- منظوم
- فیلم ها
- فیلم سینمایی آقای بخشدار (1370)
- آثار مرتبط آقای بخشدار (1370)
آثار مرتبط فیلم آقای بخشدار | منظوم
کارگردان: شاپور قریب
دخالتهای بیمورد خانوادهگی در زندگی زن و مردی، سرانجام باعث جدائی زن از مرد میگردد و این زمانی است که مرد کارش را نیز از دست داده است. از آن پس مرد باید عهدهدار نگهداری دو کودک خود نیز باشد. بزودی زن از اقدام عجولانه خود پشیمان میشود و با وساطت و اقدامات نوع دوستانه همسایه، زن و مرد زندگی تازهای را آغاز میکنند با این تحریک که از آن پس اجازه دخالت بیمورد را به دیگران ندهند.
کارگردان: رحمان رضایی
«بهرام پرتوی» در عین ناباوری حکم بازنشستگیاش را دریافت میکند. او که مرد فعالی بوده، روحیهی بدی پیدا میکند. با توجه همسرش، در صدد کسب حرفهای جدید برمیآید تا ضمن کمک به بودجهی خانواده، سلامت روانش را نیز باز یابد. اما کارهای مختلفی که در نمایشگاه اتومبیل «پرویز» (برادر زنش) و یک شرکت ساختمانی به دست میآورد، چون بر پایهی تقلب و ریاست است، باب میل او نیست. زندگی خانوادگی «پرتوی» به همین جهت تا سقوط کامل پیش میرود... تا اینکه یک دوست قدیمی، سرانجام به او شغلی پیشنهاد میکند که با روحیهی او...
کارگردان: مسعود کیمیایی
گروهبان پس از هشت سال به زادگاهش برمیگردد در حالیکه تصور همه بر این بوده است که او دیگر مراجعت نخواهد کرد. «گلبخت» زن روسیاش و پسرش «بهمن» در تعویض روغنی برادر گروهبان کار میکنند. «گلبخت» قرار است با مادرش در بازگشایی مرزهای ایران و شوروی به زادگاهش آذربایجان شوروی بازگردد. گروهبان قبل از عزیمت به جنگ، زمینی را در جنگل با قولنامه خریده است. بعد از هشت سال –پس از بازگشتش- زمین دهها برابر گرانتر شده است. اما سند زمین به اسم گروهبان نشده و فروشنده حاضر نیست زمین را به قیمت گذشته به اسم گروهب...
کارگردان: مجید قاریزاده
«سحر» دختر هفت ساله «جواد» و «عاطفه» معلول جسمی است و به اتفاق پدر و مادرش در آپارتمانی اجارهای در شهرک اکباتان زندگی میکند. «عاطفه» مادر «سحر» در تلاش است با عمل جراحی دخترش بهود یابد. جواد کارمندی ساده است که به خاطر هزینههای فراوان و سنگین زندگی با مشکلات اقتصادی درگیر است و در این میان باید مخارج معالجه «سحر» را نیز تأمین کند.از سوی دیگر «رضا» کارگردان تئاتر، در تکاپوی اجرای نمایشی برای کودکان است و از «جواد» -پدر سحر- که بازیگری قدیمی است برای همکاری دعوت میکند. تلفیق زندگی و تئاتر و دن...
کارگردان: علیرضا رئیسیان
ریحانه سرگذشت زنی است تنها، او که از گذشته خود جدا شده به شهر زادگاهش باز میگردد تا زندگی تازهای را جستجو کند. در ابتدا به خانه پدری که اینک برادرش با فقر در آن زندگی میکند میرود. برادر که وجود او را مزاحم زندگی خود میداند، از این موضوع به شدت ناراحت و عصبانی است. ریحانه ناگزیر به سراغ خواهر خود میرود. او نیز ریحانه را برای خود خطری احساس میکند و در نتیجه با احترام عذرش را میخواهد. ریحانه که باز تنها مانده این بار نزد زن عمویش «عزیز خانم» میرود. زن عمو در گذشته خواهان ازدواج ریحانه با ت...
کارگردان: کامران قدکچیان
«کوپر» سیاستمدار آمریکایی با ازدواج دخترش «نرجس» (که قبلا ملیکا نام داشته) با یک جوان دانشجوی ایرانی «علیرضا» مخالف است اما دخترش به رغم مخالفتهای پدر با «علیرضا» ازدواج میکند. «کوپر» که موقعیت و پست خود را در خطر میبیند، غریبهای آدمکش را اجیر میکند تا علیرضا را بکشد. آدمکش، جوانی به نام «خسرو» است که با همسرش «یاسمین» که مبتلا به ایدز است در پاریس زندگی میکند. «خسرو» قرار میگذارد تا در برابر دریافت ویزای آمریکا «علیرضا» را بکشد. اما پس از آشنایی با او از قصد خود منصرف میشود و در حالی...
