- منظوم
- فیلم ها
- فیلم سینمایی زندان زنان (1379)
- آثار مرتبط زندان زنان (1379)
آثار مرتبط فیلم زندان زنان | منظوم
کارگردان: عباس کیارستمی
صد و چهارده بازیگر زن سینما، تلویزیون و تئاتر ایران در حال تماشای نمایشی بر اساس داستان خسرو و شیرین اثر حکیم نظامی گنجوی هستند...
کارگردان: رخشان بنیاعتماد
طوبی کارگری است که در کارخانه ریسندگی کار می کند. وی زنی دردکشیده است که با آن گریمِ عالی صورتش درست شبیه زنان فداکار و مادران مهربان شده است. او هر روز نخها و کلافها را در کارخانه جا به جا می کند و گویی با کلاف سر در گم زندگیش درگیر می شود و تلاش می کند تا مانع فروش خانه محقرشان، توسط شوهرش بشود. و شوهرش، مردی است که از لحاظ جسمی و فکری منفعل است، بیکار و ناتوان. مردی که فقط سایه اش روی افراد خانه گسترده شده است و هیچ کاری انجام نمی دهد. او در زمان خود به حد کافی مرده باد و زنده باد گفته و ج...
کارگردان: بهمن فرمانآرا
نامدار (رضا کیانیان) نقاش و هنرمندی است که در گریز از هیاهوی مرکز به روستایی در کردستان پناه برده و سالها است به خلق آثار خود مشغول است. ورود خواهرزاده جوان او به محیط روستا در کنار وقایعی که در محیط روستا رخ میدهد، باعث تغییری شگرف در زندگی نامدار میشود و او را وا میدارد که در شیوه زندگی خود بازنگری کند.
کارگردان: مجید مجیدی
یوسف نابینا که به نظر میرسد دچار بیماری مهلکی است،برای معالجه چشمانش،با پشتیبانی دایی ثروتمندش،راهی فرانسه میشود.در آنجا پزشکان، بیماریاش را خوش خیم و بیاهمیت تشخیص میدهند،درعین حال در مییابند که انگار راهی به بینایی یوسف وجود دارد
کارگردان: سامان مقدم
فیلمی اپیزودیک است که در سه قسمت مختلف داستان زندگی سه زن را در یکی از محلههای قدیمی تهران روایت میکند. قصه زندگی سه زن به نام های فریبا، سالومه و ملوک در یک محله قدیمی تهران است.ملوک زن میانسالی است که عاشق یکی از جوان های محل به نام خسرو است، فریبا زن میانسالی است که مخارج زندگی خود و خانواده اش را از اداره کردن کافه ای کوچک و حقیر در محله درمی آورد. سالومه دختر جوان زیبای محل، رویای ازدواج با پسری به نام ابی را در سر دارد، ولی پسر جوان پولی ندارد در این میان شخص دیگری به نام خسرو هم او را ...
کارگردان: غلامرضا حیدرنژاد
جلال، بازیگر نقش های فرعی سینما که در عشق هم شکست خورده، قصد خودکشی دارد. او که ساکن اتاق شماره 212 در مسافرخانه «گلها» است ابتدا تصمیم میگیرد با طناب خود را حلق آویز کند، اما موفق نمیشود و ناچار در پی استخدام یک آدمکش برمیآید. «حسن چاخان» بازیگر سینما، نشانی یک آدمکش معروف به نام «رعد» را به او میدهد.
کارگردان: علی رفیعی
مردی به نام عزیز برای تملک و فروش مایملک پدری خود به کشور بازمیگردد. اما با آتیه دختری که قبل از سفر به او علاقه داشته روبرو میشود. او پس از سالها دوباره به یاد عشق از دست رفته خود میافتد. همه دوست دارند تا این دو کنار هم باشند اما عزیز قصد رفتن دارد.
کارگردان: ابوالحسن داوودی
داستان فیلم درباره ارتباط شخصیت اصلی با زادگاه، خانواده و هویت گمشدهاش در شرایط اجتماعی است که فاصله بین انسانها زیاد شده است. این طرح با الهام از پژوهشی علمی که نشان میدهد لاکپشتهای جزایر ایران پس از ۳۰ سال مهاجرت دوباره به زادگاهشان بر میگردند، نوشته شده است.
کارگردان: شهرام شاهحسینی
مرتضی قصد دارد خانه کوچکشان را زیر قیمت بفروشد تا زودتر از محله و نگاه سنگین مردمانش فرار کند...
