- منظوم
- فیلم ها
- فیلم سینمایی ام را به نشانه مرگ بگیر (1954)
- آثار مرتبط ام را به نشانه مرگ بگیر (1954)
آثار مرتبط فیلم ام را به نشانه مرگ بگیر | منظوم
کارگردان: آلفرد هیچکاک
«راجر تورنهیل» (گرانت) مدیر تبلیغاتی موفق اما خودخواه، روزی با مأموری مخفی بهنام «جرج کاپلان» اشتباه گرفته میشود. اشتباهی که منجر به کشانده شدنش به دنیائی از مخاطرات و دسیسه ها شده و او را وا میدارد برای حفظ جان خود ـ در حالی که به پلیس هم نمیتواند متوسل شود ـ تمام کشور را زیر پا بگذارد. در طول این مسیر رهآورد او عشقی تازه به زنی به نام «ایوکندال» (سینت) است...
کارگردان: آلفرد هیچکاک
دو جوان به نامهاى « شا » ( دال ) و « فيليپ » ( گرينجر ) ، با اين طرز فكر كه « انسان برتر » نيازى به رعايت اصول اخلاقى در جامعه ندارد ، يكى از دوستانشان ، « ديويد كنتلى » ( هوگان ) را با طنابى خفه مى كنند ...
کارگردان: آلفرد هیچکاک
« گاى » ( گرينجر ) ، قهرمان تنيس ، در قطار با مردى به نام « برونو » ( واكر ) آشنا مى شود كه پيشنهاد عجيبى به او مى دهد : « برونو » همسر « گاى » را بكشد و « گاى » هم در عوض پدر « برونو » را بكشد ...
کارگردان: آلفرد هیچکاک
پلیسی در یک تعقیب و گریز بروی پشت بام های سان فرانسیسکو کشته می شود و باعث مرگ، کارآگاه اسکاتی فرگوسن است. وی از ارتفاع بشدت می ترسد. او که دچار عذاب وجدان شده است از تشکیلات پلیس بیرون می آید و برای آرامش یافتن به محبوبه اش میچ روی می آورد. میج سعی دارد با مراقبت و دلداری اسکاتی را به خود بیاورد. یکی از رفقای دوران دانشکده، اسکاتی را استخدام می کند تا همسرش را که تمایل به خودکشی دارد را تعقیب کند. ولی رفقیق اسکاتی در واقع تصمیم به کشتن زنش را دارد. همسری که اسکاتی دنبال می کند، در حقیقت معشوقه ...
کارگردان: آلفرد هیچکاک
عکاس خبرى ماجراجویى به نام « جفریز » ( استوارت ) که به دلیل شکستگى پایش خانه نشین شده ، متوجه مى شود که یکى از همسایه ها ( بر ) همسرش را کشته است ، اما او نمى تواند این ماجرا را به کسى بقبولاند ...
کارگردان: آلفرد هیچکاک
ندیمه ی جوانی ( فونتین ) در تعطیلات با « ماکسیم د وینتر » ( اولیویر ) صاحب قصر باشکوه ماندرلی آشنا می شود که همسر اولش ، « ربکا » ، را از دست داده است و با قبول پیشنهاد ازدواج او ، بانوی تازه ی ماندرلی می شود ؛ اما یاد و خاطره ی « ربکا » روی زندگی شان سایه انداخته است.
کارگردان: آلفرد هیچکاک
جان رابی ( گرانت ) دزد حرفهای سابقهدار امریکایی پس از خدمت قهرمانانه در نهضت مقاومت فرانسه ، دوران بازنشستگیاش را در « کوت دازور » میگذراند و به « گربه » مشهور شهرت دارد ...
کارگردان: آلفرد هیچکاک
« دكتر بن مكنا » ( استوارت ) و همسرش ، « جو » ( دى ) كه همراه پسر كوچكشان براى گذراندن تعطيلات به مراكش رفته اند ، شاهد قتل يك مأمور مخفى فرانسوى مى شوند كه پيش از مرگش به « بن » مى گويد جاسوسان مى خواهند يك سياستمدار خارجى را در آلبرت هال بكشند . جاسوسان براى ساكت نگه داشتن آنان پسرشان را مى ربايند و زن و شوهر در تعقيبشان به لندن مى روند .
کارگردان: آلفرد هیچکاک
« آلیسشا هیوبرمن » ( برگمن ) دختر یک جاسوس نازی دستگیر و محکوم شده ، به « دولین » (گرانت) ، مأمور مخفی امریکایی دل می بازد . « دولین » ، « آلیشا » را به کمک می طلبد و او هم می پذیرد تا نقش عنصر نفوذی در تشکیلات دشمن را بازی کند و با « الکساندر سباستیان » ( رینز ) مأمور نازی رابطه برقرار کند ...
کارگردان: آلفرد هیچکاک
کالیفرنیا. در منطقه ای ساحلی، دسته های پرندگان از گونه های مختلف که رو به ازدیاد هستند، به مردم شهر حمله می کنند...
کارگردان: آلفرد هیچکاک
دختر جوانی به نام « چارلی » ( رایت ) علاقه ی بسیاری به دایی اش ( کاتن ) دارد که او هم « چارلی » نامیده می شود. دخترک که رابطه ای پراحساس و عاطفی با دایی دارد به رفتارش مشکوک می شود و خیلی زود با کمک کارآگاهی خصوصی ( کئری )، در می یابد که او همان قاتل بی رحم زنان بیوه است که پلیس مدتهاست در جست و جوی او است.
کارگردان: بیلی وایلدر
« والتر نف » ( مک مورای ) زخمی وارد دفتر کارش میشود و خطاب به دستگاه ضبط صدا ماجرای خود را تعریف میکند: این که چطور به عنوان مأمور بیمه به خانه ی آقای « دیتریکس » رفت و به خانم خانه، « فیلیس » ( استانویک ) دل باخت، طوری که قبول کرد در نقشه ی قتل شوهر ثروتمندش و تصاحب حق بیمه با او همدستی کند...
کارگردان: آلفرد هیچکاک
« بالستررو » ( فاندا ) ، معروف به « مانى » ، نوازنده ى يكى از كلوب هاى شبانه ، به دليل شباهت زيادش با يك خلافكارى به اشتباه دستگير مى شود ...
کارگردان: بیلی وایلدر
A veteran British barrister must defend his client in a murder trial that has surprise after surprise.
کارگردان: آلفرد هیچکاک
در جنگلی در یکی از دهکده های انگلستان ، جسد « هری » کشف می شود . همسرش ، « جنیفر » ( مک لین ) ، یک دریانورد پیر ( گوئن ) ، یک پیردختر ( نتویک ) و یک نقاش ( فورسایت ) به نوبت جسد را می بینند و هر کدام فکر می کنند خودشان قاتل هستند ...