداوای ناراحتی که در گردن دارد به همراه همسرش «نرگس» به تهران سفر میکند و تصادفی با فرماندهی سابقش «حاج کاظم» روبرو میشود. کاظم به او کمک میکند که جریان مداوا سریعتر انجام شود. با مراجعه به بیمارستان و آزمایشهای متعدد پزشک معلوم میشود که ترکش کوچکی در نزدیکی شاهرگ «عباس» وجود دارد. وضع حساس و دشواری است؛ جراحی سخت و بسیار خطرناک است. پزشک معالج پیشنهاد میکند تا زمان جراحی نباید عصبی شود و چنانچه عصبانی شد اجباراً بخندد تا مانع حرکت ...
کارگردان: احمدرضا معتمدی
یلدا با روزبه، جانباز جنگ، ازدواج کرده اما بیماری روزبه به شدت گرفته و او را در یک آسایشگاه برای مراقبت و درمان بستری می کنند. یلدا اگرچه علاقه زیادی به روزبه دارد اما در مورد رابطه اش دچار تردید شده است. روزبه که در دادگستری کار می کند، پیگیر پرونده های مفاسد اقتصادی ست. مستوفی، عموی یلدا، در سال های پس از جنگ از طریق اعمال خلاف و رباخواری و قاچاق و اختلاس ثروت و نفوذ زیادی به دست آورده است. پسرخوانده مستوفی دلباخته یلداست و قصد دارد با استفاده از نفوذ پدرش با یلدا ازدواج کند. مستوفی نیز سعی دا...
کارگردان: احمدرضا درویش
داستان فیلم حول یک گاوصندوق میچرخد. در بحبوحه جنگ عدهای تلاش میکنند از خروج یک گاو صندوق از کشور جلوگیری کنند. نقش اول فیلم، زینال، در این بین به حسن نیت آنها شک کرده و سعی میکند گاو صندوق را از چنگ آنها در بیاورد. گاو صندوق در اروند غرق میشود و زینال اسیر میشود. داستان فیلم ۲۰ سال بعد و پس از آزادی زینال ادامه مییابد و در حین درگیری برای تصاحب گاوصندوق حقایقی کهنه آشکار میشود.
کارگردان: رسول ملاقلیپور
محمود شوکتیان برای جلسه نقد و بررسی آخرین کتابش به نام «مزرعه پدری» به اهواز دعوت شده تا در یک همایش ادبی درباره ادبیات جنگ سخنرانی کند. او در زمان جنگ همسر و دو فرزندش را بر اثر بمباران دشمن از دست داده، اما در خیال خود آنها را زنده می پندارد و در این سفر نیز در ذهن خود با آنها همراه است. محمود شوکتیان در طول سفر، خاطرات گذشته و حوادث جنگ را به یاد می آورد؛ این را که چگونه برای خاموش کردن توپخانه دوربرد دشمن به همراه یک گردان عملیات مرگباری را انجام داده اند و در این حادثه، برخی از دوستان و همر...
کارگردان: رخشان بنیاعتماد، محسن عبدالوهاب
اسماعیل ، پسر گیلانه ، برای رفتن به جبهه آماده میشود. او در هنگام رفتن ، با نامزدش خداحافظی میکند . سیگل نیز که با شوهرش در تهران زندگی میکرده است ، چندی است که از شوهرش ، رحمان ، بی اطلاع است و نزد مادرش زندگی میکند . روزی سیگل برای کسب خبری از رحمان ، با مادرش عازم تهران میشوند . در راه ، گیلانه از دخترش میخواهد که سیگل به روستایشان باز گردد . در راه به عروس و دامادی که با هم اختلاف دارند بر میخورند و همچنین آوارگی مردم جنگ زده را میبینند . هنگامی که سی گل به خانه می رسد ، با خانه...
کارگردان: صمد غلامزاده
این فیلم، داستان زندگی «شهید محمدحسین فهمیده»، رزمندهی سیزده ساله است از دوران مدرسه تا زمان شهادت او در جریان دفاع از خرمشهر. این نوجوان سلحشور الگو و سرمشق بزرگی برای مردم علیالخصوص کودکان و رزمندگان در طول هشت سال دفاع مقدس بود.
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
فیلم درباره رابطه پدری بسیجی و دختر جوان اوست که مینهای باقیمانده از دوران جنگ باعث مجروح شدنش شده است.
کارگردان: محمدحسین لطیفی
یک مرد جوان خرمشهری در سال 1359 برای اینکه خواهرش بهدست عراقیها نیفتد چالهای در باغچه خانهشان حفر و او را در این چاله پنهان میکند تا به طور موقت از گزند عراقیها که خانه را محاصره کردهاند در امان بماند.