کارگردان: خسرو ملکان
طوبی و همسرش که قاچاقچی مواد مخدر است، از جنوب کشور به تهران می آیند. او که ناخواسته در دام اعمال غیر قانونی همسرش گرفتار شده، در جابجایی مقداری مواد مخدر به هفت سال زندان محکوم می شود. مرد که در غیاب طوبی قادر به اداره ی زندگی نیست، دختر سه ماهه شان غزل را به یک نقاش می فروشد. پس از پایان محکومیت، طوبی همه جا را بدنبال همسر و دخترش زیر پا می گذارد. او با تلاش فراوان، شوهرش را در زیرزمین ساختمانی می یابد و سراغ بچه اش را می گیرد. مرد، ناگزیر به او می گوید که غزل سالها قبل درگذشته است. طوبی خشمگی...
کارگردان: حسن محمدزاده
«طاهره» و شوهرش «منصور» در یک آپارتمان اجارهای زندگی آرامی دارند. پدر «طاهره» پیر و از کار افتاده است و پیش آنها زندگی میکند. تنها دارایی او یک خانهی قدیمی در مراغه است که قصد دارد آن را فروخته و جهت خرید خانه به «منصور» کمک کند. اما «منصور» غرورش اجازهی قبول چنین کاری را نمیدهد. روز جمعه «طاهره»، خواهر «منصور» «مهری» و بچههایش را دعوت به ناهار میکند. «مهری» که گویی از قبل برای تفرقه آمده، پای پدر «طاهره» را وسط کشیده و زندگی آرام آنها را بر هم میزند. «منصور» به دفاع از خواهر به حالت ...
کارگردان: رسول صدرعاملی
آیدین و تدائی که در پارک با هم آشنا شده بودند در حین گردش در پارک توسط مأمورین نیروی انتظامی متوقف شده و به کلانتری برده میشوند. با تشکیل پرونده و تا برگشت آن از دادسرا آیدین در کلانتری مانده و تدائی نیز برای تحقیقات به پزشکی قانونی منتقل میشود و...
کارگردان: حجتالله سیفی
"مهری" و "امیر" بدنبال اختلافاتی از یکدیگر جدا میشوندف در حالی که کودک خردسال دارند. سالها بعد در تعقیب رویاهایش به سراب رسیده، در جریان انقلاب اندیشهاش صیقل میخورد و به دنبال سعادت خانواده، همسر و فرزندش برمیآید و سرانجام آنها را مییابد اما امیر او را نمیپذیرد. کودک که مهر مادری را دریافته، برای یافتن او از خانه میگریزد و چون بیمار است، نهایتاٌ به بیمارستان منتقل میشود. مهری و امیر در جستجوی پر از التهابشان، یکبار دیگر، کنار کودکی که هر دوی آنها را کنار خود میخواهد، بهم میرسند. سرانجا...
کارگردان: احمد نیکآذر
"رحمان" صاحب دو فرزند به اسامی "سیفالله" و "حجت" است. حجت از روستا به شهر میرود و در کارخانهای مشغول کار میشود. سیفالله دائماٌ در فکر رفتن به شهر نزد حجت است. رحمان با پدر پیر و افلیجش در روستا به زندگی فقیرانهاش ادامه میدهد (بابا حمزه_ پدر رحمان_ از معالجه پاهایش در شهر ناامید و مجدداٌ به روستا بازگشته است) بابا حمزه دائماٌ رحمان را تشویق به کاشت زمین میکند. رحمان به لحاظ بدهکاریهایش به "اسکندری" صاحب گاوداری روستا، نمیتواند خواسته باباحمزه را عملی کند و ناچار از کار کردن در گاوداری ا...
کارگردان: فریدون حسنپور
پول: الله قلی خان پیرمرد تنها و بد اخلاقی است که همه ی بچه های محله از او می ترسند. روزی پولی از جیب الله قلی خان به داخل جوی آب می افتد و پسر بچه ای آن را پیدا می کند......