کارگردان: بهرام بیضایی
فیلم "سگ کشی" زندگی یک بانوی نویسنده ایرانی به نام گلرخ کمالی را به تصویر میکشد که همسرش توسط صحنه سازیهای شریکش راهی زندان شده و این زن برای نجات شوهرش به دنبال رضایت شاکیان پرونده همسرش میشود و در پایان پی به نقشه و صحنه سازی شوهرش برای تصاحب سرمایه شرکت میبرد
کارگردان: داریوش مهرجویی
پسر جوانی به نام علی که نوازنده حرفهای و ماهر سنتور و خواننده محبوب نسل جوان ناگهان در اوج شهرت و موفقیت افسار زندگی را از دست می دهد و به بیراهه میرود. او می گوید همه بدبختی ها از وقتی شروع شد که عشق بزرگ زندگیم، هانیه مرا ترک کرد، اما هانیه زمانی میرود که علی مدتهاست در بند اعتیاد خانمانسوز خود گرفتار است...
کارگردان: سیدرضا میر کریمی
قدرت، جوان عقب مانده و ساده دلی است که همراه با متولی امامزاده ای واقع در یک روستا زندگی می کند. متولی از این که مردم روستا نسبت به امامزاده بی اعتنا هستند ناراحت است و آن را به کم ایمانی مردم نسبت می دهد، اما مردم معتقدند امامزاده تا حال نیازها و نذورات آنها را برآورده نکرده است. متولی موقتاً به شهر می رود و با توجه به اینکه هیچ کس حاضر نشده در این مدت رسیدگی به امور امامزاده را بپذیرد، قدرت را به جای خود می گذارد. قدرت که می تواند ارواح مردگان قبرستان کنار امامزاده را درک کند، متوجه مشکلات زند...
کارگردان: کمال تبریزی
در شهر تاکایامای ژاپن قرار است کارناوال سالانه راه بیفتد.یک طراح زن ژاپنی به قالی بافان اصفهان سفارش بافت یک قالی را می دهد، اما مرگ او در تصادف باعث ناتمام ماندن سفارش می شود. شوهرش ماکوتو و دخترش ساکورا برای اینکه قالی حتماً بافته شود به ایران می آیند و مهمان اکبر و همسرش فریبا می شوند. اکبر که دلال است و قبلاً پول فرش را از آنها گرفته، در فرصت باقی مانده سعی می کند به هر نحو ممکن در بافته شدن فرش به پدر و دختر کمک کند. به تدریج میان ماکوتو و دخترش با ساکنان خانه بزرگی که فرش در آن بافته می شو...
کارگردان: رسول صدرعاملی
آیدین و تدائی که در پارک با هم آشنا شده بودند در حین گردش در پارک توسط مأمورین نیروی انتظامی متوقف شده و به کلانتری برده میشوند. با تشکیل پرونده و تا برگشت آن از دادسرا آیدین در کلانتری مانده و تدائی نیز برای تحقیقات به پزشکی قانونی منتقل میشود و...
کارگردان: بهمن فرمانآرا
«دل دیوانه» ماجرای نویسنده ای است که پس از ترک آسایشگاه روانی متوجه دگرگونی ها و تغییرات جهان اطرافش شده و بر پریشانی های درونی اش افروده می شود.
کارگردان: کمال تبریزی
«مینا» مددکار کانون اصلاح و تربیت، مأمور تشکیل کلاسی آموزشی جهت مددجویان میشود. «مهدی» یازدهساله، بزهکار، که باور ندارد مادرش مرده با تصویری خیالی که از روزنامهای به دست آورده، قصد یافتن مادرش را دارد و با دیدن «مینا»، او را مادر خود میپندارد و با گریختن از کانون اصلاح و تربیت، سرانجام خانهی مددکار را مییابد و به طرق مختلف سعی میکند تا «مینا» را قانع کند که مادر اوست. مددکار ابتدا در برابر خواستهی «مهدی» مقاومت میکند؛ اما سرانجام او را به خانه میبرد. حضور پسرک در خانه سبب شور و گرمایی ...
کارگردان: حجت قاسم زاده اصل
"حمید" به جرم قتل شوهر خواهرش در زندان به سر میبرد. رئیس زندان به او سه روز مرخصی میدهد. او وقتی به خانه میرسد دلیل این سه روز مرخصی را میفهمد. پدر حمید در حال احتضار است. "سوری" و "رضا" خواهر و برادر حمید از حضور او در خانه ناراحتند. آنها حمید را عامل این مصیبت میدانند و با او بدرفتاری میکنند. مادر این بیحرمتی رضا و سوری را تحمل نمیکند و راز قتل شوهر سوری را فاش میکند و ..
کارگردان: حسن فتحی
داستان مردی است که به خاطر تسویه حساب شخصی با مردی دیگر، دختر او را گروگان می گیرد و به خانه ای در خارج از شهر می رود و منتظر آن مرد می ماند...
