- منظوم
- فیلم ها
- فیلم سینمایی رنگ خدا (1377)
- آثار مرتبط رنگ خدا (1377)
آثار مرتبط فیلم رنگ خدا | منظوم
کارگردان: مجید مجیدی
لطیف، کارگر جوان آذری، همراه دیگر هم ولایتیهای خود در کنار عدهای کارگر افغان، در یکی از برجهای در حال ساخت شهر تهران کار میکند. سقوط نجف (یکی از کارگران افغانی) از طبقه دوم، موجب میشود پسر او رحمت، برای تأمین معاش خانواده، جای پدر را بگیرد؛ امّا به دلیل جثّه ضعیفش، مسئولیت خرید غذا و کارهای آشپزخانه به عهده او گذارده می شود.بدین ترتیب، کار آسان خود را از دست میدهد و مدام برای رحمت، درد سر درست میکند. امّا یک روز به صورت ناگهانی متوجه میشود که رحمت، در حقیقت دختری است به نام «باران»...
کارگردان: مجید مجیدی
پسرکی به نام علی کفشهای خواهرش را گم میکند. از آنجایی که زهرا کفش دیگری ندارد و پدر هم توانایی مالی خرید کفش نو را ندارد، قرار میگذارند که صبحها زهرا کتانی علی را بپوشد و ظهر علی با کتانی به مدرسه برود. با وجود تلاشی که زهرا برای بهموقع رساندن کفشها میکند، اما علی هر روز دیر به مدرسه میرسد تا این که...
کارگردان: مجید مجیدی
یوسف نابینا که به نظر میرسد دچار بیماری مهلکی است،برای معالجه چشمانش،با پشتیبانی دایی ثروتمندش،راهی فرانسه میشود.در آنجا پزشکان، بیماریاش را خوش خیم و بیاهمیت تشخیص میدهند،درعین حال در مییابند که انگار راهی به بینایی یوسف وجود دارد
کارگردان: مجید مجیدی
مرد ساده و میانسالی به نام کریم که در یک مزرعه پرورش حیوانات کار می کند، شیفته شترمرغهاست و ارتباط روانی و عاطفی با آنها برقرار کرده است. برحسب اتفاق یکی از شترمرغها از مزرعه فرار می کند...
کارگردان: رسول صدرعاملی
فیلم من ترانه 15 سال دارم ،ترانه دانش آموز پانزده ساله ای است که مادرش فوت کرده و پدرش در زندان است و با مادربزرگش زندگی می کند. روزی امیر به ترانه اظهار عشق می کند و تصمیم به ازدواج با او می گیرد و چون هر دو محصل هستند قرار بر صیغه ی محرمیت می شود تا بعد ازدواج دائم صورت گیرد. بعد از مدتی ترانه متوجه می شود که امیر با چند دختر ارتباط غیر اخلاقی دارد و با این وضع تصمیم به جدایی می گیرد. ترانه و امیر از هم جدا می شوند و امیر به آلمان می رود، اما پس از مدتی ترانه می فهمد که باردار است…..
کارگردان: مجید مجیدی
داستان از محاصره مسلمانان در شعب ابیطالب آغاز میشود و به پیش از میلاد پیامبر اسلام باز میگردد. فیلم با نمایش جنگ ابابیل شروع میشود و روایتی از میلاد حضرت رسول (ص) تا سن 12 سالگی ایشان را نمایش میدهد.
کارگردان: واروژ کریممسیحی
قصه در سالهای پیش از جنگ دوم جهانی در تهران میگذرد. داستان خواهر و برادری از خاندان قدیمی که مشترکاً توطئهای را بر اساس نمایشنامهای که برادر نوشته است طراحی میکنند. توطئه علیه زن برادرشان است که میراث خاندان را به ارث برده است...
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
«عباس»، رزمندهی سالهای جنگ تحمیلی و کشاورز فعلی، برای مداوای ناراحتی که در گردن دارد به همراه همسرش «نرگس» به تهران سفر میکند و تصادفی با فرماندهی سابقش «حاج کاظم» روبرو میشود. کاظم به او کمک میکند که جریان مداوا سریعتر انجام شود. با مراجعه به بیمارستان و آزمایشهای متعدد پزشک معلوم میشود که ترکش کوچکی در نزدیکی شاهرگ «عباس» وجود دارد. وضع حساس و دشواری است؛ جراحی سخت و بسیار خطرناک است. پزشک معالج پیشنهاد میکند تا زمان جراحی نباید عصبی شود و چنانچه عصبانی شد اجباراً بخندد تا مانع حرکت ...
