به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: اتان کوئن، جوئل کوئن
فارگو، داکوتاي شمالي. «مارج گاندرسن» (دورمند)، پليس محلي، زن بارداري است که تحمل، سادگي و رفتار مهربانش، ذکاوتش را پنهان کرده است. وقتي جسد دو سرنشين اتومبيلي در نزديکي جسد يک پليس کشف مي شود، «مارج» اين اتفاق را با پرونده ي دو خلافکار به نام هاي «کارل» (بوشمي) و «گيار» (استورمار) کنار هم مي گذارد...
کارگردان: Paul Thomas Anderson
وقتی دانیل پلانیو اطلاع پیدا می کند که در شهر کوچکی در غرب، دریایی از نفت در حال تراوش از زمین است، فوری دست پسرش را میگیرد و به آنجا می رود تا شانسش را در گرد و خاک بوستن امتحان کند. در این شهر شلوغ که هیجان اصلی در اطراف یک کلیسا که واعظی به نام الی ساندی دارد قرار دارد و شانس به دانیل پلانیو و پسرش روی می اورد. ولی در حالی که روز به روز پول و ثروت آنها افزایش پیدا می کند، کم کم هیچی از ارزش های انسانی، عشق، امید و عقیده باقی نمی ماند و حتی روابط بین پدر و پسر با انحرافات و نیرنگ ها و بیشتر شد...
کارگردان: مارتین اسکورسیزی
پلیسی جوان به نام «بیلی کاستیگان» (دی کاپریو) مأموریت می یابد تا در محفل خلافکاری تنگ و به شدت مراقبت شده ی «فرانک کاستلو» (نیکلسن) نفوذ کند.از طرف دیگر، «کالین سالی ون» (دیمن) به مأموریت از طرف «کاستلو» موفق می شود در دستگاه پلیس نفوذ کند...
کارگردان: کوئنتین تارانتینو
یک عروس بعد از کمای طولانی، بیدار میشود. اثری از بچه ای که قبلا در شکم داشته نیست. تنها چیزی که در ذهن دارد، انتقام گرفتن از تیم قاتلینی است که به او خیانت کردند، تیمی که خودش هم زمانی عضو آن بود.
کارگردان: کلینت ایستوود
کارگر بازنشسته ي کارخانجات اتومبيل سازي و کهنه سرباز جنگ کره، »والت کوالسکي« (ايست وود) به تنهايي در محله اي زندگي مي کند که آرام آرام توسط آسيايي – امريکايي ها اشغال شده است. شبي »کوالسکي« نژادپرست، »تائو« (وانگ)، نوجوان آسيايي را که قصد سرقت اتومبيل فورد »گران تورينو« ي او را داشته به دام مي اندازد. خانواده ي »تائو« در عوض مجازات او را مجبور مي کنند که براي »کوالسکي« بيگاري کند و حالا، بر خلاف انتظار، رابطه اي صميمانه ميان »کوالسکي« و »تائو« شکل مي گيرد...
کارگردان: کوئنتین تارانتینو، الی راث
داستان غیر واقعی این فیلم درباره ی یک گروه سرباز یهودی امریکایی است که در جریان جنگ جهانی دوم در فرانسه ی تحت اشغال نازی ها گروهی را تشکیل می دهند با نام "حرامزادگان" که برای ایجاد رعب و وحشت در بین سربازان نازی به قلع و قم و شکار بی رحمانه ی آن ها می پردازند...
کارگردان: کوئنتین تارانتینو
بعد از اینکه نقشه سرقت از جواهر فروشی شکست می خورد و پلیس گروه را تار و مار می کند، سارقانی که از مهلکه جان سالم بدر برده اند به این نتیجه می رسند که یکی از آن ها نفوذی پلیس است...
کارگردان: ران هاوارد
ریاضی دان درخشان، «جان فوریس نش جونیر» (کرو) با «آلیشیا» (کانلی) ازدواج کرده است و زندگی خوشی دارد. تا این که، ظاهرا، «ویلیام پارچر» (هریس) مأمور سیا به سراغش می رود و می خواهد در زمینه ی فعالیت های رمز شکنی به کارش بگیرد…
کارگردان: کوئنتین تارانتینو
یک برده با کمک مربی اش آزاد می شود و با کمک و تعلیم های او تبدیل به یک جایزه بگیر می شود. جانگو برای آزادی همسرش از دست یک مزرعه دار بی رحم اهل می سی سی پی راهی سفر می شود اما...
کارگردان: سام مندس
«لستر برنم» (اسپيسي) و مردي حدودا چهل و پنج ساله و اسير دوران گريزناپذير بحران در زندگي است. تا اين که شيفته ي زيبايي «آنجلا» (سوواري)، دوست «جين» (برچ)، دختر خود مي شود و تصميم مي گيرد که تحولي در زندگي اش به وجود آورد...
کارگردان: کوئنتین تارانتینو
دو آدم کش به نام های «وینسنت» (تراولتا) و «جولز» (جکسن) از طرف «مارسلوس والاس» (رامس) مأموریت می یابند تا چمدانی را که دزیده شده، از سارقان پس بگیرند و در جریان این عملیات به طرز معجزه آسایی نجات پیدا می کنند. «وینسنت» مأمور می شود تا «میا» (تورمن)، همسر «والاس» را به گردش ببرد، اما «میا» بر اثر استفاده ی بیش از حد مواد مخدر، به حال اغما می افتد و «وینسنت» با تلاش فراوان او را نجات می دهد...
کارگردان: دیوید فینچر
دو کاراگاه جنایی به نام روکی (مورگان فریمن) و وتران (برد پیت) در جستجوی یک قاتل زنجیره ای هستند که قربانیان خود را طبق هفت گناه کبیره و به شکل وحشتناکی به قتل می رساند...
کارگردان: استیو مک کوئین
« 12 سال برده بودن » که براساس سرنوشت واقعی سالومون نورتاپ ساخته شده، داستان مرد سیاه پوستی را روایت می کند که در شهر واشینگتن دزدیده شده و به عنوان برده فروخته می شود و به مدت 12 سال در یک مزرعه مشغول به کار می شود تا اینکه...
کارگردان: کلینت ایستوود
«فرانکي دن» (ايست وود)، صاحب يک باشگاه بوکس در لس آنجلس است. يک روز «مگي» 31 ساله (سوانک) به باشگاه «فرانکي» مي آيد و از او مي خواهد مربي اش باشد. پافشاري هاي او سرانجام باعث مي شود «فرانکي» مربي گري او را بپذيرد. «مگي» تمام بازي هاي اوليه اش را در همان راوند اول مي برد؛ ولي «فرانکي» کما کان حاضر نيست ترتيب مسابقه اي رسمي را براي او بدهد...