کارگردان: منصور تهرانی
کارگران معدن به خاطر جور و ستمی که بر آنها وارد میشود، شکایتی نوشته و تقاضای بازرسی جهت رسیدگی به موقعیت کارگران معدن را میکنند. بازرس ویژهای از مرکز به منظور پیگیری به معدن میآید. نتیجهی تحقیقات بازرس ویژه موید نظر کارگران است و خواسته و حقوق کارگران بار دیگر به فراموشی سپرده میشود. کارگران ناچار از اعتصاب و بعد شورش میشوند طی یک درگیری که بین ماموران و کارگران معدن روی میدهد، مالک معدن سرانجام وسیلهی کارگران به قتل میرسد.
کارگردان: ناصر شاملو
زنی به همراه نامزد تحمیلی از سمت خانواده قصد مهاجرت به کانادا دارد ولی در طی ملاقاتی کاری، دلبستگی ای نسبت به مردی دیگر پیدا می کند و بین مهاجرت و ماندن مجبور به تصمیم گیری می شود...
کارگردان: سیروس حسنپور
یک پیرزن مهربان به نام «بی بی» دختر بچه ای ایلیاتی به نام «کبری» را برای داشتن زندگی بهتر و آموختن خواندن و نوشتن از ایل و اسب محبوبش جدا کرده، با خود به روستا می برد. کبری که از این وضعیت ناراضی است، بنای ناسازگاری را می گذارد...
کارگردان: رامین لباسچی
فردی که خارج از کشور زندگی میکند و برای یافتن هویت اصلی اش به کشورش برمی گردد..
کارگردان: جمیل رستمی
روستایی خشک و ساکت و مردمی که در تمنای باران،برف، روژین در خیال گریز از تقدیری ناخواسته، پناه روژین به آشنایی غریب و این پایان ماجرا نیست.
کارگردان: محمد احمدی
نگاهی به زندگی سه خانواده که تقدیر باعث روابطی بین آنها می گردد: - مسعود کیا، در تصادفی همسر و دو فرزند خود را از دست می دهد. - همسر لیلا، رضا مقدم سالها پس از جنگ، به خاطر جراحت های دوران جنگ شهید می شود و او را به همراه دختر شش ساله اش (ستاره) تنها می گذارد. - مریم، همسر پیمان انصاری که دانشجوی رشته ی دکتری است و به تازگی ازدواج کرده اند، ناخواسته باردار می شود. نگاهی به این سه زندگی که تقدیر این شخصیتها را با هم درگیر می کند. آنها از هم تنفر پیدا کرده... و به هم عشق می ورزند....
کارگردان: محمد مقامی
مزد عشق: زوج جوانی برای گذراندن ماه عسل به شمال می روند، در یک مهمانی آنها را بیهوش می کنند و در حال استعمال مواد مخدر از آنها عکس تهیه و اقدام به اخاذی میکنند....
کارگردان: امیراطهر سهیلی
طرقه: دو جوان مشهدی جنوب شهری بر سر یک کبوتر قیمتی اختلافهایی دارند، این اختلافها موجب شکل گرفتن داستان فیلم می شود....
کارگردان: بهروز طاهری
انتقام: حرفهای بهرام برادر یک فرد متمول به نام بهادر در مورد بالا کشیدن حق الارثش هیچ تاثیری در وی نمی گذارد، این در حالی است که ...
کارگردان: سید اسماعیل جلالی
فیلم سینمایی جورچین به تنهایی و عدم وجود روابط عمیق انسانی می پردازد. زندگی مشترک امیر و سیمین به یکباره با ورود زنی دیگر به چالشی مهم و سنگین کشیده می شود...
کارگردان: هومن سیدی
بمانی پسر ۱۳ سالهای است در سن رشد، که پدر و مادرش در آستانهی جدا شدن هستند. مادر خانه را ترک میکند و پدر غرق در کار است. بمانی به دلیل تنهایی و عقدههایی که برایش به وجود آمده به جوانهای بزرگتر از خودش پناه میبرد و این باعث تغییر و تحولی در وی میشود که هویت واقعی و اصلی او را تغییر میدهد. درست وقتی که این پسر باید به ثبات شخصیتی برسد با افرادی بُر میخورد و با آنها وارد ماجراهایی میشود که باعث بروز اتفاقاتی در زندگیاش میشود…
کارگردان: سیدمسعود اطیابی
روایت مرد افغانی بوده که پس از سال ها همسرش را در حمله گروه طالبان از دست داده است. او به همراه دو دخترش برای برپایی جشن ازدواج دختر بزرگترش به شهر کابل بازمی گردد. اما در مراسم عروسی زنی را می بیند که صدایی آشنا دارد...