کارگردان: یدالله صمدی
«سارای» زیبارویی از ایل مغان، شیفتهی رئیس چوپانان ایل به نام «آیدین» است؛ اما خان منطقه با اینکه همسر و فرزندانی دارد، به «سارای» دل بسته است و مصمم است تا او را به دست آورد. اما «سارای» برای اثبات وفاداریش به «آیدین» و حفظ شرافت «ایل»، خود را به امواج رود ارس میسپارد اما تسلیم خان نمیشود...
کارگردان: سیروس الوند
دکتر «پرتو تابان»، قصهنویس و استاد ادبیات، زنی مشهور و موفق است. او به دلیل وجود عارضهای مغزی، به بیمارستان منتقل و عمل میشود. «پرتو» بعد از عمل به تدریج دچار پریشانی روحی میشود و هویت خود را فراموش میکند. اطرافیانش را نمیشناسد و خود را «ساغر» میپندارد. در چنین شرایطی، همسرش «رضا سیاح» و یک دوست، «حمید مشتاق» که پزشک جراح است برای شناخت شخصیت خیالی «ساغر»، به کمک «پرتو» برمیآیند...
کارگردان: عباس کیارستمی
آقای بدیعی، مردی میانسال، قصد خودکشی دارد و قبرش را در کنار درختی کنده است. او میخواهد قرصهای خوابش را یک جا بخورد و شب در این قبر بخوابد. بدیعی دنبال کسی است که پس از مرگش، صبح فردا روی جسد او خاک بریزد. در مسیری که برای یافتن چنین کسی پیش میگیرد با افراد مختلفی رو به رو میشود...
کارگردان: احمد امینی
«بهرخ ثابتی» که دکتر داروساز است، بعد از اینکه مطلع میشود که مادرش بیمار است، برای پیوستن به او که در خارج است، به فروش املاک موروثی خود میپردازد. در همین اثناء، اتومبیل گرانقیمت که برای فروش در نمایشگاهی به امانت گذارده شده، توسط «بزرگ»، پادوی نمایشگاه خسارت عمدهای میبیند. اما «بزرگ» پولی برای جبران خسارت «بهرخ» ندارد. بنابراین ناچار میشود تا به خواستهای عجیب تن بدهد. خواستهی «بهرخ» ازدواج است. آندو گرفتار عشق بیفرجامی میشوند که ابتداً هریک سعی دارد از آن بگریزد. اما در این اثناء، «به...
کارگردان: رسول ملاقلیپور
دامپزشکی به نام «حبیب» که قصد افشای خلاف «شولان» را داشته، به دلیل فشارهای «شولان» تصمیم میگیرد خودکشی کند. در این راه، به دختری به نام «نیلوفر» برمیخورد که او را برای مرگ تشویق میکند. اما «حبیب» نمیداند که حضور «نیلوفر» در سر راهش، آخرین حربهی «شولان» برای از بین بردن او است. «نیلوفر» نیز که آرزوی خواننده شدن را در آن سوی مرزها دارد، همهی توان خود را برای از بین بردن «حبیب» و استفاده از امکانات «شولان» به کار میگیرد...
کارگردان: مسعود کیمیایی
چند جوان، امکان استفاده از یک اتومبیل گرانقیمت مرسدسبنز را برای یک شب و یک روز به دست میآورند. آنها تصمیم میگیرند از این فرصت حداکثر استفاده را ببرند. هر کدام از جوانها مشکلی دارند که با مرسدس حل میشود؛ اما در پایان، این مرسدس است که سالم میماند و در عوض، هر کدام از جوانها پس از تنها شدن با مرسدس، زخمی برمیدارد...
