به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: مسعود کیمیایی
امیرعلی که شریفه، نامزد برادرش رضا، را به دلیل رابطه نامشروعش با مردی به نام احمد به قتل رسانده، پس از دوازده سال از زندان آزاد میشود. پیش از آزادی، هم سلولیاش محسن دربندی، انگشتری به او میدهد و به او سفارش میکند پس از گرفتن طلب او از مردی بیرون از زندان، از زنی به نام مجدی حمایت کند و سر و سامانی به زندگی او بدهد. بیرون از زندان،…
کارگردان: مسعود کیمیایی
قبل از انقلاب اسلامی، دبیرستان تعطیل میشود. هفت دانشآموز با هم قرار ملاقاتی را در چند سال آینده میگذارند. پس از انقلاب اسلامی، آنها که حال هریک شغل و زندگی خاصی پیدا کردهاند، به قرار ملاقات میآیند. یکی از آنها که وکیل دعاوی است به محل قرار نمیآید. او درگیر وکالت یک شرکت بزرگ است که این کار مشکلی برای او ایجاد میکند و اجباراً باید خود را مخفی کند. دوستان تازه جمعآمده، دوباره با هم میشوند و تصمیم میگیرند به کمک دوستشان بروند و...
کارگردان: مسعود کیمیایی
آصف، رضا، سعید و فرامرز چهار سرباز هستند که یک روز جمعه به دیدن خانواده هایشان می روند رضا در مراسم ختم مادرش متوجه می شود که خواهرش به جرم قتل همسرش زندانی شده و به پدرش نیز دختری را صیغه کرده است. آصف که از خانواده ای مرفه است، می فهمد که خواهرش نقره، از عشق استادش به اعتیاد روی آورده. فرامرز که خواننده است به استودیو می رود و اثر تازه اش را می خواند. سعید که اهل سیاست است و سودای رفتن به خارج را دارد در روزنامه می خواند که سه همراهش در سفر قاچاقیشان به خارج کشته شده اند. دوست سعید هم مورد تج...
کارگردان: مسعود کیمیایی
شب ازدواج امیر و مرجان است. حبیب دوست صمیمی امیر که کمک زیادی برای برگزاری مراسم کرده، ناگهان از امیر می خواهد که عروسی اش را به هم بزند. حبیب فهمیده که مرجان قبلاً با مردی ازدواج کرده بوده و از او بچه دارد. امیر با نشانی که در اختیار دارد، دنبال یافتن سرنخ ماجراست...
کارگردان: مسعود کیمیایی
یک زن به نام خاتون که چهرهای خونین دارد، در حال فرار از دست افرادی است که قصد ربودن او را دارند. این زن در نهایت موفق میشود خود را به محلی که سابقاً سینما بوده و هم اکنون باشگاه بیلیارد است، برساند و در آنجا با 2 مرد مواجه شود که به او پناه میدهند اما...
کارگردان: علیرضا داوودنژاد
مجید و نسیم زن و شوهر جوان و عاشق، با هم زندگی شیرینی را می گذرانند. مجید نزد پدر نسیم کار می کند، اما مجید پس از مدتی به کارهای پدر زن خود مشکوک می شود، پدر نسیم با آگاهی از این موضوع توطئه ای را طرح می کند تا او را از سر راهش بردارد. مجید در یک صحنه سازی به جرم قتل دستگیر و راهی زندان می شود. نسیم با وجود تمام تلاشش نمی تواند حکم اعدام مجید را لغو یا به تعویق بیندازد. نسیم که در بهزیستی کار می کند، از سوی یکی از تحت درمان های خود (زنی به نام ثریا) با دو زن دیگر (قرقی و شراره) آشنا می شود و چون...