کارگردان: ابوالقاسم طالبی
دختری به نام حوریه که چندین سال است پدرش، امیرحسین، به دست عراقیها به اسارت گرفته شده، نسبت به خروج های بی موقع مادرش، مریم، از منزل مشکوک است و این شک با تلفن های ناشناسی که به او می شود و در آنها از تصمیم مریم برای ارتباط با یک مرد دیگر صحبت می شود افزایش می یابد…
کارگردان: کیومرث پوراحمد
روایتگر گوشهای از زندگی «عیسی» و «فاروق» است که پس از سالها همدیگر را میبینند و خاطرات دوران جنگ را مرور می کنند. «عیسی» جوان رزمندهای است که مأموریت انتقال اسرای جنگی به پشت جبهه را دارد که «فاروق» هم یکی از آنهاست.
کارگردان: مسعود دهنمکی
مجید از اراذل جنوب تهران عاشق دختر پیرمرد عارفی به نام میرزا میشود. میرزا شرط ازدواج مجید و دخترش را سر به راه شدن او میداند. مجید تصمیم میگیرد برای اثبات سر به راه شدن خود به جبهه برود که بقیه دوستانش نیز همراه او میشوند. برای حضور آنها در جبهه، مخالفتهایی وجود دارد اما باضمانت میرزا و یکی دیگر رزمندهها آنها به پادگان آموزشی میرسند.
کارگردان: سمیرا مخملباف
موضوع فیلم در مورد تلاش معلمی است که سعی در باسواد کردن نوجوانان قاچاقچی و پناهندگان کرد در مرزهای شمالی ایران و عراق دارد. این پناهندگان از بازماندگان بمباران شیمیایی حلبچه توسط صدام حسین هستند. گفتگوهای این فیلم تماماً به زبان کردی است.
کارگردان: حسین قناعت
زنی در شمال کشور زندگی میکند. فرزند او دو سال پیش شهید شده و عروسش بعد از دو سال تصمیم دارد بار دیگر ازدواج کند. شب عروسی به مادر خبر میرسد جنازهای که دو سال پیش به خاک سپرده شده متعلق به فرد دیگری است و به احتمال زیاد فرزند او زنده است. او بعد از شنیدن این خبر جستجو را آغاز میکند و در اولین اقدام به جبهه میرود.
کارگردان: مسعود دهنمکی
این داستان ادامه داستان اخراجیها است و اینکه اخراجیها اسیر شده و به اردوگاهی به سرپرستی رسول میروند از طرفی خانواده آنها که قصد مسافرت به مشهد را داشتند با ربودن این هواپیما و نشستن رباینده در عراق، صدام حسین قصد سوءاستفاده تبلیغاتی دارد و به افراد درون اردوگاه دستور میدهد که در روزی آهنگ لیلی را در جلوی خبرنگاران بخوانند و برقصند و ربودهشدگان هم درخواست پناهندگی کنند در صورتی که در آخر برگه درخواست پناهندگی را پاره کرده و اسرا سرود ای ایران را میخوانند.
کارگردان: مسعود نقاش زاده
در آخرین روز تابستان سال 1359 وقتی فرشته و خانوادهاش آماده میشوند در جشن عروسی یکی از اقوام نزدیک شرکت کنند، غرش صدای هواپیماهای جنگندهای که از مرز عبور کردهاند موجب میشود پدر فرشته تصمیم بگیرد از خیر عروسی خواهرش بگذرد و خانوادهاش را از مهلکه بدر ببرد...
کارگردان: کمال تبریزی
فرهاد که در جنگ مجروح شده و موقتاً بیناییاش را از دست داده، به بیمارستانی صحرایی منتقل میشود که در آن پرستاری به نام شیدا از مشاهدهی مقاومت فرهاد در تحمل درد شگفتزده میشود و به تدریج میفهمد که میتواند با تلاوت قرآن، التیام بخش او باشد. مراقبت شیدا از فرهاد به مرور پیوندی عاطفی بین آن ها ایجاد میکند و...
کارگردان: سعید حاجیمیری
در جریان جنگ تحمیلی، میلیونها ملخ به کنارک در بلوچستان حملهور میشوند. اسکادران هواپیماهای سمپاشی وزارت کشاورزی مأمور مقابله با این هجوم میشوند... کاپیتان «فرید خسروی» که فرماندهی اسکادران است، در پوشش این مأموریت، به فکر اجرای نقشهای میافتد که از مدتها پیش طراحی کرده؛ آن هم فرار هوایی از مرز برای سفر به آمریکاست و به این منظور با قاچاقچیان اشیاء عتیقه نیز ارتباطهایی برقرار میکند... مأموریت آغاز میشود؛ «فرید خسروی» همسر جوانش را نیز با خود همراه کرده است، بی آنکه او از اهدافش مطلع باشد...
