- منظوم
- فیلم ها
- فیلم سینمایی جوخه (1986)
- آثار مرتبط جوخه (1986)
آثار مرتبط فیلم جوخه | منظوم
کارگردان: مایکل سیمینو
«مایکل»، «استیون» و «نیک»، سه کارگر جوان در یک کارخانه هستند که داوطلب می شوند که به ارتش پیوسته و به جنگ در ویتنام بروند. قبل از رفتن، استیون با «آنجلا» ازدواج می کند و این مراسم عروسی، به مراسم خداحافظی آن ها نیز به حساب می آید. بعد از تجربه سختی های بسیار در جنگ، آن ها به اسارت گرفته می شوند و ...
کارگردان: استنلی کوبریک
غلاف تمام فلزی ماجرایی تلخ و گزنده را در خلال جنگ ویتنام و در یک پایگاه آموزش تفنگداران نیروی دریایی ارتش آمریکا و بعد از آن در میدان های جنگ در ویتنام روایت می کند. فیلم انتقادی به تزریق روحیه وحشی گری و جنگ طلبی به سربازان بیچاره آمریکایی و تبدیل کردن آنها به حیوانات دست آموز است.
کارگردان: فرانسیس فورد کاپولا
زمان جنگهای ویتنام است. به کاپیتان «ویلارد» دستور داده می شود که به جنگلی در کامبودیا رفته و سرهنگ کورتز خائن را که درون جنگل برای خودش ارتشی تشکیل داده، پیدا کرده و بکشد. زمانیکه او در جنگل فرود می آید کم کم توسط نیروهای مرموزی در جنگل گرفتار شده تا حدی که دچار جنون می شود. همراهان وی هم یکی یکی به قتل می رسند. همینطور که ویلارد به مسیرش ادامه می دهد بیشتر و بیشتر شبیه کسی می شود که برای کشتنش فرستاده شده است...
کارگردان: کلینت ایستوود
وايومينگ، سال 1880. گاوچران مستي، فا//حشه ای را زخمي مي کند. «داگت» (هاکمن)، کلانتر مستبد شهر، گاوچران و دوستش را بدون مجازات رها مي کند. زن و چند تن از همکارانش هزار دلار جمع مي کنند تا به عنوان جايزه به کساني بدهند که بتوانند آن دو را مجازات کنند. «اسکوفيلد کيد» جوان (وولوت) نيز سراغ «ويليام ماني» (ايست وود)، خلافکار سابق مي رود تا بتواند با کمک هم جايزه را به دست بياورند...
کارگردان: استیون اسپیلبرگ
شهرکی ساحلی. کوسه ی سفید بزرگی با حملاتش آب های ساحل را ناامن کرده است و گروه کوچکی مصمم می شوند تا آن را شکار کنند...
کارگردان: Barry Levinson
«چارلی پپیت» (کروز)، فروشنده ی زبرو زرنگ، پس از مرگ پدرش در می یابد که یک برادر بزرگ تر از خود به نام «ریموند» (هافمن) دارد که در اقامتگاه عقب مانده های ذهنی زندگی می کند. در واقع «ریموند» «دانشوری در خود مانده» است: کسی که در بعضی زمینه ها رشد فکری زیادی دارد ولی در رابطه های معمولی وا می ماند...
کارگردان: ویلیام وایلر
زمان حیات حضرت مسیح . در روز ورود فرمانده جدید منطقه ی اورشلیم ، به طور اتفاقی تکه سفالی از پشتبام خانه ی « بنهور » ( هستن ) می افتد ، اسب فرمانده رم می کند و او را بر زمین می زند . خانواده ی « بنهور » به زندان می افتند و خودش به بردگی فروخته می شود ...
کارگردان: راب رینر
چهار پسر نوجوان یک سفر ماجراجویانه را برای پیدا کردن یک جنازه شروع می کنند و در طول سفر با موقعیت های جالب و خطرناکی رو به رو میشوند.