کارگردان: مسعود کیمیایی
گروهبان پس از هشت سال به زادگاهش برمیگردد در حالیکه تصور همه بر این بوده است که او دیگر مراجعت نخواهد کرد. «گلبخت» زن روسیاش و پسرش «بهمن» در تعویض روغنی برادر گروهبان کار میکنند. «گلبخت» قرار است با مادرش در بازگشایی مرزهای ایران و شوروی به زادگاهش آذربایجان شوروی بازگردد. گروهبان قبل از عزیمت به جنگ، زمینی را در جنگل با قولنامه خریده است. بعد از هشت سال –پس از بازگشتش- زمین دهها برابر گرانتر شده است. اما سند زمین به اسم گروهبان نشده و فروشنده حاضر نیست زمین را به قیمت گذشته به اسم گروهب...
کارگردان: مسعود کیمیایی
رضا توسط دوست دورهی جوانیاش صادق خان به تهران دعوت میشود. بیست سال پیش، رضا سه روز قبل از عروسی با طلعت به زندان افتاده و پس از آزادی در شوشتر مانده است. رضا پس از ورود به تهران به دست چند مرد زخمی میشود و خود را به محل کار طلعت در یک خیاط خانه میرساند، و طلعت و دخترش نگین را ملاقات میکند...
کارگردان: تهمینه میلانی
فرشته و رویا دو دوست قدیمیاند. رویا از خانواده پولداری است. فرشته برای رسیدن به هدفش، ادامه درس در دانشگاه و کمک به خانواده، تن به ازدواجی ناخواسته با احمد میدهد. حسن جوانی ناآرام است که همه جا در پی آزار فرشته است. فرشته به اصفهان نزد خانواده اش میرود اما آنجا نیز از مزاحمتهای حسن در امان نیست. در جریان تعقیب و گریز، بر اثر تصادف سبب زخمی شدن کودکی میشود. حسن به ۱۳ سال زندان محکوم میشود. پس از آزادی، حسن برای گرفتن انتقام از فرشته با احمد درگیر میشود و او را با ضربات چاقو زخمی می کتد. اح...
کارگردان: فریدون جیرانی
هستی، بیوه زنی است که از همسر درگذشته خود دختری به نام طلا دارد، و با جوان پولداری به نام ناصر ملک ازدواج کردهاست. همسر جدید او دچار بیماری سوءظن است و مدام او را کتک میزند. هستی پس از مراجعه به عمویش، به درخواست قاضی دادگاه و به منظور ایجاد آرامش در محیط خانه، تصمیم میگیرد از شغل مورد علاقه اش (پرستاری) دست بکشد. اما باز هم مشکلات آنها حل نمیشود. ناصر حتی تحمل نمیکند که هستی را در حال صحبت با تلفن، یا در خیابان در حال خرید ببیند و به ضرب و شتم او میپردازد. هستی که دیگر طاقت تحمل ندارد، از...
کارگردان: مسعود کیمیایی
حاجآقا دکتر جلال سروش (پرویز پرستویی)، کارآفرین موفق بخش خصوصی، تصمیم به افشای خیانتهای شرکت پیسارو که مافیای قدرت و ثروت است میگیرد. سیاوش مطلق (امیر جدیدی) و احمد کیا (حمیدرضا آذرنگ) فرزندخواندههای سروشاند و سیاوش نهتنها مورداعتمادترین فرد نزد سروش است، بلکه دلبستهٔ مهتاب (پگاه آهنگرانی)، دختر او هم هست؛ اما مهتاب رابطهٔ عاطفی با بهمن (پولاد کیمیایی)، خوانندهٔ پاپ، دارد. تعطیلی کنسرتها دامنهٔ اختلافات اقتصادی سروش و شرکت پیسارو تاوانی دارد که نهفقط اطرافیانش بلکه همهٔ مردم باید آن را ب...
