- منظوم
- فیلم ها
- فیلم سینمایی خاله قورباغه و آقا پسر (1375)
- آثار مرتبط خاله قورباغه و آقا پسر (1375)
آثار مرتبط فیلم خاله قورباغه و آقا پسر | منظوم
کارگردان: ایرج طهماسب
«کلاه قرمزی» که حالا بزرگ شده، مشغول تحصیل است اما بازیگوشیهایش سبب میشود تا از مدرسه اخراج شود. تلاش او برای اینکه شغلی به دست آورد نیز نتیجهای عاید نمیکند، تا اینکه از طریق تماشای تلویزیون و ملاحظهی برنامهی «آقای مجری» تصمیم میگیرد تا روانهی تلویزیون شود. «کلاه قرمزی» به تهران نزد «پسرخاله» میرود و با کمک او روانهی تلویزیون میشود و در آنجا به خاطر علاقهی زیادش به «آقای مجری» سعی میکند تا موانع راه ازدواج او را از بین بردارد؛ اما مشکلاتی را باعث میشود...
کارگردان: ایرج طهماسب
کلاه قرمزی پس از سالها در امتحانات مدرسه اش قبول می شود و به عنوان شاگرد ممتاز مدرسه معرفی می شود طوری که حتی تصویرش از تلویزیون نیز پخش می گردد. حالا بنا به قولی که داده شده آقای مجری باید برایش یک دوچرخه بخرد ولی او توانایی مالی ندارد. در همین زمان تلفنی از سوی عموی کلاه قرمزی که قرمزی بزرگ نام دارد به او می شود و کلاه قرمزی را همراه آقای مجری و نرگس به منزل مجللش دعوت می کند. در آن دیدار عموی کلاه قرمزی یک دوچرخه با ارزش به او هدیه می دهد. اما چندی بعد در جریان یک دزدی از منزل آقای مجری و نرگ...
کارگردان: فریدون حسنپور
تعطیلات تابستانی فرا میرسد. دو برادر دوقلو با استفاده از این فرصت یکی در مکانیکی «اوس جمال» مشغول به کار میشود و دیگری به اردوی تفریحی-علمی رامسر میرود. «امین» در مکانیکی سعی میکند با استفاده از طرز تفکر علمی خود سروسامانی به اوضاع تعمیرگاه «اوس جمال» بدهد و «رامین» در اردوی رامسر، با شیطنتهای خود حوادث مختلفی را پیش میآورد...
کارگردان: حسن قلیزاده
نسیم که حالا زن جاافتادهای است، خاطرات جوانیاش در سالهای 1320 را مرور میکند....
کارگردان: علیرضا رئیسیان
ریحانه سرگذشت زنی است تنها، او که از گذشته خود جدا شده به شهر زادگاهش باز میگردد تا زندگی تازهای را جستجو کند. در ابتدا به خانه پدری که اینک برادرش با فقر در آن زندگی میکند میرود. برادر که وجود او را مزاحم زندگی خود میداند، از این موضوع به شدت ناراحت و عصبانی است. ریحانه ناگزیر به سراغ خواهر خود میرود. او نیز ریحانه را برای خود خطری احساس میکند و در نتیجه با احترام عذرش را میخواهد. ریحانه که باز تنها مانده این بار نزد زن عمویش «عزیز خانم» میرود. زن عمو در گذشته خواهان ازدواج ریحانه با ت...
کارگردان: ایرج طهماسب
داستان شیطنتهای پسرعمهزاست که کلاهقرمزی و آقای مجری را به دردسر میاندازد و ماجرای جدیدی پیش میآید که منجر به ورود مهمان ناخواندهای میشود...
کارگردان: علی سجادی حسینی
پسران آقای «پاکنهاد» مؤسس مدرسهی ناشنوایان، به بهانهی اینکه پدر به خارج از کشور رفته، قصد دارند ساختمان قدیمی مدرسه را خراب کرده و به جای آن پاساژ بنا کنند. نوهی پیشکار آقای «پاکنهاد»، بر حسب تصادف در مییابد که او بر خلاف گفتهی پسرانش در جایی نگهداری میشود که به نظر میرسد «مدرسهی پیرمردها» باشد. فسقلی با پنهان شدن در اتومبیل پسران «پاکنهاد» سر از یک آسایشگاه سالمندان درمیآورد. فسقلی با کمک پیرمردان ساکن آسایشگاه و سرآشپز آنجا تصمیم به نجات «پاکنهاد» میگیرد.