کارگردان: شهریار پارسیپور
پسر با معلولیت ذهنی عاشق بازیگری است. او مادرش را از دست داده و با ازدواج مجدد پدرش ، مشکلاتی در زندگی و رابطه اش با پدر و خصوصا” نامادریش پیش می آید و او از خانه فرار کرده و…
کارگردان: سیامک شایقی
پروانه که دوست و همکلاسی احمد است، تصمیم میگیرد از خانواده اش در شهرستان جدا شده و به تهران بیاید و احمد هم در تهران به دنبال پیدا کردن پروانه و بازگرداندن او نزد خانواده اش هست اما...
کارگردان: مصطفی شایسته
قصه دو خواهر که همراه با دختران تحصیلکرده و در شرف ازدواج خود زندگی آرامی را میگذرانند اما برگزاری یک مهمانی خانوادگی و حضور مردی جوان به عنوان مهمان ناخوانده زندگی این دو خانواده را دستخوش چالش و بحرانی جدی میکند.
کارگردان: یلدا جبلی
گلی و سامان، یک شب قبل از جشن ازدواجشان، میهمانی دوستانهای برگزار میکنند، اواخر میهمانی در جمعی صمیمیتر بازی را شروع میکنند که این بازی و شوخی، گلی و سامان را درگیر موضوعی میکند و همین بهانهای میشود برای ورود به قصه خانوادههایی دیگر در همان شب.
کارگردان: رضا اعظمیان
داستان فرشته و منوچهر است که به هنگام بازگشت از ماه عسل متوجه حمله نیروهای عراقی به ایران شده و زندگی عاشقانهشان دستخوش تغییراتی میشود...
کارگردان: امیر قویدل
دختر جوان محققی که برای تحقیقات خود به خانه سالمندان میرود. در آنجا به خانم سالمندی برخورد میکند که در حال خواندن داستانی است به نام رخساره و...
کارگردان: مازیار میری
محمود، کارگر جوشکار خطهای راهآهن در جنوب ایران، با تماس تلفنی میفهمد که پری همسرش منزل را ترک کرده است. همه شواهد نشان از خیانت پری دارد، اما مرز بین داوری و باور، محمود را وادار به جستجو میکند.
کارگردان: فریدون جیرانی
میهن مشرقی استاد دانشکده معماری پس از بیست و شش سال زندگی با شوهرش به سبب ناسازگاری فکری و رفتاری با پادرمیانی دخترش (ستاره) از همسرش جدا میشود. سپس به خانه قدیمی پدریش اسباب کشی میکند و با دخترش و دایه اش (آفاق) زندگی تازهای را آغاز میکند. زندگی تازه او با آمدن مانی معترف دانشجوی رشته معماری در هم میریزد و...
کارگردان: کیومرث پوراحمد
حامد علیرغم علاقه بسیار به همسرش مهناز و فرزندش نازی، آنها را پس از ده سال زندگی مشترک به خارج از کشور میفرستد. بهانه مهناز برای سفر، آزادی بیشتر است، اما پس از خروج از کشور، رفتارهای مشکوکی از او سر میزند.
کارگردان: ناصر تقوایی
رویا و جهانگیر پس از دهسال زندگی مشترک درمییابند که هنوز شناخت کافی از یکدیگر ندارند، رویا که به نویسندگی علاقهمند شده به کلاس فیلمنامهنویسی میرود؛ اما در این راه با مخالفتها و کنایههای همسرش مواجه میشود. رویا چند روزی قهر میکند و پس از چند روز با فیلمنامهای از زندگی خودش به خانه باز میگردد.
کارگردان: رسول صدرعاملی
فیلم من ترانه 15 سال دارم ،ترانه دانش آموز پانزده ساله ای است که مادرش فوت کرده و پدرش در زندان است و با مادربزرگش زندگی می کند. روزی امیر به ترانه اظهار عشق می کند و تصمیم به ازدواج با او می گیرد و چون هر دو محصل هستند قرار بر صیغه ی محرمیت می شود تا بعد ازدواج دائم صورت گیرد. بعد از مدتی ترانه متوجه می شود که امیر با چند دختر ارتباط غیر اخلاقی دارد و با این وضع تصمیم به جدایی می گیرد. ترانه و امیر از هم جدا می شوند و امیر به آلمان می رود، اما پس از مدتی ترانه می فهمد که باردار است…..
کارگردان: پرویز شهبازی
داستان سه جوان است که در نقطه عطفی از زندگیشان به یکدیگر میرسند و با هم این راه را میپیمایند. داستان در تهران دهه ۱۳۷۰ میگذرد.