کارگردان: احمد امینی
«بهرخ ثابتی» که دکتر داروساز است، بعد از اینکه مطلع میشود که مادرش بیمار است، برای پیوستن به او که در خارج است، به فروش املاک موروثی خود میپردازد. در همین اثناء، اتومبیل گرانقیمت که برای فروش در نمایشگاهی به امانت گذارده شده، توسط «بزرگ»، پادوی نمایشگاه خسارت عمدهای میبیند. اما «بزرگ» پولی برای جبران خسارت «بهرخ» ندارد. بنابراین ناچار میشود تا به خواستهای عجیب تن بدهد. خواستهی «بهرخ» ازدواج است. آندو گرفتار عشق بیفرجامی میشوند که ابتداً هریک سعی دارد از آن بگریزد. اما در این اثناء، «به...
کارگردان: محمود کلاری
کارگردانی از سینمای ایران که جهت نمایش آخرین فیلمش در جشنوارهی بینالمللی فیلم ماردل پلاتا عازم کشور آرژانتین است. او قبل از حرکت ملاقات با بازیگر پیر فیلم قبلی خود دارد و پس از آن مسافرت عجیب خود را آغاز میکند و...
کارگردان: رخشان بنیاعتماد
طوبی کارگری است که در کارخانه ریسندگی کار می کند. وی زنی دردکشیده است که با آن گریمِ عالی صورتش درست شبیه زنان فداکار و مادران مهربان شده است. او هر روز نخها و کلافها را در کارخانه جا به جا می کند و گویی با کلاف سر در گم زندگیش درگیر می شود و تلاش می کند تا مانع فروش خانه محقرشان، توسط شوهرش بشود. و شوهرش، مردی است که از لحاظ جسمی و فکری منفعل است، بیکار و ناتوان. مردی که فقط سایه اش روی افراد خانه گسترده شده است و هیچ کاری انجام نمی دهد. او در زمان خود به حد کافی مرده باد و زنده باد گفته و ج...
کارگردان: کیومرث پوراحمد
«نسرین» و «نرگس» مثل سیبی هستند که از وسط نصف کرده باشند. سالها پیش پدر و مادرشان آنها را از یکدیگر جدا کردهاند، اما آنها از روی یک اتفاق همدیگر را پیدا کرده و پنهانی جایشان را عوض میکنند. حالا «نسرین» در خانهی پدر به جای «نرگس» زندگی میکند و در تنهایی برای عکس خواهرش آواز میخواند: نیمهی گمشدهی من، حرفای نشنیدهی من و...
کارگردان: کیومرث پوراحمد
حامد علیرغم علاقه بسیار به همسرش مهناز و فرزندش نازی، آنها را پس از ده سال زندگی مشترک به خارج از کشور میفرستد. بهانه مهناز برای سفر، آزادی بیشتر است، اما پس از خروج از کشور، رفتارهای مشکوکی از او سر میزند.
کارگردان: امید بنکدار، کیوان علیمحمدی
چهار داستان ترکیب شده که به طور موازی روایت می شود. تاج السلطنه دختر ناصرالدین شاه قاجار که از دسیسه های اندرونی دربار و بی وفایی شوهرش به تنگ آمده، خاطراتش را برای پسرخاله و معلمش سلیمان بازگو می کند. در حالی که سلیمان مدام از گفتن آنچه در دل دارد
کارگردان: مسعود کیمیایی
"قیصر" به انتقام قتل برادرش "فرمان" و مرگ خواهرش که مورد تجاوز قرار گرفته است، عاملین را که برادران "آق منگل" هستند یکی پس از دیگری به قتل میرساند و خود نیز در پایان به ضرب گلولهی پلیس از پای درمیآید.
کارگردان: مسعود کیمیایی
"رضا" که خود را به دیوانگی زده است به اتفاق دوستش بدون اطلاع مسئولین از تیمارستان خارج میشود و بعد به کارخانهای دستبرد میزند.از سوی دیگر "فرخ" جوان نویسندهای که بسیار شباهت به او دارد، به منظور تحقیق دربارهی زندگی دیوانهها به تیمارستان میآید و در تیمارستان جایش با رضا عوض میشود.از طرف دیگر رضا وارد زندگی اشرافی نویسنده میشود.او بعد از چندی عاشق نامزد نویسنده "فرنگیس" میشود و قصد تحویل پولها را دارد که دوستانش او را در دام انداخته به شدت مجروح میکنند و پولها را میربایند.رضا بی رمق سع...