کارگردان: کامبوزیا پرتوی
«حسن» و «گلدونه» به قصد یافتن پدرشان از پرورشگاه میگریزند؛ اما جستجوی آنها به نتیجه نمیرسد و خسته و گرسنه به گربههای ولگرد کوچه و خیابان برمیخورند. گربهها به امید اینکه اگر پدر بچهها را پیدا کنند به وضعیت و موقعیت خوبی دست پیدا خواهند کرد، جستجوی گستردهای را آغاز میکنند؛ اما وقتی سرانجام پدر «حسن» و «گلدونه» پیدا میشود، با بیمهری او روبرو میشوند. چه قبلا توسط مستخدم منزل، پسر و دختری به عنوان فرزندان گمشدهی وی به خانه راه یافتهاند، اما سرانجام حقیقت آشکار میشود و گربهها نیز جایی ...
کارگردان: سیروس الوند
مهندس «فریدون بهنام» که تازه از آمریکا بازگشته است، به طور اتفاقی دوست قدیمیاش، «مجید قانع» را میبیند و توسط او به جمعی معرفی میشود که دورهی دوستانه دارند. در این جمع «غلامرضا مودّت» دیگران را تحت نفوذ خود دارد. «بهنام» طرحی جهت ساخت یک مجموعهی مسکونی در شمال دارد و میخواهد شهرکی نمونه بسازد. طبع سودجوی جمع، آنها را مشتاق به مشارکت در این پروژه میکند. در این میان «بهنام» با «ثریا» دختر «مودّت» آشنا میشود و از او تقاضای ازدواج میکند. «ثریا» ناخواسته به یک بازی کشانده میشود که حاصل آن ش...
کارگردان: کیومرث پوراحمد
«نسرین» و «نرگس» مثل سیبی هستند که از وسط نصف کرده باشند. سالها پیش پدر و مادرشان آنها را از یکدیگر جدا کردهاند، اما آنها از روی یک اتفاق همدیگر را پیدا کرده و پنهانی جایشان را عوض میکنند. حالا «نسرین» در خانهی پدر به جای «نرگس» زندگی میکند و در تنهایی برای عکس خواهرش آواز میخواند: نیمهی گمشدهی من، حرفای نشنیدهی من و...
کارگردان: مجید مجیدی
پسرکی به نام علی کفشهای خواهرش را گم میکند. از آنجایی که زهرا کفش دیگری ندارد و پدر هم توانایی مالی خرید کفش نو را ندارد، قرار میگذارند که صبحها زهرا کتانی علی را بپوشد و ظهر علی با کتانی به مدرسه برود. با وجود تلاشی که زهرا برای بهموقع رساندن کفشها میکند، اما علی هر روز دیر به مدرسه میرسد تا این که...
کارگردان: محمدرضا زهتابی
«حسن» که شیفتهی «فرنگیس» است هیچ امیدی به ازدواج با او ندارد. او کارگر سادهای در حجرهی چایفروشی پیر است. صاحب حجره، برای اینکه «حسن» را یاری داده باشد، با سرمایهی خود به نام «حسن» ده صندوق چای سفارش میدهد تا بعداً نیمی از سودش را به «حسن» بدهد که او چارهی کارش کند. اما یک حادثه باعث میشود که ده صندوق، صد صندوق ثبت و عمل شود و وقتی بهای چای بالا میرود، «حسن» عملاً موقعیت خوبی پیدا میکند. اما برای اینکه بتواند نظر پدر «فرنگیس» را جلب کند، همهی صندوقهای چای را از آن خود میکند و پدر «فر...
کارگردان: فریال بهزاد
«دشتبان» پس از سی سال خدمت بازنشسته میشود. او چون همیشه کار کرده است، حالا نمیتواند بیکار در خانه بماند و از آنجایی که مرد یکدندهای است و همسر لجبازی هم دارد، بین آندو اختلافاتی بروز میکند و کار به جدایی میکشد، اما مهریه چیزی است که هرکس قادر به فراهم کردن آن نیست؛ به علاوه در این شرایط خواستگاری برای دخترشان پیدا میشود.