کارگردان: علی روئینتن
این فیلم داستان دختر یکی از کشتهشدگان نظامی زمان جنگ ایران و عراق است که بعد از سالها به وصیت پدرش به سراغ فرمانده و همرزم وی میرود.
کارگردان: اسماعیل رحیمزاده
«مسافر ارغوان» داستان فرمانده گردانی به نام سیدمرتضی است که سالها پس از پایان جنگ، برای پیدا کردن یکی از افرادش، با گروه تفحص عازم جنگلهای ایلام میشود...
کارگردان: امیر مجاهد، محمد دلجو، رضا خاکی
عرفان و دوستانش تصمیم دارند بر روی سکوی نفتی که پدر عرفان در آنجا شهید شده است، کنسرتی به یاد او و خیلج فارس اجرا کنند…
کارگردان: محمدحسین حقیقی
پس از اعلام پذیرش قطعنامه و پایان جنگ، «مختار» از خط مقدم جبهه به شهر بازمیگردد. بعد از سالها حضور در جبهه، شهر برای او رنگ دیگری دارد. خانواده نگران او است. «مختار» در پی ادامهی تحصیل است، اما فرصت ازدواج او پیش میآید. ازدواج او با حوادثی همراه میشود که به زندگی او رنگ دیگری میزند...
کارگردان: شهریار بحرانی
سال 1359، ستاد نیروی هوایی عراق که از اول جنگ با برتری هوایی ایران روبرو شدهاست و قریبالوقوع بودن شکست حصر آبادان را پیشبینی میکند، جهت حفاظت هواپیماهای استراتژیک خود تصمیم میگیرد آنها را به سه پایگاه بسیار دورافتاده، در نزدیکی مرز اردن، منتقل کند. در اسفند همین سال ستاد نیروی هوایی ایران در جلسات فوقالعادهای طرح بمباران این سه پایگاه را که به نام پایگاههای اچ3 مشخص شدهاند، مطرح میکند. طرح در ابتدا ناممکن و غیرعملی مینماید، اما در نهایت نقشهای متهورانه و بینظیر پیشنهاد میشود و در ...
کارگردان: محمدعلی باشهآهنگر
جنگ تحمیلی. پالایشگاه نفت آبادان. دیده بانی نمی تواند عراقی را ببیند. اما بر حسب تصادف سیم تلفنی پیدا می کند و درون بویلر پالایشگاه آبادان می رود و برایش اتفاقاتی می افتد.
کارگردان: مصطفی کیایی
اواسط دهه 60 و اوج دوران جنگ مردی حدود 50 ساله در تهران مشغول قاچاق نوارهای لس آنجلسی و فیلمهای ویدئویی است. او در اثر یک اتفاق در مییابد که توموری در سر دارد و تا دو ماه دیگر بیشتر زنده نخواهد ماند.
کارگردان: سید کوشا اعتمادی
معبر: روایت تازه و متفاوتی از پیاده روی اربعین حسینی است، از نگاه هشت سال دفاع مقدس و از زاویه ای تازه، که منجر به کشف پیوند عمیقی میان این دو حادثه بزرگ در قرن اخیر شده است....
کارگردان: محمدمهدی عسگرپور
خبر آمدن یک میهمان، کارهایی که خیلی وقت است زمین مانده، دلشورهی یک پذیرایی و زنگ در که به صدا میآید...
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
«مینو» و «موسی» در آستانهی زندگی مشترک هستند. نامهای به دست «موسی» میرسد و از او به عنوان بازماندهی برپاکنندهی دکل دیدهبانی خواسته میشود تا برای جمعآوری این دکل به جزیرهی مینو برود. او از این سفر اکراه دارد، اما در شرایطی قرار میگیرد و به آنجا میرود. «منصور» برادر «مینو» در آن دکل شهید شده است و این آغاز خاطراتی است که «موسی» همه و همه «مینو» را مجذوب محیط میکند. او خود را همردیف «موسی» و «منصور» در شرایط جنگ پیدا میکند. «مینو» در تلاش بالا رفتن از دکل به زمین میخورد و چشم در بیما...
کارگردان: محمدرضا هنرمند
روزهای جنگ... «امیر» که کارش گلفروشی است با «ژانت» آشنا میشود، به زودی بین آنها الفتی پدید میآید؛ «امیر» پیشنهاد ازدواج میدهد اما «ژانت» که مسیحی است نمیپذیرد. در جریان یکی از بمبارانها، «ژانت» پدر و مادرش را از دست میدهد. وقتی موافقت خود را برای ازدواج اعلام میکند «امیر»، برای انجام دورهی وظیفهی سربازی، به جبهه اعزام میشود. ادارهی باغ و پرورش گل به عهدهی ژانت گذارده میشود. انتظار «ژانت» برای بازگشت «امیر» بیهوده است، چون او به اسارت درآمده است. اما «ژانت» هشت سال برای آزادی او ...