کارگردان: مسعود کیمیایی
"قدرت" که بعد از دزدی تحت تعقیب است برای مخفی شدن نزد دوست زمان تحصیلیاش "سید" میرود. سید زمانی در مدرسه قدرتی داشته ولی حالا سخت معتاد است. سید با زنی به نام "فاطی" که در تئاتر کار میکند، زندگی مشترکی دارد. قدرت نمیتواند سید را از اعتیاد برهاند و کوششهای سید نیز برای نجات او نتیجه نمیدهد. آندو پس از سالها یکدیگر را یافتهاند میبینند که همهچیز تغییر کرده و حالا هر دو حسرت گذشتهها را میخورند.
کارگردان: کمال تبریزی
فرهاد که در جنگ مجروح شده و موقتاً بیناییاش را از دست داده، به بیمارستانی صحرایی منتقل میشود که در آن پرستاری به نام شیدا از مشاهدهی مقاومت فرهاد در تحمل درد شگفتزده میشود و به تدریج میفهمد که میتواند با تلاوت قرآن، التیام بخش او باشد. مراقبت شیدا از فرهاد به مرور پیوندی عاطفی بین آن ها ایجاد میکند و...
کارگردان: مهدی صباغزاده
در سالهای 1320 تا 1330 مهاجران بسیاری برای کار در کمپانی نفت جنوب راهی آن منطقه میشوند. «کرامت» و «طلعت» نیز به امید زندگی بهتر روانهی جنوب میشوند. اما «طلعت» به بیماری جزام مبتلا میشود و «کرامت» اجباراً در حاشیهی شهر قهوهخانهای دایر میکند. مأموران ادارهی بهداشت و راهزنان بومی لحظهای آن دو را آسوده نمیگذارند. یک دختر مهاجر به نام «منظر» ناخواسته در پی مرگ پدر و مادرش، مقیم قهوهخانه و همدم آن دو میشود. «طلعت» حامله است و «کرامت» بیاعتنا به مصلحتاندیشیهای دوستش «موسی»، همچنان در م...
کارگردان: داریوش مهرجویی
«پری» دانشجوی ممتاز رشتهی ادبیات و تئاتر که از همهی مزایای زندگی یک دختر جوان برخوردار است، با خواندن کتاب سبز کوچکی دچار تحولات فکری و حسی میشود. کتاب، سرگذشت سیر و سلوک عارف گمنامی در قرن پنجم هجری است. «پری» پس از خواندن کتاب با آنکه خواهان مراتب معنوی بالاتری است، از زندگی معمولی دلکنده شده و در وادی دردناک «طلب» سرگردان میشود. کتاب به برادر بزرگش، «اسد» تعلق دارد. «اسد» چندی پیش در حادثهی آتشسوزی کلبهاش درگذشتهاست. «داداشی» برادر دیگر «پری» که مخالف راه و رسم «اسد» است و عقیده دارد...
کارگردان: قاسم جعفری
سامان و تبسم که قبل از سفر سامان با یکدیگر نامزد بودند حال که سامان بعد از ۵ سال پناهندگی به کشور برمیگردد تبسم به استقبال او رفته و به او میگوید که دیگر ادامه رابطه آنها ممکن نیست چون او سه ماه است که ازدواج کرده. سامان آشفته می شود و بیژن برادرش که حال او را می بیند، سعی میکند دلداریاش بدهد. سامان از فرط ناامیدی خودکشی میکند، اما بیژن نجاتش میدهد. سامان به سراغ حمید ـ شوهر تبسم میرود و با یادآوری گذشتهاش و تأکید بر اینکه تبسم به اجبار با او ازدواج کرده، از او میخواهد که تبسم را طلاق...