کارگردان: مرضیه برومند، علی طالبی
کپل، شکمو، دم باریک، دم دراز، گوش دراز، سرمائی، عینکی، خوشخواب، با سایر موشها در کلاس مشغول درس خواندن و بازیگوشی بودند که ناگهان موش اصد دستپاچه و نگران وارد شهر میشود و خبر میآورد که: ای داد و بیداد چه نشستهاید که یک گربه سیاه و بدجنس در راه است و اگر پایش به اینجا برسد یک موش هم از دستش جان سالم بدر نمیبرد. در شهر هنگامهای برپا میشود، موشها ابتدا وحشتزده و نگران به این سو و آن سو میدوند، هر کس چیزی میگوید و هر کس راهی پیشنهاد میکند، ولی سرانجام در یک راه همه مصمم میشوند: اتحاد و ا...
کارگردان: مرضیه برومند
«خانم بزرگ» مصمم است تا گردنبند معروف به «آینهی جادو» را به نوهاش «ریحان» ببخشد، اما «نیمتاج خانم» دختر طردشدهی خانمبزرگ و همچنین پسرش که نمیخواهند این امر صورت گیرد با کمک دو سارق (جهانگیر و عبدالله) تصمیم به سرقت گردنبند میگیرند. سارقین، به هنگام فرار سوار اتومبیل «صمیمی» (عروسکساز نمایش کودکان) و ساکن منزل خانمبزرگ شده و از صحنه دور میشوند در حالیکه عروسکهای «جوجو» و «میو» نیز در آن قرار دارد. عروسکها، گردنبند را پس گرفته و رهبری عملیات گرفتاری سارقان را عهدهدار میشوند و با یار...
کارگردان: جعفر پناهی
زمان تحویل سال نو نزدیک است. «راضیه» از مادرش پول میگیرد تا برای سفرهی هفتسین ماهی قرمز بخرد، اما پولش بین راه گم میشود. او در جستجوی پول گمشدهاش با کسانی آشنا میشود؛ کسانی که نمیتوانند سر سفرهی هفتسین در کنارش باشند، اما هریک به نوعی سعی میکنند تا «راضیه» را یاری کنند تا به مقصودش دست یابد...
کارگردان: کامران قدکچیان
«کوپر» سیاستمدار آمریکایی با ازدواج دخترش «نرجس» (که قبلا ملیکا نام داشته) با یک جوان دانشجوی ایرانی «علیرضا» مخالف است اما دخترش به رغم مخالفتهای پدر با «علیرضا» ازدواج میکند. «کوپر» که موقعیت و پست خود را در خطر میبیند، غریبهای آدمکش را اجیر میکند تا علیرضا را بکشد. آدمکش، جوانی به نام «خسرو» است که با همسرش «یاسمین» که مبتلا به ایدز است در پاریس زندگی میکند. «خسرو» قرار میگذارد تا در برابر دریافت ویزای آمریکا «علیرضا» را بکشد. اما پس از آشنایی با او از قصد خود منصرف میشود و در حالی...
کارگردان: ابوالحسن داوودی
«خسرو» که کارش رانندگی تاکسی است، یک شب با موجودی فضایی که خود را «خپیت» میداند، روبرو میشود. رفتار غیر عادی و پیشبینی نشدهی «خپیت» مشکلاتی برای «خسرو» پدید میآورد. «خسرو» علت حضور «خپیت» در زمین را نمیداند تا اینکه زنی فضایی نیز به زمین میآید؛ و اوست که فاش میکند که «خپیت» به لحاظ مخالفت فرماندهان سیاره با نفس ازدواج او، به زمین تبعید شده است. به زودی پای موجودات فضایی دیگر که قصد بازگرداندن زن و مرد فضایی را دارند، به زمین گشوده میشود. بین دو گروه نبردی در میگیرد اما در نهایت، با قول...
کارگردان: محمدعلی طالبی
معلم مدرسه در روستایی دور افتاده، پسر بچه ای را که شیشه ای شکسته از کلاس بیرون می کند و به او تأکید می کند که تا شیشه ای جای آن نگذارد حق آمدن به کلاس را ندارد. در این روستا شیشه بری وجود ندارد. پسرک باید راهی طولانی را برای انداختن شیشه بپیماید...
کارگردان: رسول صدرعاملی
آیدین و تدائی که در پارک با هم آشنا شده بودند در حین گردش در پارک توسط مأمورین نیروی انتظامی متوقف شده و به کلانتری برده میشوند. با تشکیل پرونده و تا برگشت آن از دادسرا آیدین در کلانتری مانده و تدائی نیز برای تحقیقات به پزشکی قانونی منتقل میشود و...