کارگردان: سعید چاری
پشت دیوار باغیست: نغمه دختر جوانی است که دوست دارد پاک زندگی کند، اما پدر معتاد و وضعیت آشفته خانواده اش اورا به مسیر پر پیچ و خمی از زندگی اش می رساند.و در همین سن جوانی به آستانه نابودی می رسد …...
کارگردان: محمود معظمی
روایت این اثر، داستانی از یک عشق، دیرینه و اتفاقات کهنه است که با برگشت نازلی به خانه باغ پدری اش، دوباره دستخوش تازه کردن عشق قدیمی اش و اتفاقاتی نو می شود.
کارگردان: مرضیه برومند
«خانم بزرگ» مصمم است تا گردنبند معروف به «آینهی جادو» را به نوهاش «ریحان» ببخشد، اما «نیمتاج خانم» دختر طردشدهی خانمبزرگ و همچنین پسرش که نمیخواهند این امر صورت گیرد با کمک دو سارق (جهانگیر و عبدالله) تصمیم به سرقت گردنبند میگیرند. سارقین، به هنگام فرار سوار اتومبیل «صمیمی» (عروسکساز نمایش کودکان) و ساکن منزل خانمبزرگ شده و از صحنه دور میشوند در حالیکه عروسکهای «جوجو» و «میو» نیز در آن قرار دارد. عروسکها، گردنبند را پس گرفته و رهبری عملیات گرفتاری سارقان را عهدهدار میشوند و با یار...
کارگردان: داریوش فرهنگ
پسرکی بازیگوش و خیالاتی دائم از سوی پدرش سرزنش و تحقیر می شود. او در عالم خیال خود را «زورو» می پندارد و با گروهی گنگستر که دزدان دوچرخه هستند، درگیر می شوند. روزی او همراه اعضای خانواده به شهربازی می رود و به دست گروه گنگسترها دستگیر می شود. غیبت او اعضای خانواده را نگران می کند و پدر که نسبت به سرنوشت فرزندش نگران شده، در یک بازی خیالی، به همراه گروهی از مردم و افراد پلیس، پس از ماجرایی پر حادثه، مخفیگاه گنگسترها را می یابد و پسر را از زندان تخیلاتش نجات می دهد.
کارگردان: محمد متوسلانی، علی حاتمی
«جعفرخان» پس از سالها اقامت در خارج از کشور به عنوان تحصیل، به مملکت و شهر خود باز میگردد ولی آنچنان با محیط و حال و هوای آن بیگانه است که اعمال و رفتارش موجب اعتراض اهالی شهر شده و وی ناچار از بازگشت میشود. پدر سالهای امیدش را از دست رفته میبیند به آرزوی ثمره نوه کوچکش دل میبندد.
کارگردان: خسرو معصومی
شوکا دختر جوانی است که به علت فقر خانواده مجبور می شود به ازدواج با پسر عقب افتاده ای تن دهد تا کمی از بار مشکلات خانواده کم شود، اما جلیل شاگرد خیاط دل در گرو شوکا دارد و این موضوع اتفاقاتی را به وجود می آورد...
کارگردان: فریال بهزاد
«دشتبان» پس از سی سال خدمت بازنشسته میشود. او چون همیشه کار کرده است، حالا نمیتواند بیکار در خانه بماند و از آنجایی که مرد یکدندهای است و همسر لجبازی هم دارد، بین آندو اختلافاتی بروز میکند و کار به جدایی میکشد، اما مهریه چیزی است که هرکس قادر به فراهم کردن آن نیست؛ به علاوه در این شرایط خواستگاری برای دخترشان پیدا میشود.
کارگردان: پرویز صبری
خانواده عیالوار: خلاصه داستان فیلم عیالوار : در جشن تولد خانم بزرگ علی، پسربچه ی شیطان خانواده، سر به سر دایی اش می گذارد و کیک تولد را از بین می برد. علی توسط پدرش در اتاقی حبس می شود و روز بعد اعضای خانواده، بدون علی، عازم سفر می شوند....
کارگردان: فریدون حسنپور
تعطیلات تابستانی فرا میرسد. دو برادر دوقلو با استفاده از این فرصت یکی در مکانیکی «اوس جمال» مشغول به کار میشود و دیگری به اردوی تفریحی-علمی رامسر میرود. «امین» در مکانیکی سعی میکند با استفاده از طرز تفکر علمی خود سروسامانی به اوضاع تعمیرگاه «اوس جمال» بدهد و «رامین» در اردوی رامسر، با شیطنتهای خود حوادث مختلفی را پیش میآورد...