کارگردان: کمال تبریزی
«مینا» مددکار کانون اصلاح و تربیت، مأمور تشکیل کلاسی آموزشی جهت مددجویان میشود. «مهدی» یازدهساله، بزهکار، که باور ندارد مادرش مرده با تصویری خیالی که از روزنامهای به دست آورده، قصد یافتن مادرش را دارد و با دیدن «مینا»، او را مادر خود میپندارد و با گریختن از کانون اصلاح و تربیت، سرانجام خانهی مددکار را مییابد و به طرق مختلف سعی میکند تا «مینا» را قانع کند که مادر اوست. مددکار ابتدا در برابر خواستهی «مهدی» مقاومت میکند؛ اما سرانجام او را به خانه میبرد. حضور پسرک در خانه سبب شور و گرمایی ...
کارگردان: محمدعلی سجادی
درحالی که اوجی پس از ازدواج با پسرعمویش ایلیاد برای رفتن به تهران و ملحق شدن به همسرش آماده می شود، پدرش به طور ناگهانی از دنیا می رود. او که مسئولیت سنگین خانواده اش را بر دوش خود حس می کند، به ناچار برای کمک به خانواده خود کار در پستخانه را میپذیرد...
کارگردان: سیدشهاب حسینی
داستان یک نویسندهی متفکر است که به دنبال نوشتن پایانی جاودان برای داستانش است و با اقامت درطبقه وسط یک آپارتمان، بر اساس دریافت هایش از زندگی و آدمهای اطراف برای کشف جاودانگی داستان آنها را تجسم میکند و با ظهور در قالب شخصیتهای مختلف یک سفر فلسفی را طی میکند...
کارگردان: مسعود کیمیایی
امیرعلی که شریفه، نامزد برادرش رضا، را به دلیل رابطه نامشروعش با مردی به نام احمد به قتل رسانده، پس از دوازده سال از زندان آزاد میشود. پیش از آزادی، هم سلولیاش محسن دربندی، انگشتری به او میدهد و به او سفارش میکند پس از گرفتن طلب او از مردی بیرون از زندان، از زنی به نام مجدی حمایت کند و سر و سامانی به زندگی او بدهد. بیرون از زندان،…
کارگردان: حسن قلیزاده
نسیم که حالا زن جاافتادهای است، خاطرات جوانیاش در سالهای 1320 را مرور میکند....
کارگردان: عباس کیارستمی
شهزاد، کیوان، علی و جهان که اعضای یک گروه فیلمسازی هستند برای ساخت فیلمی با موضوع مراسم سوگواری محلی از تهران به روستاهای کردنشین سیاهدره و شاهپورآباد در بخش دینور، دهستان حر در کرمانشاه میروند و در انتظار مرگ پیرزنی در حال احتضار می مانند. آنها برای شخصی به نام خانم گودرزی کار می کنند. روستاییان تصور میکنند که آنها برای یافتن گنج آمدهاند و بهزاد، تنها عضو گروه که چهره اش دیده می شود نیز بدش نمیآید که مردم چنین تصوری داشته باشند. تنها چیزی که در او و دوستانش دیده میشود، حالتی از انتظار بر...
کارگردان: سمیرا مخملباف
موضوع فیلم در مورد تلاش معلمی است که سعی در باسواد کردن نوجوانان قاچاقچی و پناهندگان کرد در مرزهای شمالی ایران و عراق دارد. این پناهندگان از بازماندگان بمباران شیمیایی حلبچه توسط صدام حسین هستند. گفتگوهای این فیلم تماماً به زبان کردی است.
کارگردان: فریدون حسنپور
سعید پسر نوجوانی است که بدلیل ابتلا به بیماری قلبی به توصیه پزشک معالج نیاز فوری به عمل جراحی دارد. دوستان هم مدرسه ای سعید که از عدم توانایی او در مورد پرداخت مخارج جراحی مطلع هستند، گروهی به نام سهراب را تشکیل می دهند...
کارگردان: بهمن قبادی
ایوب، که در میان قاچاقچیان مرزی ایران و عراق، در روستایی نزدیک مرز عراق زندگی میکند، با مرگ پدر، مجبور به مراقبت و نگهداری از سه خواهر و برادر بیمارش «مادی» است....