کارگردان: علیرضا داوودنژاد
«رضا» و «مونا» علاوه بر نسبت فامیلی نزدیک، از دوران کودکی همبازی بودند. والدین آنها ضمن همراهی و لذّت بردن از بازیهای کودکانه ، آنها را نامزد می خواندند...
کارگردان: مسعود کرامتی
وحید که آرزوهای ناممکنی در سر می پروراند با موجودی عجیب به نام پاتال که از یک کره جغرافیایی بیرون می آید آشنا می شود. پاتال به شرط آن که وحید اجازه بدهد او به سرزمین اصلی اش بازگردد می پذیرد آرزوهای ناممکن اما کوچک او را متحقق کند. او و خواهرش به جای پدر و مادرشان در می آیند و پدر و مادرشان به جای آن ها و هر کدام وظایف دیگری را انجام می دهند، اما در ساعاتی بعد او پشیمان از وضع پیش آمده از پاتال در خواست می کند که اوضاع را به روال گذشته برگرداند، پس از آن، با موافقت وحید، پاتال غیب می شود.
کارگردان: فریدون حسنپور
پول: الله قلی خان پیرمرد تنها و بد اخلاقی است که همه ی بچه های محله از او می ترسند. روزی پولی از جیب الله قلی خان به داخل جوی آب می افتد و پسر بچه ای آن را پیدا می کند......
کارگردان: فریدون حسنپور
سعید پسر نوجوانی است که بدلیل ابتلا به بیماری قلبی به توصیه پزشک معالج نیاز فوری به عمل جراحی دارد. دوستان هم مدرسه ای سعید که از عدم توانایی او در مورد پرداخت مخارج جراحی مطلع هستند، گروهی به نام سهراب را تشکیل می دهند...
کارگردان: کامبوزیا پرتوی
گلنار با پدربزرگ و مادربزرگش زندگی می کند. روزی به کنار چشمه می رود تا آب بیاورد. باد دستمال آبی او را، که یادگار مادرش است، با خود می برد. گلنار در پی دستمال به جنگل می رود و راه را گم می کند و گرفتار خاله خرسه می شود. خرس ها او را برای انجام کارهای روزانه و پختن کلوچه پیش خود نگه می دارند. پدربزرگ و مادربزرگ به کمک اهالی به دنبال گلنار می گردند، اما او را نمی یابند. خاله قورباغه خود را به گلنار می رساند و با هم نقشه ای برای فرار می کشند. گلنار به خرس ها می گوید به شرطی پیش آن ها می ماند که یک ...
کارگردان: شاپور قریب
«جواد» که از خانوادهی متمولی است، شیفتهی دختر فقیر قالیباف میشود. والدین مرد جوان با این وصلت مخالفت میکنند. «جواد» بر رأی خود پافشاری کرده و سرانجام به جهت ادامهی مخالفتها، خانوادهاش را ترک میگوید. پس از آن طی حادثهای سلامت خود را از دست میدهد. خانوادهی دختر با صرف همهی زندگیشان، «جواد» را معالجه و سلامتی را به او باز میگردانند. تنها در این هنگام است که خانوادهی «جواد» به خود میآیند.
کارگردان: حسن هدایت
فیلمساز سالمندی به خاطر فیلمی که دربارهی زادگاهش ساخته است، برندهی جایزه میشود. پس از برگزاری مراسم، زنی همسن او هدیهای به وی میدهد و میگوید پنجاه سال پیش این هدیه را از او گرفته است. فیلمساز در منزل با کنجکاوی هدیه را میگشاید و میبیند یک آلبوم قدیمی فیلم است. این آلبوم، فیلمساز را به دوران کودکی و ماجراهایش میبرد، ماجراهایی که دربارهی سینما، زندگی و حوادث آن است...
کارگردان: کاظم معصومی
داستان رویارویی عابدزاده با یک زن موسیقیدان را در یک مجلس عروسی حکایت می کند که رفتارهای مشکوک زن، دیگران بویژه همسر عابدزاده را به این حدس و گمان می کشاند که بین این دو نفر از قبل مراوداتی وجود داشته است و عابدزاده یک ازدواج غیابی را پیش از این در زندگی اش تجربه کرده است. این سوءظن کار را به آنجا می کشاند که همسر این فوتبالیست خانه را ترک می کند و …
کارگردان: داریوش فرهنگ
سینا، جوانی جنوبی، برای یافتن یک شغل مناسب به تهران می آید و به لیلا نامزدش قول می دهد پس از آن که کارش رونق گرفت به زادگاهش، خرمشهر بازگردد. سینا در کارخانه مرد پولداری به نام فرجامی کار می کند و به زودی به دلیل صداقت و پشتکارش پیشرفت میکند...