کارگردان: کامبوزیا پرتوی
«حسن» و «گلدونه» به قصد یافتن پدرشان از پرورشگاه میگریزند؛ اما جستجوی آنها به نتیجه نمیرسد و خسته و گرسنه به گربههای ولگرد کوچه و خیابان برمیخورند. گربهها به امید اینکه اگر پدر بچهها را پیدا کنند به وضعیت و موقعیت خوبی دست پیدا خواهند کرد، جستجوی گستردهای را آغاز میکنند؛ اما وقتی سرانجام پدر «حسن» و «گلدونه» پیدا میشود، با بیمهری او روبرو میشوند. چه قبلا توسط مستخدم منزل، پسر و دختری به عنوان فرزندان گمشدهی وی به خانه راه یافتهاند، اما سرانجام حقیقت آشکار میشود و گربهها نیز جایی ...
کارگردان: علی سجادی حسینی
پسران آقای «پاکنهاد» مؤسس مدرسهی ناشنوایان، به بهانهی اینکه پدر به خارج از کشور رفته، قصد دارند ساختمان قدیمی مدرسه را خراب کرده و به جای آن پاساژ بنا کنند. نوهی پیشکار آقای «پاکنهاد»، بر حسب تصادف در مییابد که او بر خلاف گفتهی پسرانش در جایی نگهداری میشود که به نظر میرسد «مدرسهی پیرمردها» باشد. فسقلی با پنهان شدن در اتومبیل پسران «پاکنهاد» سر از یک آسایشگاه سالمندان درمیآورد. فسقلی با کمک پیرمردان ساکن آسایشگاه و سرآشپز آنجا تصمیم به نجات «پاکنهاد» میگیرد.
کارگردان: علیرضا داوودنژاد
نوجوانی پس از مرگ پدر تصمیم میگیرد سرپرستی خانوادهاش را به عهده بگیرد. به همین منظور در چاپخانهای مشغول به کار میشود. در آنجا رقیبی دارد که کشمکشهایش با او زمینهی بلوغ فکری و روحیاش را فراهم میآورد.
کارگردان: شاپور قریب
«جواد» که از خانوادهی متمولی است، شیفتهی دختر فقیر قالیباف میشود. والدین مرد جوان با این وصلت مخالفت میکنند. «جواد» بر رأی خود پافشاری کرده و سرانجام به جهت ادامهی مخالفتها، خانوادهاش را ترک میگوید. پس از آن طی حادثهای سلامت خود را از دست میدهد. خانوادهی دختر با صرف همهی زندگیشان، «جواد» را معالجه و سلامتی را به او باز میگردانند. تنها در این هنگام است که خانوادهی «جواد» به خود میآیند.
کارگردان: حسن هدایت
فیلمساز سالمندی به خاطر فیلمی که دربارهی زادگاهش ساخته است، برندهی جایزه میشود. پس از برگزاری مراسم، زنی همسن او هدیهای به وی میدهد و میگوید پنجاه سال پیش این هدیه را از او گرفته است. فیلمساز در منزل با کنجکاوی هدیه را میگشاید و میبیند یک آلبوم قدیمی فیلم است. این آلبوم، فیلمساز را به دوران کودکی و ماجراهایش میبرد، ماجراهایی که دربارهی سینما، زندگی و حوادث آن است...
کارگردان: محمدرضا زهتابی
«حسن» که شیفتهی «فرنگیس» است هیچ امیدی به ازدواج با او ندارد. او کارگر سادهای در حجرهی چایفروشی پیر است. صاحب حجره، برای اینکه «حسن» را یاری داده باشد، با سرمایهی خود به نام «حسن» ده صندوق چای سفارش میدهد تا بعداً نیمی از سودش را به «حسن» بدهد که او چارهی کارش کند. اما یک حادثه باعث میشود که ده صندوق، صد صندوق ثبت و عمل شود و وقتی بهای چای بالا میرود، «حسن» عملاً موقعیت خوبی پیدا میکند. اما برای اینکه بتواند نظر پدر «فرنگیس» را جلب کند، همهی صندوقهای چای را از آن خود میکند و پدر «فر...
کارگردان: محمدرضا هنرمند
«لیلا» و «بهرام» اعضاء خانوادهای در شهر شادی، برای کمک به مادرشان که وام بانکیاش را دزدی به نام «گنجو» ربوده وارد عمل میشوند. اما توسط «گنجو» و مادرش «عجوزه» دستگیر شده و در زیرزمین «عجوزه» زندانی میشوند. عروسکهای «لیلا» و «بهرام» برای رهایی آن دو به فکر نقشهای میافتند و طی عملیات ضربتی آنها را نجات میدهند.