کارگردان: علیرضا داوودنژاد
سه زن که با همکاری یکدیگر، ایجاد و ثبت یک شرکت تجاری، اقدام به اختلاس از یک مؤسسه اعتباری می کنند آن ها…
کارگردان: مجتبی راعی
«معصومه» زنی است نویسنده که قصد دارد قصهی زندگی مادرش را از دیدگاه خود به رشتهی تحریر درآورد. اما در زندگی روزمرهاش مسایلی پیش میآید که در نگارش آن به تناقض میرسد. او درمییابد که همسرش «خسرو» با زنی مطلقه رابطهی پنهانی دارد. او همزمان با نگارش زندگی مادرش در دوران کشف حجاب و خواستگارانش درمییابد که یکی از خواستگاران قدیمیاش به نام «فرهاد» موجب آشنایی «خسرو» با زن مطلقه بوده است تا شاید به این ترتیب «معصومه» از شوهرش طلاق بگیرد و «فرهاد» بتواند به او دست پیدا کند. «خسرو» این نظر «معصومه»...
کارگردان: کیومرث پوراحمد
روایتگر گوشهای از زندگی «عیسی» و «فاروق» است که پس از سالها همدیگر را میبینند و خاطرات دوران جنگ را مرور می کنند. «عیسی» جوان رزمندهای است که مأموریت انتقال اسرای جنگی به پشت جبهه را دارد که «فاروق» هم یکی از آنهاست.
کارگردان: مصطفی رزاق کریمی
امیر زندی که مدیر عامل یک شرکت بستنیسازی است و دکتر سیمین معتمد، زوجی از طبقه مرفه جامعه هستند که زندگی گرم و پرشوری ندارند. نداشتن فرزند یکی از این مشکلات آنها است. سیمین که پزشک است یک بار باردار شده اما فرزندش را از دست داده و دیگر نمی خواهد بچه دار شود. امیر در اثر حادثهای با ندا طلوعی آشنا می شود و مهر و الفتی میان آنها شکل می گیرد که این عشق بر رابطه امیر و سیمین سایه میافکند...
کارگردان: سیروس الوند
زندگی عاشقانه مهتاب و بهرام با رسیدن خبری به بحران کشیده می شود. آدم هایی از گذشته فراموش شده هر کدام پا به ماجرا می گذارند که هر یک تعریفی دیگر از عشق و حق، با خود آورده اند.حادثه، بر همه چیز سایه می اندازد وآنها، در موقعیتی سخت قرار می گیرند...
کارگردان: مانی حقیقی
مینا و مرتضی تصمیم گرفتهاند که پس از ده سال زندگی مشترک از هم جدا بشوند. آنها قرار است تا چند روز دیگر طلاقشان را رسمی کنند آیا بازگشت ناگهانی آذر، خواهر بزرگتر مینا، پس از سالها دوری از ایران میتواند تصمیمهای قاطع مینا را دستخوش تزلزل کند؟ و نقش علی، دوست قدیمی مینا و مرتضی، در این مقطع چهخواهد بود؟
کارگردان: مازیار میری
محمود، کارگر جوشکار خطهای راهآهن در جنوب ایران، با تماس تلفنی میفهمد که پری همسرش منزل را ترک کرده است. همه شواهد نشان از خیانت پری دارد، اما مرز بین داوری و باور، محمود را وادار به جستجو میکند.
کارگردان: کیومرث پوراحمد
در فیلم نوک برج ، امیر هر چه میگوید عاشق شدهاست کسی حرفش را جدی نمیگیرد. ولی وقتی او را نوک برج میبینند، میفهمند موضوع جدی است و تازه ماجراها شروع میشود و…….
کارگردان: فریدون حسنپور
بیبی سلیمه، مامای پیر و محبوب روستای تازهآباد بالاخره پس از سالها انتظار نوبت سفرش به خانه خدا فرا میرسد. بیبی در حال خداحافظی و حلالیتطلبی از اهالی ده است که خبر میرسد اجازه سفر ندارد ... هیچ کس نمیخواهد این خبر تلخ را به بیبی بدهد ... و تنها مش کریم است که حاضر به چنین کاری میشود چون میخواهد خودش اولین حاجی روستا باشد . از سوی دیگر بچهها و نصیر ساده دل، تصمیم میگیرند بیبی را به مراد دل برسانند و خودشان او را به مکه ببرند.