کارگردان: پرویز صبری
خانواده عیالوار: خلاصه داستان فیلم عیالوار : در جشن تولد خانم بزرگ علی، پسربچه ی شیطان خانواده، سر به سر دایی اش می گذارد و کیک تولد را از بین می برد. علی توسط پدرش در اتاقی حبس می شود و روز بعد اعضای خانواده، بدون علی، عازم سفر می شوند....
کارگردان: علیرضا داوودنژاد
نوجوانی پس از مرگ پدر تصمیم میگیرد سرپرستی خانوادهاش را به عهده بگیرد. به همین منظور در چاپخانهای مشغول به کار میشود. در آنجا رقیبی دارد که کشمکشهایش با او زمینهی بلوغ فکری و روحیاش را فراهم میآورد.
کارگردان: داریوش یاری
مردی که بهدنبال یافتن یک طبیب برای معالجه دخترش ستاره وارد روستایی میشود. اهالی روستا در حال آماده شدن برای مراسم عاشورا هستند اکبر نوجوان روستایی با پدرش در ارتباط با نذر خود اختلاف دارد وی با ستاره آشنا می شود.
کارگردان: محمد عرب
خانم معلم جوانی است که هر روز در سر کلاس حاضر میشود و تدریس خود را پی میگیرد . همه چیز به خوبی پیش می رود و معلم از کار و نتیجه تلاش خود راضی استتا این که ضمن تدریس به کلمه ناهار میرسد معلم آن را ساده می پندارد از آن به سادگی میگذرد.اما......
کارگردان: داریوش فرهنگ
پسرکی بازیگوش و خیالاتی دائم از سوی پدرش سرزنش و تحقیر می شود. او در عالم خیال خود را «زورو» می پندارد و با گروهی گنگستر که دزدان دوچرخه هستند، درگیر می شوند. روزی او همراه اعضای خانواده به شهربازی می رود و به دست گروه گنگسترها دستگیر می شود. غیبت او اعضای خانواده را نگران می کند و پدر که نسبت به سرنوشت فرزندش نگران شده، در یک بازی خیالی، به همراه گروهی از مردم و افراد پلیس، پس از ماجرایی پر حادثه، مخفیگاه گنگسترها را می یابد و پسر را از زندان تخیلاتش نجات می دهد.
کارگردان: خسرو معصومی
خبرنگاری با قطار وارد زادگاهش می شود و از همان بدو ورود خاطرات خود را که مربوط به سال های گذشته است مرور می کند، خبرنگار که برای یک روزنامه محلی قلم می زده تلاش دارد تا پرده از روی فساد و اختلاس مسئولان شهر بردارد. اما شهردار با نفوذی که در قدرت مرکزی دارد مانع از افشاگری های خبرنگار جوان می شود. در چنین وضعی بخشدار جدیدی وارد شهر می شود و از همان آغاز تصمیم می گیرد که بر نابرابری ها و بی عدالتی ها خاتمه دهد. مسئولان شهر از فرماندار می خواهند که برای جلوگیری از اغتشاش و ناامنی در شهر چاره ای بین...
کارگردان: ناصر شاملو
زنی به همراه نامزد تحمیلی از سمت خانواده قصد مهاجرت به کانادا دارد ولی در طی ملاقاتی کاری، دلبستگی ای نسبت به مردی دیگر پیدا می کند و بین مهاجرت و ماندن مجبور به تصمیم گیری می شود...
کارگردان: کمال تبریزی
در شهر تاکایامای ژاپن قرار است کارناوال سالانه راه بیفتد.یک طراح زن ژاپنی به قالی بافان اصفهان سفارش بافت یک قالی را می دهد، اما مرگ او در تصادف باعث ناتمام ماندن سفارش می شود. شوهرش ماکوتو و دخترش ساکورا برای اینکه قالی حتماً بافته شود به ایران می آیند و مهمان اکبر و همسرش فریبا می شوند. اکبر که دلال است و قبلاً پول فرش را از آنها گرفته، در فرصت باقی مانده سعی می کند به هر نحو ممکن در بافته شدن فرش به پدر و دختر کمک کند. به تدریج میان ماکوتو و دخترش با ساکنان خانه بزرگی که فرش در آن بافته می شو...