کارگردان: همایون اسعدیان
رضا فتحعلی برای حل مشکل مالی خود مجبور به کارهای خلاف از جمله دزدی و حمل مواد مخدر می شود. در یکی از شبهایی که رضا برای حمل مواد مخدر به خارج از شهر میرود متوجه سقوط هواپیما شده و به نجات مسافران میپردازد. او که در حین نجات مسافران از حضور پلیس آگاهی مییابد فرار کرده و مواد را از بین میبرد. رضا پس از بازگشت به منزل ماجرا را برای دوست خود ابراهیم تعریف میکند، ولی از آنجایی که رضا فردی معروف و متقلب است حرفهای او مورد قبول واقع نمیشود. پس از چندی رضا به زندان میافتد و با انعکاس اخبار سقوط...
کارگردان: خسرو سینایی
احلام، دختری خوزستانی که از کودکی زادگاهش را ترک کرده و به اهواز آمده، اکنون سال آخر پزشکی را در دانشگاه سپری میکند. او که به حکم قوانین عشیرهاش باید به همسری پسرعمویش فـَرحان درآید، عاشق استادش ـ دکتر پرویز است و استاد نیز دل در گرو عشق او دارد. احلام گرچه تفکر عشیرهای را مقدس و غیرقابل انکار میشمارد، نمیخواهد با پسرعموی ماهیگیر و بی سوادش که به قاچاق کالا مشغول است ازدواج کند اما ...
کارگردان: غلامرضا حیدرنژاد
جلال، بازیگر نقش های فرعی سینما که در عشق هم شکست خورده، قصد خودکشی دارد. او که ساکن اتاق شماره 212 در مسافرخانه «گلها» است ابتدا تصمیم میگیرد با طناب خود را حلق آویز کند، اما موفق نمیشود و ناچار در پی استخدام یک آدمکش برمیآید. «حسن چاخان» بازیگر سینما، نشانی یک آدمکش معروف به نام «رعد» را به او میدهد.
کارگردان: رسول ملاقلیپور
داستان ۱ - پرستاری به نام ستاره برای نگهداری از یک جوان افلیج وارد خانه مرموزی می شود. عاشق شدن در این خانه مجازات وحشتناکی دارد... داستان ۲ - راننده تاکسی که یکبار به خاطر نگاه کردن به یک دختر باعث مرگ یک مرد شده شب هنگام پرستار را که برای معالجه دخترش به پول نیاز دارد از مرکز شهر به مقصد میدان آزادی سوار می کند. ستاره پولهای زیادی را که مرد در داشبورد گذاشته تا به عنوان دیه بپردازد می بیند. او سعی می کند به وسیله تیغی که در کیف دارد راننده تاکسی را تهدید کرده و پولها را از او بگیرد... دا...
کارگردان: محمدعلی سجادی
هرمز هدایتی بدنبال ورشکستگی خود، برای رهایی از طلبکاران طی صحنهسازی برادرش حامد در سانحه آتشسوزی متواری شده و ناپدید میگردد…
کارگردان: رسول صدرعاملی
آیدین و تدائی که در پارک با هم آشنا شده بودند در حین گردش در پارک توسط مأمورین نیروی انتظامی متوقف شده و به کلانتری برده میشوند. با تشکیل پرونده و تا برگشت آن از دادسرا آیدین در کلانتری مانده و تدائی نیز برای تحقیقات به پزشکی قانونی منتقل میشود و...
کارگردان: تهمینه میلانی
فرشته و رویا دو دوست قدیمیاند. رویا از خانواده پولداری است. فرشته برای رسیدن به هدفش، ادامه درس در دانشگاه و کمک به خانواده، تن به ازدواجی ناخواسته با احمد میدهد. حسن جوانی ناآرام است که همه جا در پی آزار فرشته است. فرشته به اصفهان نزد خانواده اش میرود اما آنجا نیز از مزاحمتهای حسن در امان نیست. در جریان تعقیب و گریز، بر اثر تصادف سبب زخمی شدن کودکی میشود. حسن به ۱۳ سال زندان محکوم میشود. پس از آزادی، حسن برای گرفتن انتقام از فرشته با احمد درگیر میشود و او را با ضربات چاقو زخمی می کتد. اح...