کارگردان: مجید فهیمخواه
«رفیع» نقاش جوانی است. او روزی پی میبرد که مادرش، برخلاف آنچه به او گفته شده بود، زنده است. «رفیع» که رابطهی سردی با پدر خود دارد، در پی یافتن مادرش برمیخیزد. او روزی توسط تلفن یک زن ناشناس درمی یابد که مادرش زنده است و پدر تا به حال به او و خواهرش دروغ گفته است...
کارگردان: مجید مجیدی
پسرکی به نام علی کفشهای خواهرش را گم میکند. از آنجایی که زهرا کفش دیگری ندارد و پدر هم توانایی مالی خرید کفش نو را ندارد، قرار میگذارند که صبحها زهرا کتانی علی را بپوشد و ظهر علی با کتانی به مدرسه برود. با وجود تلاشی که زهرا برای بهموقع رساندن کفشها میکند، اما علی هر روز دیر به مدرسه میرسد تا این که...
کارگردان: داریوش مهرجویی
«لیلا» در آغاز ازدواجی سرشار از عشق متوجه میشود که هرگز صاحب فرزندی نخواهد شد. همسرش «رضا» به این قضیه اهمیتی نمیدهد و اعتقاد دارد زندگی آنها بدون بچه هم زیباست. مادر «رضا» که زنی خودرأی است و چهار دختر و تنها همین یک پسر را دارد، «لیلا» را وادار میکند تا به ازدواج مجدد «رضا» تن در دهد. «لیلا» در بحران احساس گناه به خاطر نازا بودنش باید حضور زن دیگری را در حریم زندگی عاشقانهی خود تحمل کند. داستان فیلم درگیری زنی است با واقعیتی دردناک و در عین حال روزمره و تکرارشدنی.
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
«عباس»، رزمندهی سالهای جنگ تحمیلی و کشاورز فعلی، برای مداوای ناراحتی که در گردن دارد به همراه همسرش «نرگس» به تهران سفر میکند و تصادفی با فرماندهی سابقش «حاج کاظم» روبرو میشود. کاظم به او کمک میکند که جریان مداوا سریعتر انجام شود. با مراجعه به بیمارستان و آزمایشهای متعدد پزشک معلوم میشود که ترکش کوچکی در نزدیکی شاهرگ «عباس» وجود دارد. وضع حساس و دشواری است؛ جراحی سخت و بسیار خطرناک است. پزشک معالج پیشنهاد میکند تا زمان جراحی نباید عصبی شود و چنانچه عصبانی شد اجباراً بخندد تا مانع حرکت ...
کارگردان: یدالله صمدی
«سارای» زیبارویی از ایل مغان، شیفتهی رئیس چوپانان ایل به نام «آیدین» است؛ اما خان منطقه با اینکه همسر و فرزندانی دارد، به «سارای» دل بسته است و مصمم است تا او را به دست آورد. اما «سارای» برای اثبات وفاداریش به «آیدین» و حفظ شرافت «ایل»، خود را به امواج رود ارس میسپارد اما تسلیم خان نمیشود...
کارگردان: سیروس الوند
دکتر «پرتو تابان»، قصهنویس و استاد ادبیات، زنی مشهور و موفق است. او به دلیل وجود عارضهای مغزی، به بیمارستان منتقل و عمل میشود. «پرتو» بعد از عمل به تدریج دچار پریشانی روحی میشود و هویت خود را فراموش میکند. اطرافیانش را نمیشناسد و خود را «ساغر» میپندارد. در چنین شرایطی، همسرش «رضا سیاح» و یک دوست، «حمید مشتاق» که پزشک جراح است برای شناخت شخصیت خیالی «ساغر»، به کمک «پرتو» برمیآیند...