کارگردان: کوین کاستنر
يک افسر مجروح و سرخورده ي ارتش شمالي ها به نام «ستوان جان و. دانبار» (کاستنر)، دست به خودکشي ميزند. اقدام «دانبار» به خود کشي را اشتباها عملي قهرمانانه تلقي مي کنند و او را به پست مورد علاقه اش مي فرستند - يک پست ديده باني مرزي، دور از «تمدن» سفيدپوستان. «دانبار» پس از چند تجربه ي عجيب و غريب در آن جا، با يک گرگ دوست مي شود...
کارگردان: کلینت ایستوود
«فرانکي دن» (ايست وود)، صاحب يک باشگاه بوکس در لس آنجلس است. يک روز «مگي» 31 ساله (سوانک) به باشگاه «فرانکي» مي آيد و از او مي خواهد مربي اش باشد. پافشاري هاي او سرانجام باعث مي شود «فرانکي» مربي گري او را بپذيرد. «مگي» تمام بازي هاي اوليه اش را در همان راوند اول مي برد؛ ولي «فرانکي» کما کان حاضر نيست ترتيب مسابقه اي رسمي را براي او بدهد...
کارگردان: جان جی. آویلدسن
مشت زني درجه چندم و گمنام به نام «راک بالبوا» (استالون) از راه شرکت در مسابقه هاي بوکس شرطي و غيرقانوني و جمع آوري طلب هاي يک نزول خوار زندگي فقيرانه اي را مي گذراند. تا اين که قهرمان بوکس سنگين وزن جهان، «آپولو» (ودرز)، براي تبليغ و رسيدن به محبوبيت بيش تر، تصميم مي گيرد تا مسابقه اي نمايشي با يک مشت زن گم نام برگزار کند. به اين منظور «راکي» انتخاب مي شود...
کارگردان: کلینت ایستوود
کارگر بازنشسته ي کارخانجات اتومبيل سازي و کهنه سرباز جنگ کره، »والت کوالسکي« (ايست وود) به تنهايي در محله اي زندگي مي کند که آرام آرام توسط آسيايي – امريکايي ها اشغال شده است. شبي »کوالسکي« نژادپرست، »تائو« (وانگ)، نوجوان آسيايي را که قصد سرقت اتومبيل فورد »گران تورينو« ي او را داشته به دام مي اندازد. خانواده ي »تائو« در عوض مجازات او را مجبور مي کنند که براي »کوالسکي« بيگاري کند و حالا، بر خلاف انتظار، رابطه اي صميمانه ميان »کوالسکي« و »تائو« شکل مي گيرد...
کارگردان: مارتین اسکورسیزی
سرگذشت یک کازینو در لاس وگاس، چند و چون اداره ی آن و پشت پرده ی رابطه های گردانندگانش، به ویژه رابطه ی «ایس» (دنیرو)، مدیر کاردان و موفق کازینو با دوست خشن و مهارناپذیرش، «نیکی» (پشی) و همسر ولنگار و غیرقابل اعتمادش، «جینجر» (استون)...
کارگردان: میلوش فورمن
«آنتونیو سالیری» معتقد است که موسیقی موتزارت آوایی الهی است. آو آرزو می کرد همچون موتزارت یک موسیقیدان حرفه ای بود تا می توانست با نوشتن آهنگ، خدا را پرستش کند. اما او نمی تواند درک کند که چرا خدا به چنین موجود مبتذلی این استعداد را عطا کرده تا نماینده ی او باشد. حسادت سالیری به دشمنی با خدایی می انجامد که بزرگی اش را با دادن چنان استعدادی به موتزارت به اثبات رسانده بود. سالیری خود را برای گرفتن انتقام آماده می کند...
کارگردان: دیوید لین
جنگ جهانى دوم ، آسیاى جنوب شرقى ، اردوگاه اسراى متفقین . فرمانده ژاپنى اردوگاه ، « سرهنگ سایتو » ( هایاکاوا ) براى ساختن پلى بر رودخانه ى کواى به سرکرده ى انگلیسى اسرا ، « سرهنگ نیکلسن » ( گینس ) متوسل میشود ...