کارگردان: فریدون حسنپور
بیبی سلیمه، مامای پیر و محبوب روستای تازهآباد بالاخره پس از سالها انتظار نوبت سفرش به خانه خدا فرا میرسد. بیبی در حال خداحافظی و حلالیتطلبی از اهالی ده است که خبر میرسد اجازه سفر ندارد ... هیچ کس نمیخواهد این خبر تلخ را به بیبی بدهد ... و تنها مش کریم است که حاضر به چنین کاری میشود چون میخواهد خودش اولین حاجی روستا باشد . از سوی دیگر بچهها و نصیر ساده دل، تصمیم میگیرند بیبی را به مراد دل برسانند و خودشان او را به مکه ببرند.
کارگردان: فریدون جیرانی
علی مشرقی نویسنده داستانهای کوتاه به اتهام قتل همسرش بازداشت می شود. او باید برای اثبات بی گناهی اش شاهدی را به دادگاه بیاورد و شاهد، زنی است به نام مریم شکوهی که حاضر نمی شود به دادگاه بیاید ولی مشرقی سعی می کند به زن نزدیک شود…
کارگردان: سعید اسدی
جشن تولد 22سالگی پرستو در کوه و در کنار دوستانش برگزار میشود، و پیمان رو به همه اعلام میکند که او و پرستو قصد دارند با هم ازدواج کنند. کمیتة انضباطی دانشگاه هردو را بهدلیل حضور در کوه و بهجرم رفتار مغایر با شئونات اسلامی اخراج میکند. پیمان پسر یک نوکیسة بازاری است، که میخواهد او را به کانادا بفرستد و به ازدواجش با پرستو رضایت نمیدهد. پرستو دختر یک پزشک است که با خانوادة پیمان مخالفت میکند و آنها را آدمهای موجهی نمیداند. پیمان و پرستو عاشق یکدیگرند و میخواهند هرطور شده راهحلی برای مش...
کارگردان: مجید مجیدی
لطیف، کارگر جوان آذری، همراه دیگر هم ولایتیهای خود در کنار عدهای کارگر افغان، در یکی از برجهای در حال ساخت شهر تهران کار میکند. سقوط نجف (یکی از کارگران افغانی) از طبقه دوم، موجب میشود پسر او رحمت، برای تأمین معاش خانواده، جای پدر را بگیرد؛ امّا به دلیل جثّه ضعیفش، مسئولیت خرید غذا و کارهای آشپزخانه به عهده او گذارده می شود.بدین ترتیب، کار آسان خود را از دست میدهد و مدام برای رحمت، درد سر درست میکند. امّا یک روز به صورت ناگهانی متوجه میشود که رحمت، در حقیقت دختری است به نام «باران»...
کارگردان: داریوش فرهنگ
سینا، جوانی جنوبی، برای یافتن یک شغل مناسب به تهران می آید و به لیلا نامزدش قول می دهد پس از آن که کارش رونق گرفت به زادگاهش، خرمشهر بازگردد. سینا در کارخانه مرد پولداری به نام فرجامی کار می کند و به زودی به دلیل صداقت و پشتکارش پیشرفت میکند...
کارگردان: محمود کلاری
کارگردانی از سینمای ایران که جهت نمایش آخرین فیلمش در جشنوارهی بینالمللی فیلم ماردل پلاتا عازم کشور آرژانتین است. او قبل از حرکت ملاقات با بازیگر پیر فیلم قبلی خود دارد و پس از آن مسافرت عجیب خود را آغاز میکند و...
کارگردان: سیدرضا میر کریمی
داستان این فیلم درباره طلبهای به نام سید حسن است که معتقد است چون مانند پدربزرگش میان مردم نیست و نفسش تاثیری ندارد نمیتواند لباس روحانیت را بپوشد و تنها برای دلخوشی خانواده اش چنین میکند. روزی که لباس روحانیت را میخرد در مترو پسرکی لباس او را میدزدد. جستجوی او برای لباس موجب آشنایی او با بیخانمانان زیر پل رسالت میشود. او سرانجام همه کتابهایش را میفروشد تا بتواند به آنها کمک کند. خواهر آن کودک نیز یک زن خیابانی است که اقدام به خودکشی میکند. سید حسن او را به بیمارستان میرساند. روزی که ط...
کارگردان: محسن مخملباف
نفس دختر افغانی مقیم کانادا، عازم قندهار افغانستان میشود چرا که میخواهد خواهرش را که قبلاً آن جا مانده و حالا قصد خودکشی دارد نجات دهد. نفس از راه ایران با گروهی از آوارگان افغانی راهی قندهار میشود، او در راه مجبور میشود برای ادامه دادن به سفر در هیئت یکی از اعضاء خانوادهای افغانی درآید و زمانی که راهزنان تمام دارایی خانوادهی افغانی را میگیرند و آنها قصد برگشت به ایران را دارند، نفس با پیدا کردن پسری به عنوان راهنما ادامهی مسیر میدهد، اما بعد با پزشکی سیاهپوست آشنا میشود و به مسئولان ...