- منظوم
- فیلم ها
- فیلم سینمایی کنار من بمان (1986)
- آثار مرتبط کنار من بمان (1986)
آثار مرتبط فیلم کنار من بمان | منظوم
کارگردان: الیور استون
ماجراهای تعدادی از جوانان آمریکایی در جریان جنگ ویتنام طی اواخر 1967 و اوایل 1968...
کارگردان: هارولد رمیس
«فیل» (مورای)، گزارشگر هواشناسی تلویزیونی اهل «فیلادلفیا» با نارضایتی به شهر کوچکی می رود تا مراسم سالانه ی روز معروف دوم فوریه را پوشش دهد. صبح روز بعد از خواب بیدار می شود و در می یابد که بار دیگر دوم فوریه است. این اتفاق مرتبا در روزهای بعد هم رخ می دهد...
کارگردان: Peter Weir
ورمانت، کالج پیش دانشگاهی سنتی ولتن، پاییز سال ۱۹۵۹٫ در شروع سال تحصیلی، «جان کیتینگ» (ویلیامز) به عنوان معلم جدید ادبیات انگلیسی مدرسه معرفی می شود. در نخستین جلسه ی کلاس، شاگردان از فلسفه و نگاهی که «کیتینگ» نسبت به شعر و زندگی دارد، تکان می خورند. او می گوید که باید به فکر «حال» باشند و چیز خارق العاده ای از زندگی های خود بسازند…
کارگردان: استیون اسپیلبرگ
شهرکی ساحلی. کوسه ی سفید بزرگی با حملاتش آب های ساحل را ناامن کرده است و گروه کوچکی مصمم می شوند تا آن را شکار کنند...
کارگردان: ام. نایت شیامالان
«دکتر مالکوم کرو» (ويليس)، روان شناس کودکان، بيماري را پذيرفته است که مشکل او خارج از حيطه ي تجربه و تخصص چند ساله اش است. اين بيمار شش ساله، «کول سير» (آزمنت) نام دارد و ادعا مي کند ارواح مردگان را که همه جا او را احاطه کرده اند، مي بيند.
کارگردان: Peter Weir
«ترومن بربنک» (کري)، کارمند معمولي يک شرکت بيمه، يک زندگي معمولي در شهري معمولي دارد. اما «ترومن» که از زندگي اش راضي نيست و مي خواهد دنيا را ببيند که ...
کارگردان: تری جرج
روآندا. «پل روسساباجينا» (چيدل)، مدير هتل «هزار تپه» در کيگالي است. پس از چندي خشونت هاي قومي بالا مي گيرد و افراد قبيله ي هوتو آغاز به کشتار افراد قبيله ي توتسي مي کنند. «پل» نمي تواند درست روي دست بگذارد و با اين که خودش از قبيله ي «هوتو» است، به پناهندگان توتسي در هتل جا مي دهد...
کارگردان: Jim Sheridan
ایرلند دهه ی ۱۹۶۰٫ جبهه ی آزادیبخش ایرلند (IRA) در یک نوشگاه در گیلفورد بمب گذاری می کند. اما چهار جوانی که به جرم این بمب گذاری دستگیر و محکوم می شوند، در واقع گناهکار نیستند...
کارگردان: گاس ون سنت
«ويل هانتينگ» (ديمن) مستخدم بيست ساله ي انستيتوي تکنولوژي ماساچوستس، ذهني فوق العاده خلاق دارد و «پروفسور لامبو» (اسکارسگارد) استاد رياضيات کالج، به نبوغ او در رياضي پي مي برد. حالا چون «ويل» زندگي پر دردسري دارد پروفسور با دوست قديمي خود، روان پزشکي به نام «شان مگواير» (ويليامز) تماس مي گيرد و «ويل» را نزد او مي فرستد...
کارگردان: کلینت ایستوود
کارگر بازنشسته ي کارخانجات اتومبيل سازي و کهنه سرباز جنگ کره، »والت کوالسکي« (ايست وود) به تنهايي در محله اي زندگي مي کند که آرام آرام توسط آسيايي – امريکايي ها اشغال شده است. شبي »کوالسکي« نژادپرست، »تائو« (وانگ)، نوجوان آسيايي را که قصد سرقت اتومبيل فورد »گران تورينو« ي او را داشته به دام مي اندازد. خانواده ي »تائو« در عوض مجازات او را مجبور مي کنند که براي »کوالسکي« بيگاري کند و حالا، بر خلاف انتظار، رابطه اي صميمانه ميان »کوالسکي« و »تائو« شکل مي گيرد...
کارگردان: دنی بویل
«مارک رنتن» (گره گور)، جوان زبر و زرنگ و باهوش و با مزه گاه کاملا بی خیال، «قهرمان» زمانه ی ماست. ماجراهای «مارک» و دوستانش، جماعتی با مزه، دروغ گو، روانی، دزد و معتاد که به گونه ای ناگزیر، به سوی خود ویران گری پیش می روند، نمایان گر از هم فروپاشی دوستی و رفاقت شان است...
کارگردان: رابرت مالیگن
آلاباما، سال 1932. وكيلى به نام » آتيكوس فينچ « ( پك ) با وجود اعتراض مردم شهر، دفاع از مرد سياهپوستى به نام » تام رابينسن « ( پيترز ) را كه متهم به هتك حرمت دخترى سفيدپوست به نام » مايلا يوئل « ( ويلكا كس ) است، قبول مى كند...
کارگردان: تری گیلیام، Terry Jones
سال 932 پس ازميلاد. «آرتور شاه» (چاپمن) از «سر بدور» (جونز)، «سرلانسلوي شجاع» (کليز)، «سرگالاهاد» (پالين)، «سر رابين نه چندان شجاع» (آيدل) و سري که هرگز نمي بينيم، مي خواهد در ميزگرد به او بپيوندند. اولين هدف آنان کاملات است، ولي به آنان گفته مي شود که دنبال جام مقدس بگردند...
کارگردان: استنلی کوبریک
غلاف تمام فلزی ماجرایی تلخ و گزنده را در خلال جنگ ویتنام و در یک پایگاه آموزش تفنگداران نیروی دریایی ارتش آمریکا و بعد از آن در میدان های جنگ در ویتنام روایت می کند. فیلم انتقادی به تزریق روحیه وحشی گری و جنگ طلبی به سربازان بیچاره آمریکایی و تبدیل کردن آنها به حیوانات دست آموز است.
کارگردان: مایکل سیمینو
«مایکل»، «استیون» و «نیک»، سه کارگر جوان در یک کارخانه هستند که داوطلب می شوند که به ارتش پیوسته و به جنگ در ویتنام بروند. قبل از رفتن، استیون با «آنجلا» ازدواج می کند و این مراسم عروسی، به مراسم خداحافظی آن ها نیز به حساب می آید. بعد از تجربه سختی های بسیار در جنگ، آن ها به اسارت گرفته می شوند و ...