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
پلاک «یوسف» از شکم یک کوسه در آبهای جنوب پیدا میشود. همه معتقدند که او شهید شده است. «دایی غفور» که رانندهی تاکسی فرودگاه است، برخلاف دیگران معتقد است که پسرش «یوسف» روزی بازخواهد گشت. زندگی او و دختری به نام «شیرین» که از قبل برای جستجوی برادرش به ایران آمده است، در یک نقطه به هم میرسد. آنها به دنبال گمشدهی خود میگردنند...
کارگردان: کمال تبریزی
«صادق» فیلمبردار تلویزیون با راهنمایی همکارش پی میبرد که اگر همراه با آقای «کمالی» به مناطق جنگی سفر کند، به راحتی خواهد توانست وام مورد نظر خود را دریافت کند. او علیرغم عدم تمایل و ترس از فضایی ناشناخته، تصمیم به رفتن میگیرد. حضور «صادق» در منطقهی جنگی حوادثی هم مضحک و هم خطرناک پیش میآورد. او به همین دلیل ترفندهایی را به کار میگیرد تا از منطقه خارج شود، اما ناخواسته لحظه به لحظه به خط مقدم نزدیک و نزدیکتر میشود و سرانجام در موقعیتی استثنایی قرار میگیرد و...
کارگردان: کیومرث پوراحمد
سرگذشت واقعی یکی از نیروهای اطلاعات لشکر زرهی نجف اشرف در عملیات والفجر ۴ را نمایش میدهد که برای شناسایی به یک منطقهی مینگذاری شده در خاک عراق میرود و ۱۷ روز تمام با پایی زخمی انتظار میکشد تا بالاخره به کمکش میآیند ولی…
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
فیلم «چ» از روز بیست و پنجم تا بیست و هفتم مرداد 1358 زندگی شهید چمران را روایت میکند.
کارگردان: صادق صادقدقیقی
داستان فیلم به اوایل جنگ و حمله عراق به خرمشهر باز میگردد. این فیلم به رشادتهای شهید بهنام محمدی اسطورۀ مقاومت ملی میپردازد. این نوجوان تنها به انگیزه دفاع از آب و خاک و ناموس، رشادتهای بسیاری را بروز داده است. او به دست نیروهای عراقی میافتد و مورد ضرب و شتم قرار میگیرد اما...
کارگردان: نرگس آبیار
پسری جوان به جبهه رفته است. مادر او مش الفت در نبود پسرش روزهای تلخی را میگذراند و منتظر است او روزی از جبهه بازگردد. او نمیداند پسرش اسیر شده یا در جنگ کشته شده است...
کارگردان: پرویز شیخطادی
زن و شوهری در جبهه جنوب و در بیمارستانی صحرایی مشغول خدمت هستند. امیرعلی و همسرش به دلیل سالها کار در آنجا به حال و هوای جبهه وابستگی شدیدی پیدا کردهاند، اما اعلام خبر آتشبس و بعد حمله نیروهای عراقی به بیمارستان،این زوج را در آزمایشی دشوار قرار میدهد.
کارگردان: علی سلیمانی، هادی حاجتمند
یونس به عنوان فرمانده گردان غواصان سه شب قبل از عملیات در حالی که در صدد حفر تونلی در منطقه عملیاتی بوده، مفقودالاثر شده است. حالا پس از سی سال اطلاعاتی به دست میآید که نشان میدهد احتمالا یونس زنده است و در آن زمان به واسطه منافقین قرارگاه اشرف با دشمن همکاری کرده…
کارگردان: مریم دوستی
این فیلم نگاهی به وقایع پس از جنگ دارد و داستان چند خانواده را روایت میکند که در نقطه مشترکی به یکدیگر میرسند و در این میان عشق گمشدهای پیدا میشود. در واقع این فیلم تجلیلی از شهدای جاویدالاثر خواهد بود.
کارگردان: حمید بهمنی
قصه فیلم درباره 4 ماه آخر زندگی سردار شهید مهدی امینی فرمانده عملیات سپاه ارومیه است. ایشان همانند شهید باکری شخصیتی اسطورهای در منطقه هستند اما همانند ایشان شناخته شده نمیباشند و گمنام هستند. داستان فیلم درباره مبارزه این شهید با گروههای دموکرات و منافقین در سال 1360 است. مبارزات ایشان در منطقه دارلک است و مهدی امینی در سپاه مشغول مبارزه میشوند و در این میان اطلاعاتشان لو میرود و 35 نفر از بچههای سپاه به شهادت میرسند.