- منظوم
- فیلم ها
- فیلم سینمایی Sliding Doors (1998)
- آثار مرتبط Sliding Doors (1998)
آثار مرتبط فیلم Sliding Doors | منظوم
کارگردان: آلفونسو کوارون
نقاشی به نام «فین» (هوک) رابطه ی نزدیکی با «استلا» (پالترو) دارد. تا این که «استلا» ناپدید می شود و «فین» دل شکسته، از فرط افسردگی هفت سال از نقاشی کردن دست می کشد. پس از مدتی «فین» به نیویورک می رود و تصمیم می گیرد ظرف ده هفته تابلوهایی را برای نمایشگاهی خلق کند. در همین حال دوباره «استلا» را می بیند که اکنون با مردی ثروتمندی به نام «والتر» (آزاریا) زندگی می کند...
کارگردان: John Madden
سرچشمه ی الهام «ویلیام شکسپیر» (فاینز) خشکیده است. او با «لیدی و ایولا» (پالترو) رابطه برقرار می کند و از عشق نورس شان برای سیراب کردن چشمه ی خشکیده ی الهامش بهره می گیرد. به این ترتیب تراژدی جاودانه ی «رومیو و جولیت» پدید می آید...
کارگردان: Andrew Davis
«امیلی برادفورد» (پالترو)، همسر تاجر موفقی به نام «استیون تیلر» (داگلاس)، با هنرمندی به نام «دیوید شاه» (مورتنسن) رابطه برقرار کرده است. «استیون» که از رابطه ی آن دو آگاه است درباره ی گذشته ی «دیوید» تحقیق و از آپارتمان او پنهانی دیدن می کند و به «دیوید» می گوید از سابقه ی خلافکاری اش مطلع است، و سپس به او پیشنهاد می کند در ...مقابل پانصد هزار دلار «امیلی» را بکشد و …
کارگردان: Don Roos
مردی بلیت های هواپیمای خود را با مرد دیگری عوض می کند که آن مرد در سقوط همان هواپیما کشته میشود. از طرفی او عاشق زن آن مرد مرده می شود ...
کارگردان: Bruno Barreto
دانا جنسن زنی از یک شهر کوچک است که تمام تلاشش را می کند تا به آرزوی دیرینه اش، یعنی گرفتن یک شغل بعنوان مهماندار هواپیما، برسد...
کارگردان: Douglas McGrath
در شهری از کشور انگلستان وقتی زنی برای مردی زن دیگری را پیدا می کند شرایط به خوبی آنچه که انتظار دارند پیش نمی رود و …
کارگردان: آنتونی مینگلا
نیویورک، سال ۱۹۵۰. مردی جوان بنام «تام ریپلی» (مت دیمون) به اروپا فرستاده می شود، تا در ازای گرفتن هزار دلار، یک پسر میلیونر خوش گذران بنام «دیکی گرین لیف» (جود لا) را به خانهاش، یعنی آمریکا باز گرداند. اما وقتی که نقشه اش با شکست مواجه می شود، دست به اقداماتی دور از انتظار می زند.
کارگردان: Jeeva
یک فارغ التحصیل کالج جوان یک اتوبوس را به یک مصاحبه شغلی از دست می دهد - این فیلم در مورد نتایج احتمالی او اتوبوس را بررسی می کند.
کارگردان: Neil LaBute
A pair of literary sleuths unearth the amorous secret of two Victorian poets only to find themselves falling under a passionate spell.
کارگردان: John Madden
دختر یک ریاضیدان بزرگ اما روان پریش که به تازگی درگذشته، اکنون سعی دارد تا با تنها چیزی که از پدرش به او ارث رسیده، یعنی همان جنون، کنار بیاید... یکی از شاگردان سابق پردش که اکنون به دنبال اوراق اوست، و همینطور خواهر بیگانه اش که اکنون بعد از مدت ها نزد او آمده، ماجرا را پیچیده تر می کنند...
کارگردان: مایک نیوول
مردی مجرد به نام «چارلز» (گرانت) در یک جشن عروسی «کری» (مک داول) را می بیند و شیفته ی او می شود. دو ماه بعد در یک مراسم عروسی دیگر، «کری» نامزد کرده، اما «چارلز» هم چنان به او علاقه مند است. ماه ها بعد «چارلز» تصمیم می گیرد با یکی از دوستان سابق خود ازدواج کند، اما وقتی بار دیگر «کری» را می بیند که همسرش جدا شده، تغییر عقیده می دهد...
کارگردان: نورا افرون
داستان کلی فیلم در باره دختر فروشنده کتابفروشی است با نام * کتلین کلی * که روزی در اینترنت مشغول وبگردی است که در سایت بالای ۳۰ ساله ها با مردی آشنا می شود و قبل از چت تصمیم می گیرند که هیچ گاه درباره مثائل اصلی (نام . شغل . محل زندگی) با یکدیگر حرفی نزنند و این دو بیشتر یکدیگر را پیرامون ارتباط با اطرافیان راهنمایی می کنند و بعد از گذشت مدتی با یکدیگر ازدواج می کنند.
کارگردان: Bobby Farrelly، Peter Farrelly
به دنبال توصیه پدر پدرش، هال فقط زنانی را که زیبایی فیزیکی دارند، میبینند. یک روز، با این حال، او به ترویج تونی رابینز کمک می کند که او را هیپنوتیزم می کند تا فقط زیبایی داخلی زنان را تشخیص دهد. پس از آن هال با رزماری، یک زن بسیار چاق که تنها می تواند به عنوان دیدگاهی از زیبایی شناخت، ملاقات کند. اما آیا رابطه خود را حفظ خواهد کرد زمانی که هال به همان اندازه دوست دلفریب هیپنوتیزم را از بین می برد؟
کارگردان: Bruce Paltrow
داستان فیلم در مورد یک کاراکوئه حرفه ای (کسانی که در کلوب و بارها خوانندگی می کنند) است که او شخص بسیار زیرکی است و...
کارگردان: Alejandro Agresti
«دکتر کيت فارستر» (بولاک) مجبور مي شود خانه ي مجبوبش را در کنار درياچه ي ميشيگان رها کند و به شهر نقل مکان کند. «کيت» نامه اي براي صاحب بعدي خانه، «الکس ويلر» (ريوز) بر جاي مي گذارد تا نامه هايش را به آدرس جديدش در شيکاگو بفرستند. «کيت» و «الکس»، رفته رفته مکاتباتي خصوصي را با يک ديگر آغاز مي کنند و به هم علاقه مند مي شوند...