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
محبوبه زن جوان و جنگ زدهای است که پس از پایان جنگ تک و تنها به مزرعه ویران شدهاش در جنوب میرود. داود مأمور خشن خنثیسازی مینهای زمان جنگ، مانع ورود محبوبه به خانهاش میشود و...
کارگردان: فریدون جیرانی
هستی، بیوه زنی است که از همسر درگذشته خود دختری به نام طلا دارد، و با جوان پولداری به نام ناصر ملک ازدواج کردهاست. همسر جدید او دچار بیماری سوءظن است و مدام او را کتک میزند. هستی پس از مراجعه به عمویش، به درخواست قاضی دادگاه و به منظور ایجاد آرامش در محیط خانه، تصمیم میگیرد از شغل مورد علاقه اش (پرستاری) دست بکشد. اما باز هم مشکلات آنها حل نمیشود. ناصر حتی تحمل نمیکند که هستی را در حال صحبت با تلفن، یا در خیابان در حال خرید ببیند و به ضرب و شتم او میپردازد. هستی که دیگر طاقت تحمل ندارد، از...
کارگردان: کمال تبریزی
فرهاد که در جنگ مجروح شده و موقتاً بیناییاش را از دست داده، به بیمارستانی صحرایی منتقل میشود که در آن پرستاری به نام شیدا از مشاهدهی مقاومت فرهاد در تحمل درد شگفتزده میشود و به تدریج میفهمد که میتواند با تلاوت قرآن، التیام بخش او باشد. مراقبت شیدا از فرهاد به مرور پیوندی عاطفی بین آن ها ایجاد میکند و...
کارگردان: فریدون حسنپور
پول: الله قلی خان پیرمرد تنها و بد اخلاقی است که همه ی بچه های محله از او می ترسند. روزی پولی از جیب الله قلی خان به داخل جوی آب می افتد و پسر بچه ای آن را پیدا می کند......
کارگردان: مجید فهیمخواه
«رفیع» نقاش جوانی است. او روزی پی میبرد که مادرش، برخلاف آنچه به او گفته شده بود، زنده است. «رفیع» که رابطهی سردی با پدر خود دارد، در پی یافتن مادرش برمیخیزد. او روزی توسط تلفن یک زن ناشناس درمی یابد که مادرش زنده است و پدر تا به حال به او و خواهرش دروغ گفته است...
کارگردان: داریوش مهرجویی
«لیلا» در آغاز ازدواجی سرشار از عشق متوجه میشود که هرگز صاحب فرزندی نخواهد شد. همسرش «رضا» به این قضیه اهمیتی نمیدهد و اعتقاد دارد زندگی آنها بدون بچه هم زیباست. مادر «رضا» که زنی خودرأی است و چهار دختر و تنها همین یک پسر را دارد، «لیلا» را وادار میکند تا به ازدواج مجدد «رضا» تن در دهد. «لیلا» در بحران احساس گناه به خاطر نازا بودنش باید حضور زن دیگری را در حریم زندگی عاشقانهی خود تحمل کند. داستان فیلم درگیری زنی است با واقعیتی دردناک و در عین حال روزمره و تکرارشدنی.
کارگردان: فریدون جیرانی
علی مشرقی نویسنده داستانهای کوتاه به اتهام قتل همسرش بازداشت می شود. او باید برای اثبات بی گناهی اش شاهدی را به دادگاه بیاورد و شاهد، زنی است به نام مریم شکوهی که حاضر نمی شود به دادگاه بیاید ولی مشرقی سعی می کند به زن نزدیک شود…
کارگردان: سعید اسدی
جشن تولد 22سالگی پرستو در کوه و در کنار دوستانش برگزار میشود، و پیمان رو به همه اعلام میکند که او و پرستو قصد دارند با هم ازدواج کنند. کمیتة انضباطی دانشگاه هردو را بهدلیل حضور در کوه و بهجرم رفتار مغایر با شئونات اسلامی اخراج میکند. پیمان پسر یک نوکیسة بازاری است، که میخواهد او را به کانادا بفرستد و به ازدواجش با پرستو رضایت نمیدهد. پرستو دختر یک پزشک است که با خانوادة پیمان مخالفت میکند و آنها را آدمهای موجهی نمیداند. پیمان و پرستو عاشق یکدیگرند و میخواهند هرطور شده راهحلی برای مش...